اس ام اس انتظار 92
تو مرا خوب نگر ، شاید اینبار ببینی که تو را منتظرم !
تو رفتی و من شدم لحظه شمارت
دوقطره اشک مانده یادگارت
اگر برگشتی و من را ندیدی
بدان که مرده ام از انتظارت
پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم .
اگر نمی آیی ؛ اینقدر پنجره ها را زجر ندهم
چشم هایم به جهنم ... !!!
یک تلنگر هم کافی بود برای اینکه بشکنم
به هر حال ممنون از مشتت
دلتنگی فقط یک اسم مستعار است
برای تمام حس هایی که
اسمشان را نمی دانیم
و هر کدامشان برای خود یک دلتنگی اند . .
چه سخت است ، تشیع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن به قبرستان جدایی
وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست ، تا رهگذری ، بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند
اگر چه عاشق برفم بهار هم خوبست
بدان به خاطر تو انتظار هم خوبست
دلم به خلوت تابوت رفت دلِ تنگم
ولی برای دل من مزار هم خوبست
تا کی در انتظار میگذاری به زاریم ؟
بازآی بعد از اینهمه چشم انتظاریم
انتظار مثل دریا می مونه هر چقدر جلوتر میری عمیقتر میشه
چشمانت اتش به جان کدام راه گم کرده ای میزند باز که از حرارتش دل بی قرار
من اینگونه میسوزد.. چند نگاه خسته دیگر به انتظارت بنشینم .. چند شبانه.. چند عاشقانه
هجوم خواب ها پلک مرا از پا نمی انداخت
چه شب هایی طلوعت را به جانم منتظر بودم
آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست
گوشه ی قلبت را بنگر ، من آنجا به انتظارت هستم
حرفهای زیادی داری
سکوت علامت چیست
نمیدانم علامت رضایت است یا همان جواب ابلهان خاموشی است
معنی جدیدی به سکوت داده ای
سکوتت را میفهمم
یعنی انتظار
خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش ، بدخلقی هایم را فراموش کن ،
بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ، در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی
دیدگانت را نبند ، نگاهت را ندزد ، تو که میدانی آیه آیه ی زندگیم از گوشه ی چشمانت تلاوت می شود==========================================
.
.
عشق چیز عجیبی نیست ، عزیز دلم ! همین است که تو دلت بگیرد و من نفسم !
.
.
.
.
.
.
شادیهایم هدیه به تو ، کم بودنش را بر من خرده مگیر ، این تمام سهم من از دنیاست
.
.
.
سرم را روی شانه ات بگذار تا همه بدانند “همه چیز” زیر سر من است !
.
.
.
خاک پایت بوسه گاهم بود و بس / بر سر راهت نگاهم بود و بس / ای نگاهت تکیه گاه خستگی / عشق تو تنها گناهم بود و بس
.
.
.
در برهوت بی کسی تنها تو همزاد منی / ای نازتر از خواب شبم ، همواره در یاد منی . . .
.
.
.
اسیر فصل خزان گردد عمر آنکس که / دمی اسیر اشک کند چشم مهربان تو را . . .
.
اونقدر که فکرشو میکنی دوستت ندارم ، چون اونقدر دوستت دارم که نمیتونی فکرشو بکنی !
.
بیمار عشق توست پرستوى روح من ، از این مریض خسته عیادت نمیکنى !؟
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را / حالا که دری هست مرا بال و پری نیست /
حالا که مقدر شده آرام بگیرم / سیلاب مرا برده و از من اثری نیست / بگذار
که درها همگی بسته بمانند / وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست
.
.
.
یاد آن روزی که یاری داشتیم / این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم /
ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم / این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم
.
.
.
خسته ام فردا نگاهت را برایم پست کن / یک بغل حال و هوایت را برایم پست کن
گوشم از آواز غمگین سکوت شب پراست / لطفا آن لحن صدایت را برایم پست کن. . .
بدترین قسمت زندگی انتظار کشیدن است
و بهترین قسمت زندگی داشتن کسی است که ارزش انتظار کشیدن را داشته باشد
چون آخرین مسافرِ
اتوبوسِ جاده ای متروک
در هر توقف
دلخوش به ایستگاه بعدی ام
به امیدی که
در انتهای مسیر
به انتظار ایستاده باشی
شاید...
سفر کردی غروبی از کنارم
تو را ای کاش میشد ، باز دارم
تو میگفتی که میآیی دوباره
از آن روز دائما چشم انتظارم
نه مجنونم...
نه فرهاد...
می دانی من کلا مرد افسانه شدن نسیتم!
زود بیا ...
تا کى دل من چشم به در داشته باشد؟
اى کاش کسى از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوى نفس توست
از کوچه ى ما کاش گذر داشته باشد
انتظارت چه زیباست وقتی که لبه جاده ی دل تنگی ایستادم
و تو با شاخه گلی از بهانه های عاشقانه می آیی
.
.
.
سوز دلم نشنیدی و از بام قلبم پر زدی
رفتی تو از کوی من و بر قلب من خنجر زدی
من ماندم و یک کوله بار از خاطره در خاطرم
چشم انتظار بر درگهم شاید که روزی در زنی
.
.
.
مبادا نامی از عشق بر کوچه پس کوچه های قلبت بنویسی !!!
به جرم دوست داشتن محکوم به انتظار میشوی !
.
.
.
تمام روز و شب با بیقراری
به شوق روی تو بیدار هستم
اگرچه بی غرورم زنده اما
به شوق لحظۀ دیدار هستم
.
.
.
چقدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست
.
.
.
یادتــــــــ باشد ؛
مــــــــــن اینجا،
کنار همین رویاهای زودگذر،
به انتظار آمدن تـــــــو ،
خط های سفید جاده را می شــــــــمارم … !
.
به شقایق سوگند که تو بر خواهی گشت
من به این معجزه ایمان دارم
منتظر باید بود تا زمستان برود ، غنچه ها گل بکنند !
.
ای انتظار پس کی به پایان میرسی ؟
و چون به پایان رسی بی تو چگونه توانم زیست ؟
.
.
.
دلتنگ مباش ، من قلبم را سایه بان دلت کردم و چشمانم را در انتظار دیدنت
.
سکوت دردناک است اما در سکوت است که همه چیز شکل می گیرد
و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد
.
.
.
امشب دلم از آمدنت سرشار است
فانوس به دست کوچه دیدار است
آنگونه تو را در انتظارم که اگر
این چشم بخوابد ، آن یکی بیدار است
.
.
.
.
.
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ
” ﺑﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ”
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﻦ
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ،
ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ…
ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺧﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ…
.
.
.
تو را در باد گم کرد
و به انتظار نشست
و نمی دانست
مسافران باد را
بازگشتی نیست
.
.
.
امروز روز دیگریست…
یه روز از همان روزهای بی تو…
در به در این کوچه و آن کوچه…
می دانم که انتهای یکی از همین کوچه ها منتظری!
.
سایر جمله ها و اس ام اس ها در ادامــه مطلب
.
.
نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم…
اما
ایـــــــــــــن روزها…
به لطـــــــــــفِ تــــــــــو…
انـــتظــــــار را دیـــــــــــدنی میکـــــِـــــــشـَـم….!
.
.
.
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم
تمبر و پاکت هم هست
و یک عالمه حرف
کاش کسی جایی منتظرم بود . . .
.
.
.
ﮔﺁﮬﻰ ﻧـَـﺑـﺁﻳـَـﺩ ﻧــﺁﺯ ﻛـﺷـﻳﺩ
ﻧـَـــﺑـﺁﻳـَـﺩ ﺁﮦ ﻛـﺷــــــــــــﻳﺩ
ﻧـَـﺑـﺁﻳـَـﺩ اِﻧـﺗـﻅﺁﺭ ﻛـﺷـــــــﻳﺩ
ﻧـَـﺑـﺁﻳـَـﺩ ﺩَﺭﺩ ﻛـﺷــــــــــــﻳﺩ
ﻧـَـﺑـﺁﻳـَـﺩ ﻓـَـﺭﻳـﺁﺩ ﻛـﺷـــــــﻳﺩ
ﺗـَـﻧﮬﺁ ﺑـﺁﻳـَـﺩ دَﺳـﺕ ﻛـﺷــﻳﺩﻭ رَﻓـتــــــ
.
.
.
آنقدر چشم، انتظار آمدنت نشستم
که تمامی دربهای باز،
بر روی پاشنه انتظار پوسیدند
.
.
.
نگاه کن آن دور دستها یکی تنها به انتظار ایستاده
لبخندی عاشقانه ، دستی برایش تکان بده…
تا بشکند حصار سنگی تنهایی اش…
.
.
.
شعله ی انتـــــــــــظار تــــا ابَد نمی ســـــوزد
هــــیزم ها خیـسَ ند و آتـــــش های دیگر سَخت وســـوسه انگیـــز…!
.
.
.
اگر چه عاشق برفم بهار هم خوبست
بدان به خاطر تو انتظار هم خوبست
دلم به خلوت تابوت رفت دلتنگم
ولی برای دل من مزار هم خوبست . . .
.
.
.
کدام راه است که پای خسته را نشناسد
کدام کوچه خالی از خاطره است
و کدام دل هرگز نتپیده به شوق دیدار
بیا تا برایت بگویم از سختی انتظار
که چگونه …..
در دیدهای بارانی رنگ هذیان به خود میگیرد ….
.
.
.
دلم از هزار راه ِ رفته ، بی تو باز گشته است…
ایوب هم اگر بود ، چشم می بست از انتظار آمدنت …
.
.
.
تا زنده ام می نشینم به انتظارت
شاید هم نیایی …
من کارم را می کنم …
.
.
.
انتظارت چه زیباست
وقتی که لبه جاده ی دل تنگی ایستادمو
تو با شاخه گلی از بهانه های عاشقانه می آیی …
.
.
.
وقتی که می رفتی، بهار بود …
تابستان که نیامدی، پاییز شد …
پاییز که برنگشتی، پاییز ماند …
زمستان آمد اگه نیایی، پاییز می ماند …
تو را به دل پاییزی ات قسم می دهم …
فصل ها را به هم نریز …
.
.
.
و حالا انتهای کوچه شعر
منم با انتظاری مبهم و زرد
ولی ایکاش جادوی نگاهت
غزل های مرا غارت نمی کرد
.
.
.
گیرم اندوه تو خواب است و نگاه تو خیال
پس دلم منتظر کیست عزیز این همه سال؟
پس دلم منتظر کیست که من بی خبرم؟
که من از آتش اندوه خودم شعله ورم؟
ماه یک پنجره وا شد به خیالم که تویی
همه جا شور به پا شد به خیالم که تویی
.
.
.
قــول بــده کــه خــواهــی آمــد
امــا هــرگــز نیــا!
اگــر بیــایــی
هــمه چیــز خــراب می شــود!
دیــگر نــمی تــوانــم
اینــگونــه بــا اشتــیاق
بــه دریــا و جــاده خیــره شــوم!
مــن خــو کــرده ام
بــه ایــن انتــظار،
بــه ایــن پــرســه زدن هــا
در اسکــله و ایستــگاه!
اگــر بیــایــی
مــن چشــم بــه راه چــه کســی بمــانــم؟
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .
.
.
.
همه ی پل های پشت سرم را خراب کردم ؛ از عــمد ….
راه اشــتباه را نباید برگشت … !!!
.
.
.
حافظ هنوز اصرار دارد ، خبر خوشی در راه است!
تو کجای دنیای منی که هر چه می آیی نمی رسی . . . ؟
.
.
.
کاش می شد همدلی را قاب کرد،ساکنان شهر غم را خواب کرد
کاش می شد نور چشمان تو را،جانشین تابش مهتاب کرد . . .
.
.
.
گفتم دل و جان بر سر کارت کردم هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که کنی یا نکنی! این من بودم که بیقرارت کردم . . .
برچسبها: