اس ام اس سنگین و تنهایی
هیچ چیز تلخ تر از ندیدنت نیست
.
.
.
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت / با صدایش آشنایم کرد و رفت
نوبت اوج رفاقت که رسید / ناگهان تنها رهایم کرد و رفت
.
.
.
چه خوش خیال بودم
که همیشه فکر می کردم در قلب تو محکوممبه حبس ابد
به یکباره جا خوردم…
وقتی زندانبان به یکباره بر سرم فریاد زد….
هی…
تو…
آزادی…
و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد…!
ما هرچی تلخی بود امتحان کردیم ولی دیدم
هیچ چیز تلخ تر از ندیدنت نیست
.
.
.
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت / با صدایش آشنایم کرد و رفت
نوبت اوج رفاقت که رسید / ناگهان تنها رهایم کرد و رفت
.
.
.
چه خوش خیال بودم
که همیشه فکر می کردم در قلب تو محکوممبه حبس ابد
به یکباره جا خوردم…
وقتی زندانبان به یکباره بر سرم فریاد زد….
هی…
تو…
آزادی…
و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد…!
.
.
.
ازطرف اونی که تنهاست تنها اومده تنها میره تنهاش میزارن
تنها نمیزاره تنها یه آرزو داره اونم اینه که تو تنهاش نذاری
.
.
.
گاه باران همه دغدغه اش باریدن نیست
از غصه تنها شدنش می بارد
.
.
.
دست خودم نیست،می لرزد..بی هوا..هری میریزد!!
دلم رامیگویم،وقتی چشمانت درپناه اشک است!!
.
.
.
بعضی ها درد می کشند
بعضی ها سیگار
من سیگار را با درد می کشم
.
.
.
باشی یا نباشی زندگی میگذرد !
اگر باشی با تو
اگر نباشی با سیگار
.
.
.
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم
برای اینکه نگذارم بیایند .
.
.
.
میخواهى بدانى چه مى کشم ؟
فقط یکبار سیگار را
از آن طرف که مى سوزد بکش !
.
.
.
مــرا از بند آویـزان کـنـیـد
ســر و تـه.
شاید فکـرش از ســرم بـیـفـتـد
.
.
.
وقتی سگها در بیابان از گرگها رشوه میگیرند و مترسکها در مزارع
با کلاغها تبانی می کنند از وفا داری آدمها چه انتظاریست
.
.
.
آفرین باد بر مرگ ، آفرین باد بر مرگ که با دست های
سیاهش تو را خواهد کشت :تنهایی
برچسبها: