پیامک تبریک چهارشنبه سوری 92

 

سلام چهارشنبه سوري جايي قرار نذاري کار واجب باهات دارم

آحه آتيش کم داريم آتيش پاره






چهارشنبه سوري هر آتيشي که ديدي به ياد قلب منم باش آخه از دوريت بدجوري آتيش گرفته







چهارشنبه اي که مياد….
با ياد سرخي گونه هات..
درخشش چشمات ..
سوزانندگي لبهات..
داغي عشقت
از رو آتيش ميپرم
دوستت دارم آتيش پاره





سلام چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم 

آحه آتیش کم داریم آتیش پاره






 

 

اس ام اس چهارشنبه سوری

یوزارسیف اعلام کرد به کسانی که چهار شنبه آخر سال شرارت کرده و آتش بازی کنند گندم
 تعلق نمیگیرد و تا پایان تعطیلات در زندان زاویرا نگهداری خواهند شد

 چهار شنبه سوری روز ملی مبارزه با آرامش اعصاب بر شما ترقه بازان گرامی مبارک باد.







ستاد روانی شدگان چهار شنبه اخر سال

اس ام اس چهارشنبه سوری اس ام اس مخصوص چهارشنبه س

وریsmsچهارشنبه سوری یه عالمه اس اس ام برای چهارشنبه سوری

 یه عالمه اس ام اس مخصوص چهارشنبه سوری در ادامه مطلب

 







چهار شنبه سوری روز ملی مبارزه با آرامش اعصاب بر شما ترقه بازان گرامی مبارک باد.










ستاد روانی شدگان چهار شنبه اخر سال

با یاد سرخی گونه هات..

درخشش چشمات ..

سوزانندگی لبهات..

داغی عشقت

از رو آتیش میپرم

دوستت دارم آتیش پاره چهارشنبه سوری مبارک

تام کروز ، نیکلاس کیج ، جنیفر لوپز ، رابرت دنیرو ، یانی ، دیووید کاپرفیلد

، آنتونی رابیز ، خود من و بقیه ی ستارگان جهان ازت خواهش میکنیم

چهارشنبه سوری مواظب خودت باشی

چهار شنبه سوریه نیا پایین می سوزی





چیه؟ توقع داشتی اینجا آتیش باشه بسوزی؟؟

چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری.









آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه.

سلام چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم

آحه آتیش کم داریم آتیش پاره


چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته









دستانت را به من بده ، تا با هم از رو آتش بپریمم!

آنان که سوختنـد ، همه تنها بودند !

۴شنبـه سوری مبارک !









آتیشی که تو قلبم روشن کردی هیچ آتش نشانی نمی تونه خاموش کنه !

” چهارشنبه سوری مبارک”






واست آتیش روشن کردم که اخر زمستونه

چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه

غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو

چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس دلتنگی 92


ساعت چیست؟
اختراع غریبیست که جای خالیت را به رخ دلتنگیهایم میکشد.

دلم به بهانه ی بچگی باز گریست . بگذار دل بزرگ

شود تا بداند همیشه هر چه بخواهد نیست

 

و تو بدون هیچ واهمه ای از دلتنگی که فردا دچار

آن میشوم رفتی... این بود دوست داشتنت؟





پس از این عشق به هر عشق جهان می خندم
هر که آرد سخن عشق به آن می خندم
روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد
پس از این سوز به هر سوز جهان می خندم




آره من اونم که گفتم واسه چشم تو ديوونم ، آره من قول داده بودم تا تهش باهات بمونم ،
 ولى پس دادى نگامو زير رگبار غرورت ، من فقط يکم شکستم خوب نگام کنى همونم





در فلسفه وفا چنين آمده است:
دل وقف شكستن است ، بيهوده مرنج...




خيلي ها نفرين مي كنن، تلافی مي كنن..
اما نه..
نفرين من: الهي اونی كه دوسش داری تنهات نذاره..
تلافي من: ميرم تا به اون برسي، سر راهت نباشم.
راستی، قدر من دوستت داره؟!





دلم تنگ شده برات،واسه صداقت چشات،واسه آخرين نگات،واسه گرمي
 صدات،واسه لبخند لبات،واسه عشق بي ريات،واسه پاكي و صفات





آن سوي دلتنگي ها خدايي هست ، که داشتنش جبران همه ي نداشتن هاست...





از دوست به یادگار دردی دارم که آن را به هزاران هزار درمان نخواهم داد.




بالشم را از پر خالي ميكنم
چنديست كه پرواز خوابهايم را آشفته است...





به جنگل سوخته خاطراتم سوگند ، درخت یادت را ، باغبان خواهم بود تا ابد!



بی خوابی شب هایم را به چه تعبیر کنم که شب آرامش نگاه تو را برایم زمزمه می کند.
آرام بخواب که من بی قرارم ، بیدارم تا تو آرام بخوابی.





چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن ، در جاده ای که هیچ بادی نمی وزد...



در خيال من بمان ، اما خودت برو
آنكه در روياى من است مرا دوست دارد نه تو





در سايه دل شکستگي پير شدم غم خوردم و با غمت نمک گير شدم تا آمدم آشناي قلبت باشم
گفتي که من از غريبه ها سير شدم.








تواين دنيا /تواين عالم/ ميونه اين همه آدم/ببين من دل به كي دادم/به اون
 كس كه نميخوادم/دلم شيشه دلش سنگه/واسه سنگه دلم تنگه





فاصله را بگو به خود نبالد که خاطره ي با تو بودن ، تمام فاصله ها را ميکشد




تو را مرور میکنم تا خاموشی من نشانه ی فراموشیم نباشد .

دلتنگ تو امروز شدم تا فردا. فردا شده باز هم گفتی فردا.

امروز دلم مانده و یه دنیا حرف. یک هیچ به نحو دل تو تا فردا...





هركوزه پرآب كه شب ساغر ما بود!
نوشیدن آن با تو شبی باور ما بود!
افسوس كه بعد از تو دگر مست نگشتیم!
هر چند كه صدساقی و می یاور ما بود!




شادیهایم هدیه به تو ،کم بودنش را بر من خرده مگیر این تمام سهم من از دنیاست...!




عزیز یادی بکن از یار خسته!
غباردوریت برمن نشسته!
دگر تیری نزن بالی ندارم!
وجودم از غمت درهم شکسته!





دل قاصدک شعر مرا از بر کن / برو آن گوشه ی باغ / سمت آن نرگس مست / 
و بخوان در گوش و بگو باور کن/ یک نفر یاد تو را لحظه ای از یاد نخواهد برد





مي دوني سخت ترين لحظه ي زندگي چيه؟
وقتي بفهمي واسه كسي كه تموم زندگيته فقط يك تجربه اي!!!





به چشم خسته من آسمان از سنگ شده
لعنت به اين تنهايي ، دلم برات تنگ شده





يادت مياد ميگفتي براي من ميميري
خدا رو شكر زنده اي اما دوسم نداري!





به لبخندي مرا از غم رها كن
مرا از بي كسي هايم جدا كن
اگر مردن سزاي عاشقان است
براي مردنم هر شب دعا كن





لحظه هايي هست كه دلم واقعا برات تنك ميشه.اسم اين لحظه ها رو كذاشتم هميشه.




یکی من دادم و یکی من دادم و یکی من دادم و ... آیا این رسم عاشقیست؟؟



سیگار داری؟ می خواهم خاطره دود کنم!






من اگر آنقدر که به یاد تو هستم به یاد خدا بودم , آن دنیا نیمی از بهشت به نام من بود !






نبری گمان که دیگر ز دل ما رفته باشی / تو عزیز دل مایی هر کجا نشسته باشی





گلایه از بلندی پاهایم نکن تو گلیمت را کوتاه بافته ای




ميدوني بزرگترين درد دنيا چيه؟
اينه كه تنها پناهت، پناهگاه ديگري باشد...





اتل متل ستاره
گلم دوسم نداره
نه پيامك،نه ي زنگ
دلم براش شده تنگ




بوق اشغال ميزند وقتى شماره ات را در ذهنم ميگيرم ، كسى انگار پشت خط است

دلم یه لحظه میخواد....که یکی بپرسه چطوری؟بگم...خوبم.

بغلم کنه و بگه دروغ بسه... بگو چی شده؟؟






از پرچين اميدهايت چتري برايم بفرست كه خيس دلتنگيهايتم.





به قلب مهربانت بگو هيچ چيز يادت را از خاطرم نخواهد برد حتي وجود فاصله ها!





غربت را نبايد در شهر غريب جستجو كرد
همين كه عزيزت نگاهش را به ديگري فروخت تو غريبي!!!





خواستم خودم رو گول بزنم ، همه ي خاطراتم رو انداختم يه گوشه و گفتم: فراموش!
يه چيزي ته قلبم خنديد و گفت: يادمه!!!




پرنده از نبودنت آواز غم میخونه
چقدر دلم تنگ برات فقط خدا میدونه





امشب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم، در غربتی تاریک و سرد از غم حکایت میکنم،
 امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد، آیا تو هم در یاد ما هستی این شبهای سرد




ترسم از روزی که از روی مزارم رد شوی غافل از اینکه بدانی بر مزار کیستی.






از ازل تقدیر ما با جوهر هجران نوشت بی تو بودن را برای با تو بودن می نوشت
 می نوشت و آن ملائک می سرود قصه درد است هجران می نوشت

جدا موندن از کسی که دوستش داری فرقی با مردن

نمی کنه , پس عمری که بی تو می گذره مرگی است به نام زندگی....








کاش خبر از این دل تنگم داشتی، کاش خبر از غصه و آھم داشتی 
 این دل شدہ مبتلا به تو ای دوست ، کاش مرھمی برای دردش داشتی



به يادت آرزو كردم كه چشمانت اگر تر شد به شوق آرزو باشد نه تكرار غم ديروز...





شبی باران شبی آتش شبی آیینه و سنگم / شبی از زندگی سیرم ، شبی با مرگ میجنگم 
 تو آتش میشوی بر خرمن احساس تنهايیم / تو را با هر نفس می بویم اما باز دلتنگم.




دورم زتو ای گلشن جانان چه نويسم ، من مرغ ضعيفم به عزيزم چه نويسم ، 
ترسم كه قلم شعله كشد صفحه بسوزد ، با اين دل تنگم به عزيزم چه نويسم.




زخم كه ميخورى مزه مزه اش كن حتما نمكش آشناست






خسته در حبس زمينم،
ماه من يادم كن،
به نگاهی به پيامی،
سخنی شادم كن...






برای ان مینویسم که روزی دلش مهربان بود ، مینویسم تا بداند که دل شکستن هنر نیست ،
 نه دیگر نگاهم را برایش هدیه میکنم و نه دیگر دم از فاصله ها میزنم ، و نه با شعرهایم دلتنگی
 را فریاد میزنم . مینویسم تا شاید نا مهربانی هایش را باور کند .


این نوای تو نیست میدانم , ناله های تو نیست میدانم , فقط جای پاست بر کوچه ,
 جای پای تو نیست میدانم , آه این برگهای پاییزی , نامه های تو نیست میدانم ,
 یک نفر گفت که دوستت دارم , این صدای تو نیست میدانم

به او گفتم: غمگین ترین ترانه را برایم بسرا.

چشمانش رابست و آرام آرام گریست....گریست





دل شکستن سنگ نمیخواد ، دل به نگاهی سرد میشکند




اگر يار مرا ديدى به خلوت / بگو اى بى وفاى بى مروت
غمم دادى و غمخوارم نكردى / سر و كارت به فرداى قيامت

كسى چه ميداند كه امروز چند بار فرو ريختم از

ديدن كسى كه تنها لباسش شبيه به "تو" بود









چه سخت است دلتنگ قاصدك بودن در جاده اى كه در ان هيچ بادى نميوزد!





دلتنگی ﺑﺪﻧﻴﺴﺖ ، ﻳﺎﺩﮔﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺩﻭﺭﻧﺪ.

به پرستو نبايد دل بست زيرا كه او نازك دل است و ميگريزد

از ما مانند باد از سرما و فراموش ميكند تمام روزهاي با هم بودن را

 

همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت

داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه




فاتح قلب آسمون! تکیه بزن به شونه هام واسه یه بارم که شده بگو هنوز تو رو میـخوام

درسایه دل شکستگی پیر شدم / غم خوردم با غمت نمک

گیرشدم / تا آمدی آشنای قلبت باشم / گفتی که من از غریبه ها سیر شدم...






هیچ اتفاق خاصی نیفتاده! ستون حوادث خالیست...
هنوز زنده ام بی تو! باورت میشود؟


وقتي با كاميون عشقت از سربالايي پيچ دل ما بالا ميرفتي ,

ميدونستم چيزي جز گرد و غبارت واسه ما جا نمي مونه






چشمانت را ورق بزن شايد در گوشه اى از آن مرا به يادگار كشيده باشى




من دلم تنگ كسي است...
كه به دل تنگي من
مي خندد...!





ماكه همسايه ي اشكيم
ولي با دلِ تنگ
گر لبي خنده زند
ياد شماييم همه شب





چقــدر باید بگذرد؟؟
تا مـن
در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد می شم.
تنـــم نلــرزد.....
بغضــم نگیــرد.....







رُخ به رُخ که شدیم
من مات شدم... !
و تو چون پادشاهی که
از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است
بی اهمیت ، رد شدی







اگر به یادت نمی ایم دلیل فراموشی تو نیست...من ترس از ارتفاع دارم..







كاش ميشد وقت رفتن چشم هايم را كنار تو بگذارم تاكه درحسرت ديدارت نمانم





انگارپاى ثانيه ها لنگ مى شود وقتى دلى براى دلى تنگ مى شود

دور بودن از عزیزان مشکل است / إمتحان با وفایی ،

در جدایی حاصل است / گرچه من دورم زپیشت ای رفیق / دوریت دریا و یادت ساحل است.



بى روى او به دنيا،يك ذره نيست ميلى از وقت رفتن او،خيلى

گذشته،خيلى دلتنگم و پريشان،با يك اميد كم رنگ شايد براى من هم دلتنگ مانده ليلى








آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود
چشم خواب آلودش را مستى و رويا نبود
لب همان لب بود اما بوسه اش گرمى نداشت
دل همان دل بود اما مست و بى پروا نبود...



اگر رفتم،مگو او بى وفا بود،مگو با عشق من نا آشنا بود،

تو با عشقت مرا ديوانه كردى ، مگو راهش ز راه من جدا بود ...






اگر بعضى وقتها نميشنوى دوستت دارم به خاطر سايلنت دلمه ، نه اينكه معرفتم كمه!





ارزش قطره هاي باران را گلهاي تشنه ميدانند و قدر دوستان خوب را دلهاي تنگ


در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ، در کجای

جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است

همیشه دلتنگ توام

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم

، تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی !






همیشه دوست داشتم ابر باشم
چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره
جلوی همه گریه کنه


اس ام اس خنده دار جدید

 

عکس های فیسبوکی و بدون شرح

 

جملات زیبا و با معنی

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس دلتنگی 92

 


ساعت چیست؟
اختراع غریبیست که جای خالیت را به رخ دلتنگیهایم میکشد.

دلم به بهانه ی بچگی باز گریست . بگذار دل بزرگ

شود تا بداند همیشه هر چه بخواهد نیست

 

و تو بدون هیچ واهمه ای از دلتنگی که فردا دچار

آن میشوم رفتی... این بود دوست داشتنت؟





پس از این عشق به هر عشق جهان می خندم
هر که آرد سخن عشق به آن می خندم
روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد
پس از این سوز به هر سوز جهان می خندم




آره من اونم که گفتم واسه چشم تو ديوونم ، آره من قول داده بودم تا تهش باهات بمونم ،
 ولى پس دادى نگامو زير رگبار غرورت ، من فقط يکم شکستم خوب نگام کنى همونم





در فلسفه وفا چنين آمده است:
دل وقف شكستن است ، بيهوده مرنج...




خيلي ها نفرين مي كنن، تلافی مي كنن..
اما نه..
نفرين من: الهي اونی كه دوسش داری تنهات نذاره..
تلافي من: ميرم تا به اون برسي، سر راهت نباشم.
راستی، قدر من دوستت داره؟!





دلم تنگ شده برات،واسه صداقت چشات،واسه آخرين نگات،واسه گرمي
 صدات،واسه لبخند لبات،واسه عشق بي ريات،واسه پاكي و صفات





آن سوي دلتنگي ها خدايي هست ، که داشتنش جبران همه ي نداشتن هاست...





از دوست به یادگار دردی دارم که آن را به هزاران هزار درمان نخواهم داد.




بالشم را از پر خالي ميكنم
چنديست كه پرواز خوابهايم را آشفته است...





به جنگل سوخته خاطراتم سوگند ، درخت یادت را ، باغبان خواهم بود تا ابد!



بی خوابی شب هایم را به چه تعبیر کنم که شب آرامش نگاه تو را برایم زمزمه می کند.
آرام بخواب که من بی قرارم ، بیدارم تا تو آرام بخوابی.





چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن ، در جاده ای که هیچ بادی نمی وزد...



در خيال من بمان ، اما خودت برو
آنكه در روياى من است مرا دوست دارد نه تو





در سايه دل شکستگي پير شدم غم خوردم و با غمت نمک گير شدم تا آمدم آشناي قلبت باشم
گفتي که من از غريبه ها سير شدم.








تواين دنيا /تواين عالم/ ميونه اين همه آدم/ببين من دل به كي دادم/به اون
 كس كه نميخوادم/دلم شيشه دلش سنگه/واسه سنگه دلم تنگه





فاصله را بگو به خود نبالد که خاطره ي با تو بودن ، تمام فاصله ها را ميکشد




تو را مرور میکنم تا خاموشی من نشانه ی فراموشیم نباشد .

دلتنگ تو امروز شدم تا فردا. فردا شده باز هم گفتی فردا.

امروز دلم مانده و یه دنیا حرف. یک هیچ به نحو دل تو تا فردا...





هركوزه پرآب كه شب ساغر ما بود!
نوشیدن آن با تو شبی باور ما بود!
افسوس كه بعد از تو دگر مست نگشتیم!
هر چند كه صدساقی و می یاور ما بود!




شادیهایم هدیه به تو ،کم بودنش را بر من خرده مگیر این تمام سهم من از دنیاست...!




عزیز یادی بکن از یار خسته!
غباردوریت برمن نشسته!
دگر تیری نزن بالی ندارم!
وجودم از غمت درهم شکسته!





دل قاصدک شعر مرا از بر کن / برو آن گوشه ی باغ / سمت آن نرگس مست / 
و بخوان در گوش و بگو باور کن/ یک نفر یاد تو را لحظه ای از یاد نخواهد برد





مي دوني سخت ترين لحظه ي زندگي چيه؟
وقتي بفهمي واسه كسي كه تموم زندگيته فقط يك تجربه اي!!!





به چشم خسته من آسمان از سنگ شده
لعنت به اين تنهايي ، دلم برات تنگ شده





يادت مياد ميگفتي براي من ميميري
خدا رو شكر زنده اي اما دوسم نداري!





به لبخندي مرا از غم رها كن
مرا از بي كسي هايم جدا كن
اگر مردن سزاي عاشقان است
براي مردنم هر شب دعا كن





لحظه هايي هست كه دلم واقعا برات تنك ميشه.اسم اين لحظه ها رو كذاشتم هميشه.




یکی من دادم و یکی من دادم و یکی من دادم و ... آیا این رسم عاشقیست؟؟



سیگار داری؟ می خواهم خاطره دود کنم!






من اگر آنقدر که به یاد تو هستم به یاد خدا بودم , آن دنیا نیمی از بهشت به نام من بود !






نبری گمان که دیگر ز دل ما رفته باشی / تو عزیز دل مایی هر کجا نشسته باشی





گلایه از بلندی پاهایم نکن تو گلیمت را کوتاه بافته ای




ميدوني بزرگترين درد دنيا چيه؟
اينه كه تنها پناهت، پناهگاه ديگري باشد...





اتل متل ستاره
گلم دوسم نداره
نه پيامك،نه ي زنگ
دلم براش شده تنگ




بوق اشغال ميزند وقتى شماره ات را در ذهنم ميگيرم ، كسى انگار پشت خط است

دلم یه لحظه میخواد....که یکی بپرسه چطوری؟بگم...خوبم.

بغلم کنه و بگه دروغ بسه... بگو چی شده؟؟






از پرچين اميدهايت چتري برايم بفرست كه خيس دلتنگيهايتم.





به قلب مهربانت بگو هيچ چيز يادت را از خاطرم نخواهد برد حتي وجود فاصله ها!





غربت را نبايد در شهر غريب جستجو كرد
همين كه عزيزت نگاهش را به ديگري فروخت تو غريبي!!!





خواستم خودم رو گول بزنم ، همه ي خاطراتم رو انداختم يه گوشه و گفتم: فراموش!
يه چيزي ته قلبم خنديد و گفت: يادمه!!!




پرنده از نبودنت آواز غم میخونه
چقدر دلم تنگ برات فقط خدا میدونه





امشب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم، در غربتی تاریک و سرد از غم حکایت میکنم،
 امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد، آیا تو هم در یاد ما هستی این شبهای سرد




ترسم از روزی که از روی مزارم رد شوی غافل از اینکه بدانی بر مزار کیستی.






از ازل تقدیر ما با جوهر هجران نوشت بی تو بودن را برای با تو بودن می نوشت
 می نوشت و آن ملائک می سرود قصه درد است هجران می نوشت

جدا موندن از کسی که دوستش داری فرقی با مردن

نمی کنه , پس عمری که بی تو می گذره مرگی است به نام زندگی....








کاش خبر از این دل تنگم داشتی، کاش خبر از غصه و آھم داشتی 
 این دل شدہ مبتلا به تو ای دوست ، کاش مرھمی برای دردش داشتی



به يادت آرزو كردم كه چشمانت اگر تر شد به شوق آرزو باشد نه تكرار غم ديروز...





شبی باران شبی آتش شبی آیینه و سنگم / شبی از زندگی سیرم ، شبی با مرگ میجنگم 
 تو آتش میشوی بر خرمن احساس تنهايیم / تو را با هر نفس می بویم اما باز دلتنگم.




دورم زتو ای گلشن جانان چه نويسم ، من مرغ ضعيفم به عزيزم چه نويسم ، 
ترسم كه قلم شعله كشد صفحه بسوزد ، با اين دل تنگم به عزيزم چه نويسم.




زخم كه ميخورى مزه مزه اش كن حتما نمكش آشناست






خسته در حبس زمينم،
ماه من يادم كن،
به نگاهی به پيامی،
سخنی شادم كن...






برای ان مینویسم که روزی دلش مهربان بود ، مینویسم تا بداند که دل شکستن هنر نیست ،
 نه دیگر نگاهم را برایش هدیه میکنم و نه دیگر دم از فاصله ها میزنم ، و نه با شعرهایم دلتنگی
 را فریاد میزنم . مینویسم تا شاید نا مهربانی هایش را باور کند .


این نوای تو نیست میدانم , ناله های تو نیست میدانم , فقط جای پاست بر کوچه ,
 جای پای تو نیست میدانم , آه این برگهای پاییزی , نامه های تو نیست میدانم ,
 یک نفر گفت که دوستت دارم , این صدای تو نیست میدانم

به او گفتم: غمگین ترین ترانه را برایم بسرا.

چشمانش رابست و آرام آرام گریست....گریست





دل شکستن سنگ نمیخواد ، دل به نگاهی سرد میشکند




اگر يار مرا ديدى به خلوت / بگو اى بى وفاى بى مروت
غمم دادى و غمخوارم نكردى / سر و كارت به فرداى قيامت

كسى چه ميداند كه امروز چند بار فرو ريختم از

ديدن كسى كه تنها لباسش شبيه به "تو" بود









چه سخت است دلتنگ قاصدك بودن در جاده اى كه در ان هيچ بادى نميوزد!





دلتنگی ﺑﺪﻧﻴﺴﺖ ، ﻳﺎﺩﮔﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺩﻭﺭﻧﺪ.

به پرستو نبايد دل بست زيرا كه او نازك دل است و ميگريزد

از ما مانند باد از سرما و فراموش ميكند تمام روزهاي با هم بودن را

 

همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت

داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه




فاتح قلب آسمون! تکیه بزن به شونه هام واسه یه بارم که شده بگو هنوز تو رو میـخوام

درسایه دل شکستگی پیر شدم / غم خوردم با غمت نمک

گیرشدم / تا آمدی آشنای قلبت باشم / گفتی که من از غریبه ها سیر شدم...






هیچ اتفاق خاصی نیفتاده! ستون حوادث خالیست...
هنوز زنده ام بی تو! باورت میشود؟


وقتي با كاميون عشقت از سربالايي پيچ دل ما بالا ميرفتي ,

ميدونستم چيزي جز گرد و غبارت واسه ما جا نمي مونه






چشمانت را ورق بزن شايد در گوشه اى از آن مرا به يادگار كشيده باشى




من دلم تنگ كسي است...
كه به دل تنگي من
مي خندد...!





ماكه همسايه ي اشكيم
ولي با دلِ تنگ
گر لبي خنده زند
ياد شماييم همه شب





چقــدر باید بگذرد؟؟
تا مـن
در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد می شم.
تنـــم نلــرزد.....
بغضــم نگیــرد.....







رُخ به رُخ که شدیم
من مات شدم... !
و تو چون پادشاهی که
از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است
بی اهمیت ، رد شدی







اگر به یادت نمی ایم دلیل فراموشی تو نیست...من ترس از ارتفاع دارم..







كاش ميشد وقت رفتن چشم هايم را كنار تو بگذارم تاكه درحسرت ديدارت نمانم





انگارپاى ثانيه ها لنگ مى شود وقتى دلى براى دلى تنگ مى شود

دور بودن از عزیزان مشکل است / إمتحان با وفایی ،

در جدایی حاصل است / گرچه من دورم زپیشت ای رفیق / دوریت دریا و یادت ساحل است.



بى روى او به دنيا،يك ذره نيست ميلى از وقت رفتن او،خيلى

گذشته،خيلى دلتنگم و پريشان،با يك اميد كم رنگ شايد براى من هم دلتنگ مانده ليلى








آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود
چشم خواب آلودش را مستى و رويا نبود
لب همان لب بود اما بوسه اش گرمى نداشت
دل همان دل بود اما مست و بى پروا نبود...



اگر رفتم،مگو او بى وفا بود،مگو با عشق من نا آشنا بود،

تو با عشقت مرا ديوانه كردى ، مگو راهش ز راه من جدا بود ...






اگر بعضى وقتها نميشنوى دوستت دارم به خاطر سايلنت دلمه ، نه اينكه معرفتم كمه!





ارزش قطره هاي باران را گلهاي تشنه ميدانند و قدر دوستان خوب را دلهاي تنگ


در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ، در کجای

جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است

همیشه دلتنگ توام

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم

، تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی !






همیشه دوست داشتم ابر باشم
چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره
جلوی همه گریه کنه

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس زیبا 92

 

من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم
همین!
چرا نگاه می کنی؟
تنها ندیده ای؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…





چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...





باهام بد حرف زدي خوردم كردي بهت هيچي نگفتم سكوت كردم....
ياد اون زمانايي افتادم كه برات تازگي داشتم و با شيطوونيام دلتو
 آتتش ميزدم و جلو دوستام و دوستات خوردت ميكردم.
حق داشتي تلافي كني...





هروقت دیدی انسانهای کوچک سایه ی بزرگ دارند بدان که غروب آفتاب نزدیک است !
 و من صبح را دوست دارم .! و اگر یک روز شاد بودی آرام بخند تا غم بیدار نشود واگر 
یک روز غمگین شدی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود ! و من امید را دوست دارم .
 برای خاطرزندگان شاد باش . همین ! یاحق





_ ســــــــــــــــلامتی اونایی که خیلی تنهان نه این که نمیتونن با کسی باشن فقط دلشون نمیخواد با هر کسی باشن



زندگی در اعماق عادت ها هیچ فرقی با مرگ ندارد من خیلی وقته بی تو مرده ام فقط معنای مرگ را نمیدانستم





سایه ی سرد
که نگاهت دارد با دله من
و دل بیچاره ی من
که از قصه و تنهایی و بیکس بودن پوسیده
سمعکت را بگذار
شاید اینبار دله من دریابی
که با حرفه تو ساخت
مشکند در هم و باز
من عاشقی و مهر تو در سر دارد
عشق من غصه نخور
من به این بیچارگی عادت دارم






چاق باش...
لاغرباش....
کوتاه باش....
بلندباش...
کچ باش...
بی سوادباش...
پروفسورباش....
اما تورو خدابی شعور نباش....
شعورداشته باش!!!
شعور محبت دیدن!!!
شعورمحبت کردن!!!





من ویران شده یاد و خیالت هستم ...
یادم نکنی باز به یادت هستم ...





هواى فاصله سرداست؛ من از کلاف دلم برایت خیالى گرم مى بافم...




خوب به چشمهایش نگاه کنید ... از نزدیک!
دستانش را بگیرید!
آنقدر نزدیکش باشید که گرمای نفس هایش را حس کنید!
خوب عطرش را بو بکشید!
موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش... از ته دل ببوییدش ... از ته دل لمسش کنید!
... از ته دل نگاهش کنید ... از ته دل صدایش کنید!
از تمام لحظات با هم بودن نهایت استفاده را بکنید!
روزی می رود ...
و حسرت همه ی اینهایی که گفتم در دلتان می ماند




باران که می بارد... همه چیز دوباره تازه میشود درست مثل داغ نبودن تو....



وقتی یکیو دوس داری ناخودآگاه از بقیه آدمایی که دورتن فاصله میگیری...
 آخرش یه جایی به خودت میای میبینی نه اون آدما واست موندن نه اون یه نفر...!






خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم خیلی !





دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز!
هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود!
آخرین باری که شمردمشان
تنها یک دلیل برایم مانده بود..!
آنهــــــــــم دیدن تو بود !!





مدت زیـــادی گذشــت امــا بدان...
تا آخــر عمر...
درگیر من خواهــی بود!
و تظـــاهر می کنی...
نیـسـتـــی..
مقایسـه، تو را از پا در خواهد آورد...
"مـــن"
می دانـم به کجـای قلبـت شلیـک کــرده ام...
"تـــو"
دیـــگـر خوب نخواهی شد... !!





چه اشتباه بزرگی میکنم.. که من اینجا برای تو میگریم و تو.... دور از من قهقه میزنی




اگه قلبت سنگ بشه دلم پره درد می شه/اگه بری از پیشم مثل یه سنگ
 خوشک می شم / اگه دستات تو دستام نباشه دنیا رو دنبالش می گردم!






تنهایم را به که بگویم وقتی همه به فکر خودشاننن...




امشب غــم هــا
برایـم مهــمانــی گــرفتــه انـــد
و مـــن میخــواهـــم بتــرکـانــم
همــه ی بغــض هایـــم را ...





بعضـی ها گـریه نمی کنند !
اما ..
از چشــم هایشان معلوم است ،،
که اشکـــی به بزرگی یک سکــوت !!
گــوشه ی چشمشان به کمیـــن نشسته !





خدایا ... شبیه بادکنکی شده ام ..
ازبغضهایی که به اجبار فرو داده ام...
التماست میکنم ...
فقط یک سوزن!
تکه تکه شدنم با خودم !!!

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس تنهایی فروردین 92

پایانی برای قصه ها نیست.‏ نه بره ها گرگ می شوند, نه گرگها سیر‏! خسته ام از
 جنس قلابی آدمها,‏ دار میزنم خاطرات کسی که مرا دور زد,‏ حالم خوب است,‏ ولی گذشته ام درد میکند.
نمیبخشم کسی را که بی دلیل مرا کنار زد که روزی بی دلیل تر از من,‏ کنار می رود
 و در حسرت بخشش من می ماند.




وقتی تنهایی دوست نداری که شب بشه ,که شب بشه و باز نتونی بخوابی که بازم چشمت
 به گوشی کنار بالشت باشه و بی صبرانه منتظر روشن شدن چراغش باشی و اما بازم نمیشه



حس یه گرگ تنها وسط یه دشت پر از برفو دارم من سردمه نه از سردی هوا از سردی آدما  




دوستت داشتم اما ,اما هیچی من هنوزم دوستت دارم ,




جاسیگاریم را گم کرده ام ...
تو ندیدیش ؟
خودش مهم نیست ...
زیرش دردهایم را قایم کرده بودم ...



گفتی دهانت بوی شــیر میدهد
رفتـی…
حالا بوی سیـگـار
بوی مــشـــروب
بوی دروغ هم می دهد…
برگرد!






حواس تنهایی ام را با خاطرات با تو بودن پرت کرده ام …
حرفی نزن ، بگذار لحظه ای آرام بگیرد !





صبر کن سهراب!
آری…
تو راست می گویی آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن ،
بر دل سنگ زمین جای من است؟!
من نمی دانم که چرا این مردم ، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب!
قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم…



چی شد که سیگاری شدی ؟
یه شب بارون میومد… خیلی تنها بودم…!!!
چی شد که ترک کردی؟
یه شب بارون میومد… دیگه تنها نبودم…!!!
چی شد الکلی شدی و سیگار رو دوباره شروع کردی؟
یه شب بارون میومد… دوباره تنها شدم…!!!
چی شد آوردنت اینجا، بستریت کردن؟
یه شب بارون میومد…خیلی تنها بودم…تو خیابون دیدمش…
اون تنـــــــها نبـــــــود…….!!!!!!!!!!!!




چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم
تمبر و پاکت هم هست
و یک عالمه حرف
کاش کسی جایی منتظرم بود ....




اینجا صدای پا زیاد می شنوم اما هیچکدام تو نیستی !!!
“دلم” خوش کرده خودش را به این فکر که شاید “پا برهنه” بیایی !


دوست دارم بمیرم وقتی بهم میگن :دوست داشتن که زوری نیست دوست نداره فراموشش کن عشقت
 یه طرفه ست امابخدااونم منودوست داره اماهیچ وقت نگفت گذاشت همه تحقیرم کنن :-(




چہ حریصـــآنـہ مــرآبـפּ سیـב ے
פּ چــہ פּ حشیانــه رختمــ را راבریـבے
פּ من چه عاشقانہ בست بر هــפּ سهایت کشیــבمــ
اما کاش میفهمیــבے کہ زن
تا عاشق نباشـב
نمــےبـפּ ـســב …
نمے بویـבـ …
و تسلیمــ نمے کنــ.ב. رویاهاےعریانیــش رآ.....





بـــرآے בوستـــ عــزیـــزD$D$D
مـــآهمــ همـــه ے ایـــن لــذتــ هـــآرویــآازدستـــ בاבیمــ یــآاصــن نــבآریمــ شمــآبنــویســ...
حــــرفـــ همــه ے مــآتکــ مخــآطبــآ یــآبے مخــآطبــ هــآســ..
مـــردمــ پشتــ خـבآهمــ حـــرفــ مے زنــنـבچه برســه مــآهـــــــــــــــآ




خیالت راحت باشد، چیزی نشده
یک شکست عاطفی ساده
دوستش داشتم،دوستم داشت
دوسش دارم،دیگر دوستم ندارد
مانده ام،رفته



پاکت هم دلش شکست.....
باورنمیکرد به جای نامه کارت عروسی آورده باشد.



به سلامتی اونی که هیـــــــــــچ وقت ایمیلایی رو که واسش میفرستی نمیخونه، 
هیچ وقت نمیفهمه چقـــــــــــدر صدات بغض داره، هیــــــــــچ وقت ازت نمیپرسه:
 خوب! تنهایی رفتی خرید ، سختت نبود گلم؟؟ به سلامتی اونی که هر وقت دیر 
اومد خونه و ازش پرسیدی چرا دیر اومدی، گفت گیر نده دیگه گلم!!!!
اما همیـــــــــــــــــــــــشه مهمترین سوال زندگیش این بود: شام چی داریم گلم؟





jتنهایی یعنی اینکه بیای 4جوک بری پستای تنهایی رو بخونی تا ببینی چن نفرن
 که مث تو تنهان، براشون لایک بزنی تا دیگه تنها نباشن و بعدش با ویژه های D$D$D زار زار گریه کنی





میدونی چی بیشتر ازهمه آدمو داغون میکنه
اینکه هرکاری در توانت هست براش انجام بدی بعدبرگرده بگه:مگه من ازت خواسته بودم!




مادر " مرا ببخش درد بدنم بهانه بود !
کسی رهایم کرده بود...
که صدای بلند گریه ام؛
اشک هایت را در آورد...!!!




دِل كـَندن از تـو
باهـَمه عـِشقی كـه داشـتَم بــِهتـ
مـَنُ به ی جا رِسونـد!!!
كـِ حالا تـو چشـماے یـكی زُل بــِزَنُمُ بــِگَم :
...
عاشـقَمـے ؟‌
خـُب بـ درك





خدایا ...
خیلی وقت است که دیگر
خوش نمیگذرد !
فقط
خوشم که
دارد میگذرد !
می فهمی که ؟!!!





فقط
اکنون که نیستی
لطفا حال مرا نیز از این و آن نپرس !
این کار آزارم می دهد !
خیالت راحت عزیز لعنتی ام
گریه نمی‌کنم !
این باران
از آسمان دیگری است !!







یادتون باشه هروقت با عشقتون رفتین بیرون خیابون گردی نکنین...
 آخه وقتی ازش جدامیشین تک تک خیابونای خراب شده خار میشن
 میرن توچشتونو تا اشکتونو درنیار ول کن نیستن!






راننده تاکسی اسکناس را ازم گرفت و پرسید: 1 نفری؟؟؟مکث کردم و گفتم:خیلی وقته!!!



اینکه بشینی دنبال اس ام اس تنهایی و دلتنگی بگردی و هیچی پیدا 
نکنی براش بفرستی یعنی آخره تنهایی و دلتنگی...
لایک یادت نره تنها...


تو که می دونستی من تکیه گاه محکمتتتتم...
بگو با من دیگ چرا, د آخه نوکرتتتتم
من که هر دقیقم وابسته به دقیقه تو بووووود....
من که حتی لباس تنم به سلیقه تو بووووود...!!!!
بذار بگم تا آخرین سطرمو بخووووونی...
من می رم تا شاید قدرمو بدووووونی....!!!
فرستنده : abas_m223








خداوندا دستی را در دستم قرار ده که پاهایش با دیگری نرود..




دل من همانند اتوبوس های شهر شده!غصه ها سوار میشوندفشرده به
 روی هم،و من راننده ام که فریاد میزنم:دیگر سوار نشوید..."جا نیست!!!



دلت گرفففففته؟؟قلبت شکسسسسته؟
راه امیدت هنوز نبسسسسسسسته...
اون برمی گرده,گریه نکكکكککن
دلت پره از حرف نگففففتتتتتتته؟
یادش می افتی گریت می اففففتتتته؟
برو زیارت دلتو واششششششه
انقد بمون تا نذرت ادا ششششششه
اون بر می گرده,گریه نکککککن
حالا جون من بخند,بخند دیگ
دنیا دوروزه رفیق همش می گذرررره




پاییزه اگه زندگیییییمون....
بازم بهاریش می کنیییییم....
نگو که راهه دیگه نیسسسست...
بمون, حالا ی کارییییبش می کنییییم....
رفتن؟؟؟رفتن یعنی شکسسسستن
رودیوارای زندگی شعار مرگ نوشششتن




میگن عشقای امروزی شده هوس...
قبول!
میگن الان همه عاشق جمالن نه کمال...
قبول!
میگن همه چشم و گوششون بستست...
قبول!
میگن...
وایسا بذار من بگم:آهای آدم قدیم!!!
تویی که میگی عشق عشق قدیم فکر فکر قدیم نگاه نگاه قدیم،
یه نگاه انداختی ببینی خودتی که با دخالتات: عشق واقعی رو کردی هوس ...
کمال بینو کردی جمال بین...
چشمای بینا رو با حرفات کور کردی...
کاش با نو شدن دنیا فکرا هم نو میشد!!!






ميدونيد مشكل ما كجاست
اونجا كه وقتي با كسي تموم ميكنيم
خيلي بيشتر دربارش فكر ميكنيم،
تا وقتي كه باهاش بوديم





خوب به چشمهایش نگاه کنید ...
از نزدیک!
دستانش را بگیرید!
آنقدر نزدیکش باشید...
که گرمای نفس هایش را حس کنید!
خوب عطرش را بو بکشید!
موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش
از ته دل ببوییدش
از ته دل لمسش کنید!
از ته دل نگاهش کنید
از ته دل صدایش کنید!
از تمام لحظات با هم بودن نهایت استفاده را بکنید!
روزی می رود ...
و حسرت همه ی اینهایی که گفتم
در دلتان می ماند.






چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید
چرا نگاه هایت انقدر غمگین است؟
چرا لبخند هایت انقدر بی رنگ است؟
اما افسوس ...
هیچ کس نبود همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره ...
آری با تو هستم، با تویی که از کنارم گذشتی،
و حتی یک بار هم نپرسیدی؟
چرا چشم هایت همیشه بارانی است!!!





کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم رابا اشک بارانی تر کنیم ،
 کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای هم یادیکدیگر کنیم






توای تنها ببین من را کنار مرز تنهایی
تنم خسته رهم خسته دلم دراوج تنهایی
زتنها بودنم ای دل خلاصی نیست باور کن
رهایی را نمی بینم زدست دیو تنهایی . . .






بیچاره تنهایی
این عروس نگون بخت
آه و اشک را دوست ندارد
اما همنشین همیشگی اش
چشم امیدش به دلی ناامید
و شکستن سکوتش
میداند عادت ، دشمن است
اما عقل کجا و دلتنگی کجا !
دل ناامید امیدوار میرود
و باز تنهایی میماند و تنهایی . . .





با من تنها بگو این قصه را / با من تنها خدا ، این بنده را
ای خدا تنها تویی تنها منم / من به تنهایی تو سر میزم . . .




تو تنها باش و من تنهای تنها / که دارم وقت تنهایی سخن ها
نگاه عاشقم تا آسمانهاست / مرا تا عرش اعلا نردبان هاست
نماز خلوتم را صد قنوت است / کلام شعر تنهایی سکوت است . . .





دنیا ! نخواستیم یار بی وفا ، تنهایی بهتر
درد تنهایی نخواستیم شفا ، تنهایی بهتر
یک عمر در پی یار باوفا ، با وفا بودیم
اما ندیدیم به غیر از جفا ، تنهایی بهتر .





آבم هـآـﮯ ایـטּ سـرزمـیـטּ ســـرבنـــב.... نــگــآه هــآیـــشــآטּ حـــرفــهــآیـــشـــآטּ هـمـﮧ بـوﮯ سـرבـﮯ مـیـבهـב عــشــقـ
 בر ایـטּ سـزمیـטּ بـﮯ مـعـنـآسـتــ فـقط محـبـتشـآטּ ایـטּ اسـتـ ڪـﮧ بـرآﮯ زخـمـ هآیـتـ نمــڪـבآטּ مـﮯ آورنـב هـمـیـטּ





همیشه دوست داشتم
جوری در آغوشت بخوابم
که خدا پیدام نکند
خیال کند
اشتباهی به تو
دو تا روح داده است . . .








ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻛﻨﻲ ﺗﺎ ﺩﻳﻮﻭﻧﻪ ﺍﺕ ﺑﺎﺷﻦ ؛
ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﻲ ﺗﺎ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﻓﻜﺮﺕ ﺑﺎﺷﻦ ؛
ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻲ ﺭﻧﮓ ﻋﻮﺽ ﻛﻨﻲ ﺗﺎ ﺩﻭﺳِﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ؛
ﺍﮔﻪ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﻱ ،
ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻭﻓﺎﻳﻲ ،
ﺍﮔﻪ ﻳﻚ ﺭﻧﮕﻲ ،
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ





سکوت همیشه از روی رضایت نیست.. گاهی نشانه ی اعتراض است!
گاهی مودبانه خفه شدن است!
گاهی فداکاری و ازخودگذشتگی است!
وگاهی ازروی بی تفاوتی است...وچقدرآزاردهنده است این آخری






روزي ميرسد كه برگ برنده ات دل ميشود ولي تو ديگر حاكم نيستي...


آنجا كه چشمان مشتاقي برايت اشك ميريزد زندگي به رنج كشيدنش مي ارزد.




معشوقه ای پیدا کرده ام به نام روزگار . . .این روزها مرا درآغوش خویش سخت به بازی گرفته است !






باور کنید اگه یه دوس دختر داشته باشید و ازباشگاه که بیاید بگه بهتون خسته نباشید خودش کاره یه دوره ی خوب کراتین پروتئین و انجام میده...





ماه رمضان رفت ، حالا با خيال راحت مي تواني قسم بخوري که دوستم داري . . .!





اينجا هنوز هم يادت هست هنوز هم يادت مهربان تر از خود توست....!راستي يادت بخير...



همه ی قرارداد ها روی کاغذ بی جان نوشته نمی شوند...
بعضی از عهد ها را روی "قلب" می نوییسم..
حواست به این عهد های غیر کاغذی باشه..
شکستنشان یک" آدم "را می شکند...

 

 

اس ام اس خنده دار جدید

 

عکس های فیسبوکی و بدون شرح

 

جملات زیبا و با معنی


برچسب‌ها:

اس ام اس برای آدم تنها

 

لعنت...
لعنت به این دنیای هرکی به هرکی و ...
هیشکی به هیشکی...
که ادما ...
حتی برای عاشق نشدن هم...
از خودشون اختیاری ندارن...!!





هميشه نگاهي را باور كن ك وقتي از ان دور شدي در انتظارت بماند






تلخ است كه لبريزحقايق شده است،زرداست كه بادردموافق شده است،
عاشق نشدى وگرنه ميفهميدى،پاييز،بهاريست كه عاشق شده است.



نگران نباش...
حال دلم خوب است
آرام ...
گوشه اي نشسته و روياهايش را به خاك ميسپارد






عمری است که وقت دلتنگی تنهای تنهایم
خدایا دیگر بس است کاش دگر عمری
همپای دلتنگی هایم آغوش گرمش باشد...





در این شهرصدای پای مردمی است که همچنان که تورا می بوسند، طناب دارتو را میبافند...
مردمی که صادقانه دروغ می گویندو خالصانه به تو خیانت میکنند... دراین شهرهرچه تنهاتر باشی پیروزتری...




خیانت نکردمو خیانت دیدم
بی وفا نبودمو بی وفایی دیدم
تو رفاقت کم نزاشتم و واسم کم گذاشتند
هی روزگار خوب داری چوب لای چرخم میکنی...




یادت عادت است ، همین روزها ترکش میکنم مثل سیگاری که سالهاست نخ آخرش را میکشم!





چشمانم را باز میکنم و او نیست ، این بی رحمانه ترین اتفاق هر روز است .




چه لحظه ي درد آوريه وقتي ميبرسه خوبي؟اشك تو چشات جمع ميشه...5خط تايب ميكني ولي بجايenterهمه رو باك ميكني و اجبارا مينويسي:خوبم مرسي.توخوبي؟






دلم گرفته میخوام گریه کنم
براش بنويس دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو
 از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن
 يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنويس





خیره خیره نگاهم نکن
چشم هایم دیگر سگ ندارد که آبِ دهانت هار هار برایش راه بیافتد گرگی درونش خفته است حواست جمع باشد!!!
می دَرَد..!!





دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،
آهای جماعت...
میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟؟
شما دقیقا چه رنگی هستید؟!





برگ پاییزی
راهی نداردجز سقوط ...
وقتی می داند
درخت ...
عشق برگ تازه ای را در دل دارد ...





خسته ام از این دنیا
دوباره سیب بچین حوا ...
من خسته ام ...
بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند ...





حالا که رفته ای
ساعتهــــا به این می اندیشم ، که چرا زنــــده ام هنـــوز ؟
مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم ؟
خدا یادش رفته است مرا بکشــــد
یا تــــــو قرار است برگردی ؟




یه مطلب نوشتم از قول و قرارایی که بهم دادیو زدی زیرش وقتی اومدم ببینم تایید شده یا نه تو قسمت وضعیت نوشته بود تکراری عجیبه حتی 4jok هم میدونه تو این وعده هارو به خیلیا دادی....



هیچ اگر سایه پذیرد من همان سایه هیچم



متکای خودم را ترجح میدهم
دیگر به شانه ها اعتمادی نیست
شانه ها همچون متکای مسافر خانه ها شده اند
خوب میدانم سرهای زیادی را تکیه گاه بودند.



کاش در فصل خزان زندگی
کسی برگ برگ زرد خاطراتم را ورق میزد
تا زمزمه سکوتم را در ثانیه های واپسین اینگونه فریاد کند
زندگی تکرار فراموشی در هیاهوی سکوت بود





سنگ رودخانه ام
آب از سرم گذشته....
مي دانم ك رهايم ميكني
ايينه ام دستم را بگير...




اونایی که توپیاماشون ازاغوش وبغل وازاین چیزااستفاده می کنن:پس عاشق نیستن وعشق وجودنداره.همش شهوته.اینوگفتم همتون لجتون دربیاد.هیچ کاری هم نتونین بکنین.





دخترای بلوند مال شما..
دخترای مو مشـــکی مال شما..
قد بلندا مال شــما , استایل ای شاخ مال شما..
پیش شماره 2 , 8 مال شـــما..
بالا های تهـــــــران مال شما..
مهمونی شب , دور همــــــی ها مال شما..
مازراتی و پورشــــــه مال شما..
واســــه ما فقط یه نخ سیگار بزارید..
با آرشیو داریـــــــوش..






شمع میسوزدوپروانه به دورش نگران... من که میسوزم وپروانه ندارم جه کنم...







چگونه میشود که از تنها مسیر قلبت هیچگاه به تو نمیرسم؟!
وقتی احتمال به مقصد رسیدن دوراهی ها هم حداقل پنجاه درصد است!!!!




سلامتی خودم...
چون شکستم ولی نشکستم!
سلامتی خودت...
چون فهمیدی دلم برات تنگه ولی نیومدی!
سلامتی دلم...
چون لرزید ولی نلرزوند!
چون حرفی نزد و فقط برات دعا کرد.
.
دست آخر سلامتی همه ی اونایی که وقتی عشقشون رو با پسر همسایه 
سر سفره ی عقد دیدن نفرین نکردن و برا خوشبختیش دو رکعت نماز خوندن...








در دیده ما نقش رخ دوست اگر نیست، یادش به دلم لحظه ای از سینه جدا نیست.
در سینه ی بی کینه ما نقش تو جاریست،هر چند که در دیده ما جای تو خالیست.




این روزها هر كسی مرا میبیند، از حال و روز من میپرسد...
شك نكن كه اگر هم از حالم بگویم، هیچ كس نمیفهمد...
همین قدر بدان كه بـــه طــــرز خیـلی خیـلی تلخـــی آرامــم...



زیر باران عشق باید ماندتا غبار تنهایی را شست نمیدانم
 زیر کدامین باران ایستاده ام که اینگونه تنها ولی خیس بارانم !






این روزها به هرکس میرسی عاشقه یکی هست!!!
و به هرکس میرسی تنهاست و میگه که هیچکس دوستش نداره!!!
جریان چیه؟؟؟
یکی عاشق شده،یکی عشقش رفته،یکی درصدد عاشق شدنه!!!
چه وضعشه دوستان؟؟؟؟؟
واقعا این جا چه خبره؟؟؟
؛)



تکیه میدهم به درختی که پاییز تمام سرسبزی اش را به تاراج برده است...
اخرین دکمه ی پالتویم را میبندم و دستانم را ها می کنم...
هوا سرد است...
باران می بارد...
و من دستان تو را که دور کمرم حلقه شده اند حس میکنم...
قطره های باران از روی شاخه ها روی صورتم می ریزد...
من حتی عطر تنت را استشمام میکنم...
تو کجایی نمیدانم؟...
اما هر کجا باشی یادت همیشه بامن است...
خیالت راحت که هیچ پاییزی طراوت عشقت را به تاراج نمیبرد!!!





یکی از بدترین ظلم هایی که “عطرها” و “آهنگها” به ما میکنن
 اینه که بدون اجازه گرفتن ، هولمون میدن وسط خاطرات ! .





اعصابم این روزها عین بیسکویت شده …
از اون بیسکویت هایی که یک هفته میمونه ته کیفت ، که یادت میره بخوریش …
همون ته له میشه ، خورد میشه ، پوووووودر میشه !



دلـــم یـک غــریبــه مـی خــواهـد
بیـــایــد بنشینــد فقـــط سکـــوتــ کنـد
و مـــن هــی حـــرفـــ بــزنــم و بـــزنـــم و بــزنــم
تـــا کمــی کـــم شــود ایـن همــه بـــار …
بعـــد بلنــد شـــود و بـــرود
انگــــار نــه انگـــار …!





بعضی آدمها یهو میان…
یهو زندگیتو قشنگ میکنن…
یهو میشن همه ی دلخوشیت…
یهو میشن دلیل خنده هات…
یهو میشن دلیل نفس کشیدنت..!
بعد همین جوری یهو میرن…
یهو گند میزنن به آرزوهات…
یهو میشن دلیل همه ی غصه هات و همه ی اشکات…
یهو میشن سبب بالا نیومدن نفست…
.




عاشقانه هایی که برای او نوشتم
دیروز زبان فارسی را تجدید آوردم و امروز ریاضی را:چراکه معلممان گفت حتی بلد نیستم انگشتان دستم را بشمارم
شما که غریبه نیستید اما گاهی حتی هفت و هشت را هم جابه جا مینویسم
آری میدانم که شمردن بلد نیستم اما تا دلت بخواهد دوست داشتن بلدم یک وقت هایی هم میشود که یک نفر را دو بار دوست دارم




عاشقانه هایی که برای او نوشتم
باور کن لحظه هایم بی تو نخواهند گذشت حتی باور نمیکنم گذشته هایم نیز بی تو گذشته باشد
شاید سخت باشد اما میان گذشته و حال و آینده تنها فعل قابل صرف برای من فقط تویی حتی اگر معلم زبان فارسیمان به تمسخر بگوید:خاک بر سرت با این درس خواندنت.
آری مرا ترسی نیست از فلک شدن و خودکار لای انگشتانم گذاشتن
بگذار همکلاسیهایم بگویند که من هنوز فرق فعل و ضمیر را نمیدانم اما حقیقت این است که تو قشنگ ترین فعل زندگی من هستی آن هم گذرا و استمراری
مهربانم تو که کنارم باشی حتی از تجدید آوردن زبان فارسی هم نمی ترسم



يـــادش بـــخير
من بـــودم و تـــو....او بـــود و ديـــگري
ايـــن روزها..تـــويي و او
مـــن مـــاندم و خـــدا ...





نمیدانم دلم را خوش کنم به آن روزهایی که دوستم داشتی؟؟؟
یا به این خوش کنم که دیگر نیستی که خام حرفهایت شوم
خودت بگو!!!!
بعد رفتنت به چه دل خوش کنم وقتی تمام دلخوشی ام تو بودی؟؟





این جماعت می گفتن اشک هایت را خرج رفتنش نکن ! راست می گفتن بی من تو مفت هم نمی ارزی .





آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم/می نمی خواهم بیا ساقی تماشایت کنم/بی قرارم
 ساقی از میخانه بیرونم مکن/کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم~یاس~

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس فاز تنهایی



ازيادتويك نفس دلم غافل نيست هرچندكه جزحسرت وغم حاصل نيست
 ازشوق توميسوزم وميسازم چون آن دل كه به يادتو نسوزد دل نيست....




میدونی چی بیشتر از همه آدم رو داغون میکنه:
این ک تو روز تولدت بهت بگه کاش اصن ب دنیا نمیومدی
اونوقته ک دیگه هر سال این تولد واست کوفت میشه
اونوقته ک هر سال روز تولدتو با پیچیدن این حرف تو گوشت شروع میکنی
خداااااااااااااااااااااااا میبینی زندگی منو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



گفته بودم نفسی برام میرم تا آخرش
نفسی که حرمتم رو بگیره میبرمش







تو اگر میدانستی ,که چه زخمی دارد که چه دردی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی آه ای سرو , چرا تنهایی ؟



ازت ميترسم بايد ازت فاصله بگيرم تو يه جادو گري .تو توتك تك سلولهام رخنه كردي دلم
 مال خودم نيس چشام خيره مونده به سمت تو .تو رو كه مي بينم دست و پامو گم ميكنم
لااقل كمكم كن اونا رو پيداشون كنم






روزی به تمام این بی قراری ها میخـــــندی و ســـــــاده از کنارشان میگـــذری...
این قشنگــترین دروغی است که دیگران برای آرام کردنت به تو میگویـــند!






تنهایـــــــی یعنی اس ام اِسِت تو بخش تنهایـــــی یه لایک هم نــــداشته باشه...





چقـــــــــــــدر آبروی دلم را خریده اند این سه نقطه ها...







میگن آدم از یه جایی به بعد دیگه حالش خوب نمیشه...





از ما که گذشت
به دیگری موقتی بودنت را گوشزد کن...
تا از همان اول
فکری بحال جای خالیت بکند...



همه ی کارهایت را بخشیدم
جز آن تردید آخر هنگام رفتنت
که هنوز مرا...
به برگشتنت امیدوار نگه داشته




.
دیدی رو پاکت سیگار مینویسن :
“دخانیات ، عامل اصلی سرطان و برای سلامتی زیان اور است ؟”
کاش یکی هم روی کارت پستالهای عاشقونه ی ما مینوشت :
“عشق ، عامل اصلی تنهایی و برای قلب ضرر دارد !”







وقتی یه مرد تو فکر فرو میره ، فقط خاکستر داغ سیگارش هست که اونو از فکر در می آره
سلامتی هر چی مرد با مرام . . .





وقتی یه مرد تو فکر فرو میره ، فقط خاکستر داغ سیگارش هست که اونو از فکر در می آره
سلامتی هر چی مرد با مرام . . .





من همونم که همیشه
غم و غصه ام بیشماره
اونیکه تنها ترینه
حتی سایه ام نداره
این منم که خوبیامو
کسی هرگز نشناخته
اونکه در راه رفاقت
همه ی هستیشو باخته
فرستنده : تاابدغمگينم











وقتی تو خیابون پشت سر هم سیگار دود میکنم ، همه یجوری نگام میکنن و میگن :
 جوون حیف شدش ، ولی روزی که داشتم زار زار گریه میکردم ، ینفرم با خودش
 نگفت : طفلی چی میکشه با غمش . .





ﭘﯿﺸـﺎﻧــﯽ ﺍﻡ ﭼـﺴﺒﯿﺪﻥ ﺑـﻪ ﺳﯿـﻨـﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧــﻮﺍﻫــﺪ.. ﻭ ﭼــﺸﻤـﺎﻧــﻢ ﺧـﯿﺲ
 ﮐـــﺮﺩﻥ ِ ﭘﯿــﺮﺍﻫــﻨﺖ ﺭﺍ ! ﭼـﻪ ﺑﻐﺾ ِ ﭘـُﺮﺗــﻮﻗـﻌﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ ﺍﻣـــشب...






درد دارد !
وقــتـی می رود ..
و هـمه می گــویـند : دوستـت نــداشـت ...
و تــو نمـی تــوانـی بـه هـمه ثــابـت كــنی ..
كه هــرشـب بــا عـاشـقانـه هــایـش خـــوابت می كـــرد !!





انقد تو زندگیش سختی کشیده بود
دفعه اولی که باهاش قهر کردم اسمس داد:
از این بدترهاش سرم اومده!
ولی لذت ناز کردنو ازت نمی گیرم،
حاضر شو دارم میام دنبالت!!!







آدم بايد يک " تو " داشته باشه ؛
که هر وقت از همه چي خسته و نا اميد بود ،
بهش بگه :
مهم اينه که تو هستي !
بي خيال دنيا ... !





قله ی قـــاف که سهـــل است،
من قـــله ی کــاف و لام و مــیم و نــــون و واو
را هم بخـاطرت فـــــتح می کنم ...
اما تو
با تمـــام مــــردانه گی ات،
مـــرد باش !
اگر سـراغ نگاهت را گرفتنــــد
بگــو که واگــذار شده ...






یبار وابسته شدم دوسال از درسو زندگی جا موندم:(((((( به نظرتون ارزش داره دوباره وابسته بشم?????????



فرقی نمیکند تو دل ببری یا من دل ببازم.اگر حکم دل نباشد دیر یا زود یک نفر خواهد برید.




جـــایـت در کـتـاب جـغـرافـیـا خــــــــــالی است
بـا عـنـوان "پـست تـریـن نـقـطـه ی دنـیـا"





چـرا ... ؟ چــرا دوبـاره بـرگـشتـی؟
نـبـش قـبـر گـنـاه اسـت مـومـن! بـــــفـــهـــــم!!!




میدونی هیچی لذت بخش تر از این نیست که به جایی تکیه داده باشی و یهو مخاطب خاصت
 از راه برسه و دستاشو بندازه دوره گردنت و بهت بگه همه ی دنیایش تویی و تو هم موهاشو
 از جلو چشاش بزنی کنار...من که ازش محروم شدم ....شماهم همینطور؟؟؟






ببارباران،
اما آرام
،نکند صداي گريه هايم درهياهوي آمدنت گم شوند...
ببارتا باورکنم تنها نيستم،توهم دلتنگي،اما دل تو کجا و دل من کجا...





ای دلبرما مباش بی دل بر ما
یک دل بر ما به که دو صد دلبر ما
نه دل بر ما نه دلبر اندر برما
یا دل بر ما فرست یا دلبر ما








چوب هم بی رفیق نمیسوزه ولی ما از بی،رفیقی داریم میسوزیم.






گل یا پوچ ؟
دستت را باز نکن
حسم را تباه مکن
بگذار فقط تصور کنم
که در دستت برای من کمی عشق پنهان است
دستت را باز نکن
شور شعرم را بر باد مده
مگذار تصویرت در ذهنم هزار تکه شود
باز هم ...برای من ماه بمان
تا زیر مهتاب پایکوبی کنم
حرف بزن .. باز هم دروغ بگو ...








اگر چه تنهایم اما تنهایی را دوست دارم چون لحظه لحظه اش خاطرات تو را تازه می کند.







انگشتت را هر جای نقشه خواستی بگذار فرقی نمی کند.تنهایی من عمیق ترین
 جای جهان است و انگشتان تو هیچ گاه به عمق فاجعه پی نخواهد برد.





پیرمرد جای َ ش را به دو نفر ِ بعدی داد …
می گفت من کارَم طول می کشد …
فهمید َم چرا … ، من هم کارَم طول می کشید …
به بهانه ی ِ تلفن رفت َم چند قدم آن سوتر ایستاد َم …
جوری ایستاد که همه ی ِ باجه را بگیرد …
سعی می کرد دریچه ی ِ تحویل دیده نشود …
یک اسکناس ِ پنج هزار تومانی گرفت و سریع رفت …
رسید را یاد َش رفت … ، باقی مانده ی ِ موجودی ِ شما هشت هزار ریال …





تا مرا بر خویش عاشق کرده ای
روی خوب خود بمن ننموده ای
کی خبر باشد ترا از حال من؟
من چنین در رنج و تو آسوده ای

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس تنهایی اردیبهشت 92

 

من یک عذرخواهی به "خودم" بدهکارم!!!
برای اینکه احساساتی بودم
برای اینکه یک رو بودم
برای اینکه غرورم را شکستم
برای اینکه انسان بودم . . .
..."خودم" ...
منــو ببخش






هـمـیـشـه
در زنــدگــی
زمــان هـایـی وجـود دارد کـه
باید بـیـخـیـال بــود
...باید گـــــذشــــــت
باید بُــــــــریـــــــــد
نــه ایــنـکـه ژســـت روشـنـفـکـرانـه بگیریم ! نـه !
امـا هـرچـه کـه مـقـاومـت کـنـیـم, بــاز هـم :
بــعـــضـی چـيــز هـا را نــمـی تــوان آمـوخـت
بــعــضــی حـــــرف هــا را نـمـی تـوان گــفت
و
بــعــضـی هــا را نـمـی تــوان دوســت "نداشت" . . .







باور کردم تنهايي را . . .
چقدر دلم کسي را نمي خواهد امشب . . .






ديگر هيچ مزه اي دلچســـــب نخواهد بود
من تمام حــــسّ چشايي ام را روي لبانت جا گذاشتم...

لایک نداره خداییش؟؟؟





خوابم نمي برد
به همه چيز فکر کرده ام
حتي تو
و مي دانم که خوابي
و قبل از بسته شدن چشم هايت
به همه چيز فکر کرده اي
جز من...








مرد ها سکوت نمی کنن
فقط داد میزنن
نمی تونن وقتی که ناراحت هستن
گریه کنن و بهونه بگیرن
فقط داد میزن
... ... ... اونا نمی تونن به تو بگن من رو بغل کن تا آروم شم
فقط داد میزنن
نمی تونن بگن دلشون می خواد تو آغوشِ تو گریه کنن
فقط داد میزنن
ممکنِ خیلی تو رو دوست داشته باشن
... اما نمی تونن صداشون رو مثل دختر بچه ها کنن و جیغ بزنن و بگن
عاشقتم
فقـــــــــــط داد میزنن
اون همه اینا رو قورت می ده که بگه یه مردِ
یه آدمِ محکم که می تونه تکیه گاهت باشه
اما تو نگاه به قوی بودنش نکن
چون فقط داد میزنه
از دادش دلگیر نشو
تو قلبش یه بچه زندگی میکنه
که پاکتر و رویایی تر از هر زنیه
گاهی دلش اونقدر میگیره که فقط
داد میــــــــــــــــزنه...





خیالـت راحـت باشـد , چیــزی نشـده
یک شکسـت عاطفـی سـاده ؛
دوستـش داشتـم , دوستـم داشت
دوستـش دارم , دیگـر دوستــم نـدارد
مانـــــده ام , رفتـــــه






کاشکی لحظه هایی که من با تو بودم بشه تکرار
لحظه های بی تو بودن خیلی من رو میده آزار
چرا از من دل ربودی من که بودم همدم تو
آخرش اینجا میمیرم توی غربت از غم تو




در خود فرو رفته ام...
سیگار میکشم...
نگاه مردم به دنبال دود سیگارم...
آنها فقط دود را می ببینند






کلاغ پـَر...؟؟
نه کلاغ را بگذاریم برای آخر ...
نگاهت پـَر ......
خاطراتت هم پـَر صدایت ؛
پـَـــر کلاغ پـَر..!؟؟
نه ؛ کلاغ را بگذاریم برای آخـــر ...
جوانی ام پـَر خاطراتم پــَر من هم ...
پــَـــــر حالا تو مانده ای و کلاغ ؛
که هیــــــــــــچ وقت به خانه ش نرسید





به دلم افتاده بود که امشب حتماخوابت را می بینم...انقدر خوشحال بودم که تا صبح خابم نبرد







مخاطب خاص که میای لایک می کنی، هیچ حواست هست؟?¿
الان یک ماه و یکصد روزه رفتی...
می فهمی لعنتی¿¡



کاش واقعا شب یلدا آخرالزمان باشه راحت برم بتمرگم تو قبرم لااقل اونجا خیالم راحته زجری که میکشم به خاطر کارای خودمه نه نامردی بقیه







ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﺬﺗﺎﯾﯽ ﮎ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮎ
ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻼﺳﻤﻮﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻥ ﺏ ﻫﻢ ﺍﺱ ﺑﺪﯾﻢ
ﺑﻌﺪ ﯼ ﺩﻓﻪ ﺍﻭﻥ ﺍﺱ ﺑﺪﻩ ﮎ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﺎﺭﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮎ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﻨﯽ ؟ !
ﻧﺰﺍﺷﺘﯽ ﯼ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺳﻮ ﺑﻔﻬﻤﻢ!!!
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﮎ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺱ ﺭﻭ ﻟﺒﺖ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﺴﺘﮕﯿﻮ ﺍﺯ ﺗﻨﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ ۰۰۰
ﻻﯾﮏ=صفر




ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﺬﺗﺎﯾﯽ ﮎ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﻭﻗﺘﯽ ﮎ ﺍﺯ ﻓﮑﺮﺵ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺯﺩﻩ ﺏ ﺳﺮﻡ ﯼ ﺍﺱ ﺑﺪﻡ ﺑﻬﺶ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ؟؟؟
ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ ﺍﺭﻩ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺪﻩ ﺗﻮ ﻓﮏ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻡ ۰۰۰۰







ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺰﯾﺰﻣﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﺬﺗﺎﯾﯽ ﮎ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ....
ﺗﻮ ﺍﻭﺝ ﺩﻋﻮﺍ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﯾﻬﻮ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻢ;
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ....!
ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ...
ﯼ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﺤﻮﯾﻠﻢ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺑﮕﻪ
ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ، ﭼﺮﺍ ﯼ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ ﺩﻋﻮﺍﻣﻮﻥ ﺷﻪ ...
ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ
ﻻﯾﮏ=صفر



عکس‌های قدیمی‌ام
رقبایم شده‌اند
تصوير زنی كه
روزی دوستش داشتی








گاهی حس میکنم روی دست خــــدا مانده ام!!
خسته اش کرده ام..








گاهی دلم می گیرد مثل یک مراسم کوچک ختم حتی اگر تمام خیابان ها را آذین بسته باشند...





خودت را تصور کن بی او...شاید بفهمی چی کشیدم بی تو...







بچه ها نمیخوام حالتونو بد کنم ولی...
یه غمی هست که بچه های آخر بیشتر درکش می کنن
غم به مرور زمان کم شدن آدم های سر سفره...






بعضی وقت ها شده میام یه چیزی می نویسم فقط برای یک نفر (مخاطب خاص)
اما وقتی یادم می افته که همه ممکن بخوننش
جـــــــــــــــــز اون یـــــــــــــــه نــــــــــــــــــــفر..
دلم بد جوری میگیره....






این روزها...
این روزها...
امان از این روزها که نه میگذرند نه بهتر میشوند!






بودن با کسی که دوستش داری
و نبودن با کسی که دوستش داری
هر دو رنج است...






در شهر صدای پای آدم هایی است.که همچنان که تو را می بوسند طناب تو رو را می بافند.
آدم هایی که صادقانه دروغ می گویند و عاشقانه خیانت می کنند







بیزار باش از آنکه معشوقه ات اسم هرزگی هایش را آزادی
اسم نگرانی هایت را گیر بگذارد
و برای بی تفاوتیهایش اعتماد را بهانه کند.... :|
هر کی تجربه ی تلخشو داشته بکوبه لـایکو







خداوندا پریشانم چه میخواهیتو از جانم مرا بی انکه خود خواهم اسیر زندگی کردیخداوندا تو مسئولی!!!




خواهش میکنم بی حوصلگی هایم را ببخش
بداخلاقی هایم را فراموش کن،بی اعتنایی هایم را جدی نگیر،
در عوض من هم تو را میبخشم ک سبب همه ی آنهایی!






ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﺬﺗﺎﯾﯽ ﮎ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮎ
ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻼﺳﻤﻮﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻥ ﺏ ﻫﻢ ﺍﺱ ﺑﺪﯾﻢ
ﺑﻌﺪ ﯼ ﺩﻓﻪ ﺍﻭﻥ ﺍﺱ ﺑﺪﻩ ﮎ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﺎﺭﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮎ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﻨﯽ ؟ !
ﻧﺰﺍﺷﺘﯽ ﯼ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺳﻮ ﺑﻔﻬﻤﻢ!!!
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﮎ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺱ ﺭﻭ ﻟﺒﺖ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﺴﺘﮕﯿﻮ ﺍﺯ ﺗﻨﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ ۰۰۰
ﻻﯾﮏ=صفر




ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﺬﺗﺎﯾﯽ ﮎ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ
 ﻭﻗﺘﯽ ﮎ ﺍﺯ ﻓﮑﺮﺵ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺯﺩﻩ ﺏ ﺳﺮﻡ ﯼ ﺍﺱ ﺑﺪﻡ ﺑﻬﺶ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ؟؟؟
ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ ﺍﺭﻩ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺪﻩ ﺗﻮ ﻓﮏ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻡ ۰۰۰۰





ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺰﯾﺰﻣﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﺬﺗﺎﯾﯽ ﮎ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ....
ﺗﻮ ﺍﻭﺝ ﺩﻋﻮﺍ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﯾﻬﻮ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻢ;
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ....!
ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ...
ﯼ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﺤﻮﯾﻠﻢ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺑﮕﻪ
ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ، ﭼﺮﺍ ﯼ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ ﺩﻋﻮﺍﻣﻮﻥ ﺷﻪ ...
ﺏ ﻗﻮﻝ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ

 


برچسب‌ها:

اس ام اس سبک تنهایی 91

 

یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم چه تو باشی چه نباشی “نگهش میدارم”





خوش ب حالت آدم...
خودت بودی و حوایت...
کسی نبود ک حوایت را هوایی کند...



میگویند دنیا دار مکافات است!!
دنیا را بیخیال فعلأ که دار و ندار ما تویی....





تو از هر نزدیکی به من نزدیکتری،،،
دوری و فاصله فقط برای کسانی معنی داره که دلهاشون از همدیگه دوره...



همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه.....




مخاطب خاص (تو این روزا فقط به تو محتاجم)
آغوشت رو به غیر من به روی هیچ کی وا نکن
منو از این دل خوشی ها آرامشم جدا نکن
من برای با تو بودن پر عشق و خواهش ام
واسه بودن کنار تو ، " تو " بگو به هر کجا پر می کشم
منو تو آغوشت بگیر ، آغوش " تو " مقدسه
بوسیدنت برای من تولد یک نفسه
چشم های مهربون " تو " منو به آتیش می کشه
نوازش دست های تو عادت ترکم نمیشه





اشتباه ...
دنبال ِ دلیل ِ اشتباه که باشی ...
نه جوانی که بگوئی جوانی کردم ...
نه خامی با این دل ِ سوخته که بگوئی خامی کردم ... ،
در این سکون ِ مطلق هم که عجله کردم بی معنی است ... ،
سرَت را می گذاری روی ِ زانوهات ...
آه می کشی که :
تنهائی کردم ...
تنهائی ...




با این ریخت و قیافه ام ...
آئینه ...
بودن ِ من را نشان نمی دهد ... ،

نبودن ِ تو را نشان می دهد ...





ویژه D$D$D
یکی از لذت هایی که دیگه تموم شد..
اینه که بگه ناخنای دستم خیلی بلند شده، اذیتم می کنه..
بعد زیر چشمی به من نگا کنه..خودشو بزنه به اون راه
منم بگم خب بیا ناخناتو بگیرم..
قند تو دلش آب بشه و به روی خودش نیاره
آروم دستاشو بگیرم تو دستم..
اول دستشو ببوسم..اعتراضی نمی کنه
بعد از انگشت کوچیکش شروع کنم..
اول یه بوسه به ناخنش بعد آروم کوتاش کنم..سوهان بزنم و الی آخر...
خیلی لوسش کردم نه؟ بخاطر همین رفت..... . . . .







گاهی دل این قدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره،
یه حرف خیلی ساده هم گاهی چقدر غم میاره،
خنده تلخ آدما همیشه از دلخوشی نیست،
گاهی شکستن دلی کمتر از آدمکشی نیست،





گفـت : جبـران میـکنـم!
گفنـم : کــدام را ؟؟!
عمــر رفـتـه را ؟
روی شکستـه را ؟
قلـ❤ــب مـرده اما تپنده را ؟
حــالا مــن هیــچ…
جواب این تار موهای سفید،
را چــه میـــدهـی؟
نگاهی به سرم کرد و گفت :
چـه پیــر شـده ای!!
گفتـم : جبـران میـکنـی؟
گفـت : کــدام را ؟؟!




آدم مسـت بـاشـه ... اما پسـت نباشه !
آدم سـرکـار باشه ... اما سـربـار نباشه !
آدم بیــکار باشه ... اما بـی عــار نباشه !
آدم بـی کس باشه ... اما ناکـس نباشه !
آدم بی صفا باشه ... اما بـی وفا نباشه !
آدم دلتنگ باشه ... اما دل سنگ نباشه !
خلاصه کنم ... آدم مرد نباشه ... اما نامـرد هم نباشه !!!






یه جایی هست که دیگه کم میاری…
از اومدنا؛ رفتنا؛ شکستنا!
جایی که فقط میخوای یکی باشه،
یکی بمونه نره واسه همیشه کنارت بمونه…
من اونجام…!






هی فلانی!دیگر هوای برگرداندنت را ندارم...
هر جا که دلت می خواهد بــــرو !
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد...
انقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز هم آرام نگیری !
و اما من...
بر نمیگردم که هیچ
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم که لم ندهی روی مبل های راحتی...
با خاطراتم قدم بزنی...!!!





تنهایی یعنی اینکه :
از گوشیت فقط برای اومدن به 4Jok استفاده کنی .... .






او به توسیلی زد...
من نگران تو شدم
تو عاشق او....





تنهایی...تقدیرمن نیس ترجیح منه!حالم گرفته ازاین شهرکه ادماش مثل هواش ناپایداره
گاهی اینقدر پاک که باورت نمیشه...
گاه چنان الوده که نفست میگیره!




حس تلخ بی تو بودن حس انتظار مرگه
قسمتم از این رفاقت کوچه های باد و برگه
قسمتم همینه بانو تو دیگه برنمی گردی
تو که حتی یه بهار و با پرنده سر نکردی





انگشتـانت را... به من قرض بده!
برای شـمردن لحظه های نبودنت،
کـم آورده ام...






لحظه های ناب زندگیم در گذر زمان گم شد....
دوستانم را روزگار گرفت...
عشقم را عاشقی ربود...
ما ماندیم و...
یک بقچه رفاقت...
ما ماندیم و سیگاری کنج لب...تلخی چای بی قند و خش خش برگ های زرد...

 


برچسب‌ها:

اس ام اس قشنگ 92

 



به انتهای بودنم رسیدم ، اما . . .
اشک نمی ریزم ، پنهان شدم پشت لبخندی که درد میکنه . . . !






مــن "نــــــدار" بودم...
عروســــک قصــــه ام پریــد...!!
"دارا" که باشی "ســـــارا" با پای خـــودش به سراغـــت خواهـــدآمــد!!
گناهــم "فقیـــــریم" بودوبس...






بیماریم شده باعث بیداریم ...
چه نعمتی شده امروز مشکل دیروزم ...
پس باید بدانم همه چیز نکوست اما به وقتش!




من ارگ بم و خشت به خشتم متلاشی / تو نقش جهان هر وجبت ترمه و کاشی
 در هر نفس این است دعایم همه ای ماه / در زیر و بم خاطره ، آزرده نباشی...







رفتم که نبینی پریشان شدنم را
غمناک ترین لحظه ویران شدنم را
در خویش فرو رفتم و در خویش شکستم
تا دوست نبیند تنها شدنم را






مـــــــــــــرد است دیگر...
گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید..

مـــــــــــــرد است دیگر..
غرورش آسمان و دلش دریاست...

تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد..
تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده..

تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟...

مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد میفهمد و مـــــــــــــرد






خــیــالــت راحــتــ . .
شــکــســتــه هــا نــفــریــن هــم بــکــنــنــ
گــیــرا نــیــست . .
نـِـفــریــن تــهِ دل مــیــخــواهــد
دلِ شــکــســتــه هــم کــه دیــگــر ســر و تــه نـَــدارد . . . ...
اولین پست منه ببینم چه قدر از تنهایی درم میارن لایک ها






باید به بعضیا گفت:
این شماره ی پینـوکیــوست،،،
زنگ بزن ببین چطوری آدم شده،
شاید تـــو هم آدم بشی





گاهي اونقدر سكوت درونت هست كه هركاري ميكني تا اونو بشكني بازم نميتوني...






در روز هایی که دلم شکسته بود
یاد حرف های پدر ژپتو به پینوکیو افتادم که می گفت:
«پینوکیو!چوبی بمان!آدم ها سنگی اند دنیایشان قشنگ نیست.»




عروسی مان خوب برگزار شد . . .
حالا در خانه خودمان نشسته ایم و این اولین شب آرامش ماست ، هنوز لباس عروس و کت شلوار دامادی بر تن مان است ، خسته ایم و این شیرین ترین خستگی دنیاست که پس از سال ها به هم رسیده ایم . . .
با همان لباس عروس برمیخیزد و ۲ نخ سیگار میاورد و روی پاهایم مینشیند ، یکی بر لب من و دیگری بر لب او . . .
چشم هایمان میخندد . . .
میدانیم امشب چه خبر است و این هم شیرین ترین سیگار دنیا خواهد شد . . .
چشم در چشم ، دست در دست و چند پک عمیق و فضای خانه مه آلود میشود . . .
ناگاه لای انگشتانم داغ میشود و از این رویای شیرین بیرون می آیم . . .
یادم می آید تو سال هاست که رفته ای بی معرفت و من هنوز با هر نخ سیگار غرق رویای تو می شوم





ک مرد ، یک زن ، یک زوج ؛ خوشبختیشان پای خودشان !
یک مرد ، یک مرد ، یک شراکت ؛ سود و ضرررش پای خودشان !
یک زن ، یک زن ، یک رفاقت ؛ معرفت و اعتمادشان پای خودشان !
و انتهای پیاده رو …
یک من ، یک تنهایی ، یک رنج ؛ آخر و عاقبتش پای تو !





تنهایی یعنی وقتی‌ پرستار گفت : همراه بیمار … ولی کسی‌ نبود جواب بده !
آهسته گفتم : ببخشید کسی‌ همراه من نیست …
من تنهـــــــــــام …




من زانو هايم را در اغوش کشيده بودم ...وقتي تو براي اغوش ديگري زانو زده بودي....




ﺧﺎﻃﺮﻩ الکل ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﭙﺮﻩ !
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺧﺎﻃﺮﻩ س ! می مونه ﻭ دمار از روزگارت در میاره !





رویایی دارم…در این روزگار آلوده به تردید…به سیاهی..به غم
رویایی دارم…در این بیهودگی…افسردگی…جان پریشی..خواب آلودگی به گناه
رویایی دارم…در این دیار شکست قلبها…در این گودال پایمال عشق..آغوشهای سرد
آری…رویایی دارم..رویای یک آسمان آبی..هوایی تازه برای نفس کشیدن…
رویایی دارم…برای تو…برای من…برای آسمانی آبی..





کسی که بیشتر از همه دوسِت داره …
بدون دلیل شاید هر روز باهات دعواش بشه ..
امّا وقتی که ناراحتی …
با “همه ی♥ دنــیــا”♥ می جـنگه تا به ناراحـتــیت پایان بده.. !!





بــرایِ خــودم . . .مـَـردی شـُـده ام بــی صــدا گــریــه مــیــکــنــم ایــن روزهــا 
در ســکــوتِ ســرســخــتِ دنــیــا . .. مـُـواظــبــم بــاش . .. قــَـلــبـَـم . . هـَـنــوز
 زنــانــه مــی تــپــد . . . !!





بـایــــد کـسـی را پـیـدا کـنـم
کـه دوسـتـم داشـتـه بـاشـــــد
آنـقـدر کـه یـکــــی از ایـن شـب هـای لـعـــنـتـــــــی
آغـوشـــش را بـرای مـن و یـک دنـیـا خـسـتــــگـی ام بـگـشــــایـد
هـیـــــچ نـگـویـد .
هـیـــــچ نـپـرسـد .
فـقـــــط مـرا در آغـوش بـگـیـرد
بـعـد هـمـانـجـا بـمـیــرم
تـا نـبـیـنـم روزهـای آیـنــده را
روزهـایـی کـه دروغ مـی گـویـد!!!!
...
روزهـایـی کـه دیـگـر دوسـتـم نـدارد!!!!!
روزهـایـی کـه دیـگـر مـــرا در آغـوش نـمـی گـیـرد!!!!!
روزهـایـی کـه عـاشـق دیـگـری مـی شـود!!!!!!







هی تو که گذشتی از من...
او هم از تو می گذرد...





خیلی حرف هست...
که تو هرروز در گلویت...
بغض کشنده ای احساس کنی...
برای کسی که...
بدانی...حتی یک بار در عمرش...
به خاطر تو...
بغض هم نکرده است...!!





این درد نوشت ها
نه دلنشین اند نه زیبا
اینها یک مشت حرف ِ زخم خورده ی بغض دارند
که نشانی دردناک
از یک عشق ناکام دارند
و تنها مخاطبشان
غایب است !!





نه بغضی ...
نه فریادی ...
فقط صدای چلک چلک باران ...
این منم
که روی وسعت دل زمین
می گریم ...







وسعت دوست داشتن را اندازه نگیر... زیادش هم کم است...
تنها با آن سیراب شو... رشد کن... شکل بگیر... و کامل شو...
خودِ دوست داشتن مهم است... نه زمانش... نه پایداری اش... نه مالکیتش... و نه حد و حدودش...
سرت را بالا کن... نگاه کن... دوست داشتن خدا را ببین...
یاد بگیر که دوست داشتنت را کادو پیچ نکنی...







من پذیرفتم شکست خویش را
پندهای عقل دور اندیش را
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است
میروم از رفتنم شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش
چون تو تنهاتر از من میروی
آرزو دارم تو هم عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
معنی برخوردهای سرد را






کـار کـه از کـار گـذشـت ، نـه صـدایـت را مـیـخـواهـم ، نـه وجـودَت
 را و نـــه حـضـورَت ... و ایـنها بـه مـن انـگـیـزه میدهند ، انـگـیـزه ی
 یـک شـب تـاریـک ، یـک تـیـغ و گـلوی تـو...




چایت را بنوش،
نگران فردا نباش،
از گندمزار من و تو
مشتی کاه مى ماند
برای بادها . . . . . . . . .
نیما یوشیج




تومیروی ومن فقط نگاهت میکنم،تعجب نکن که چراگریه نمیکنم،بی تویک 
عمرفرصت برای گریستن دارم امابرای تماشای توهمین یک لحظه باقی است...




تنها نشسته ام... اما تنها نیستم....
یادت امان تنهایی نمیدهد!




تختی که هر شب،
تنها؛
با یاد کسی روش بخوابی،
تخت که نیست…
تابوته…




دعایت می کنم، عاشق شوی روزی
بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی
به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی
بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها
بخوانی نغمه ای با مهر …


برچسب‌ها: 

اس ام اس زیبا 92

 

من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم
همین!
چرا نگاه می کنی؟
تنها ندیده ای؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…





چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...





باهام بد حرف زدي خوردم كردي بهت هيچي نگفتم سكوت كردم....
ياد اون زمانايي افتادم كه برات تازگي داشتم و با شيطوونيام دلتو
 آتتش ميزدم و جلو دوستام و دوستات خوردت ميكردم.
حق داشتي تلافي كني...





هروقت دیدی انسانهای کوچک سایه ی بزرگ دارند بدان که غروب آفتاب نزدیک است !
 و من صبح را دوست دارم .! و اگر یک روز شاد بودی آرام بخند تا غم بیدار نشود واگر 
یک روز غمگین شدی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود ! و من امید را دوست دارم .
 برای خاطرزندگان شاد باش . همین ! یاحق





_ ســــــــــــــــلامتی اونایی که خیلی تنهان نه این که نمیتونن با کسی باشن فقط دلشون نمیخواد با هر کسی باشن



زندگی در اعماق عادت ها هیچ فرقی با مرگ ندارد من خیلی وقته بی تو مرده ام فقط معنای مرگ را نمیدانستم





سایه ی سرد
که نگاهت دارد با دله من
و دل بیچاره ی من
که از قصه و تنهایی و بیکس بودن پوسیده
سمعکت را بگذار
شاید اینبار دله من دریابی
که با حرفه تو ساخت
مشکند در هم و باز
من عاشقی و مهر تو در سر دارد
عشق من غصه نخور
من به این بیچارگی عادت دارم






چاق باش...
لاغرباش....
کوتاه باش....
بلندباش...
کچ باش...
بی سوادباش...
پروفسورباش....
اما تورو خدابی شعور نباش....
شعورداشته باش!!!
شعور محبت دیدن!!!
شعورمحبت کردن!!!





من ویران شده یاد و خیالت هستم ...
یادم نکنی باز به یادت هستم ...





هواى فاصله سرداست؛ من از کلاف دلم برایت خیالى گرم مى بافم...




خوب به چشمهایش نگاه کنید ... از نزدیک!
دستانش را بگیرید!
آنقدر نزدیکش باشید که گرمای نفس هایش را حس کنید!
خوب عطرش را بو بکشید!
موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش... از ته دل ببوییدش ... از ته دل لمسش کنید!
... از ته دل نگاهش کنید ... از ته دل صدایش کنید!
از تمام لحظات با هم بودن نهایت استفاده را بکنید!
روزی می رود ...
و حسرت همه ی اینهایی که گفتم در دلتان می ماند




باران که می بارد... همه چیز دوباره تازه میشود درست مثل داغ نبودن تو....



وقتی یکیو دوس داری ناخودآگاه از بقیه آدمایی که دورتن فاصله میگیری...
 آخرش یه جایی به خودت میای میبینی نه اون آدما واست موندن نه اون یه نفر...!






خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم خیلی !





دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز!
هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود!
آخرین باری که شمردمشان
تنها یک دلیل برایم مانده بود..!
آنهــــــــــم دیدن تو بود !!





مدت زیـــادی گذشــت امــا بدان...
تا آخــر عمر...
درگیر من خواهــی بود!
و تظـــاهر می کنی...
نیـسـتـــی..
مقایسـه، تو را از پا در خواهد آورد...
"مـــن"
می دانـم به کجـای قلبـت شلیـک کــرده ام...
"تـــو"
دیـــگـر خوب نخواهی شد... !!





چه اشتباه بزرگی میکنم.. که من اینجا برای تو میگریم و تو.... دور از من قهقه میزنی




اگه قلبت سنگ بشه دلم پره درد می شه/اگه بری از پیشم مثل یه سنگ
 خوشک می شم / اگه دستات تو دستام نباشه دنیا رو دنبالش می گردم!






تنهایم را به که بگویم وقتی همه به فکر خودشاننن...




امشب غــم هــا
برایـم مهــمانــی گــرفتــه انـــد
و مـــن میخــواهـــم بتــرکـانــم
همــه ی بغــض هایـــم را ...





بعضـی ها گـریه نمی کنند !
اما ..
از چشــم هایشان معلوم است ،،
که اشکـــی به بزرگی یک سکــوت !!
گــوشه ی چشمشان به کمیـــن نشسته !





خدایا ... شبیه بادکنکی شده ام ..
ازبغضهایی که به اجبار فرو داده ام...
التماست میکنم ...
فقط یک سوزن!
تکه تکه شدنم با خودم !!!

 


برچسب‌ها:

اس ام اس زیبا 92

 

من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم
همین!
چرا نگاه می کنی؟
تنها ندیده ای؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…





چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...





باهام بد حرف زدي خوردم كردي بهت هيچي نگفتم سكوت كردم....
ياد اون زمانايي افتادم كه برات تازگي داشتم و با شيطوونيام دلتو
 آتتش ميزدم و جلو دوستام و دوستات خوردت ميكردم.
حق داشتي تلافي كني...





هروقت دیدی انسانهای کوچک سایه ی بزرگ دارند بدان که غروب آفتاب نزدیک است !
 و من صبح را دوست دارم .! و اگر یک روز شاد بودی آرام بخند تا غم بیدار نشود واگر 
یک روز غمگین شدی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود ! و من امید را دوست دارم .
 برای خاطرزندگان شاد باش . همین ! یاحق





_ ســــــــــــــــلامتی اونایی که خیلی تنهان نه این که نمیتونن با کسی باشن فقط دلشون نمیخواد با هر کسی باشن



زندگی در اعماق عادت ها هیچ فرقی با مرگ ندارد من خیلی وقته بی تو مرده ام فقط معنای مرگ را نمیدانستم





سایه ی سرد
که نگاهت دارد با دله من
و دل بیچاره ی من
که از قصه و تنهایی و بیکس بودن پوسیده
سمعکت را بگذار
شاید اینبار دله من دریابی
که با حرفه تو ساخت
مشکند در هم و باز
من عاشقی و مهر تو در سر دارد
عشق من غصه نخور
من به این بیچارگی عادت دارم






چاق باش...
لاغرباش....
کوتاه باش....
بلندباش...
کچ باش...
بی سوادباش...
پروفسورباش....
اما تورو خدابی شعور نباش....
شعورداشته باش!!!
شعور محبت دیدن!!!
شعورمحبت کردن!!!





من ویران شده یاد و خیالت هستم ...
یادم نکنی باز به یادت هستم ...





هواى فاصله سرداست؛ من از کلاف دلم برایت خیالى گرم مى بافم...




خوب به چشمهایش نگاه کنید ... از نزدیک!
دستانش را بگیرید!
آنقدر نزدیکش باشید که گرمای نفس هایش را حس کنید!
خوب عطرش را بو بکشید!
موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش... از ته دل ببوییدش ... از ته دل لمسش کنید!
... از ته دل نگاهش کنید ... از ته دل صدایش کنید!
از تمام لحظات با هم بودن نهایت استفاده را بکنید!
روزی می رود ...
و حسرت همه ی اینهایی که گفتم در دلتان می ماند




باران که می بارد... همه چیز دوباره تازه میشود درست مثل داغ نبودن تو....



وقتی یکیو دوس داری ناخودآگاه از بقیه آدمایی که دورتن فاصله میگیری...
 آخرش یه جایی به خودت میای میبینی نه اون آدما واست موندن نه اون یه نفر...!






خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم خیلی !





دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز!
هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود!
آخرین باری که شمردمشان
تنها یک دلیل برایم مانده بود..!
آنهــــــــــم دیدن تو بود !!





مدت زیـــادی گذشــت امــا بدان...
تا آخــر عمر...
درگیر من خواهــی بود!
و تظـــاهر می کنی...
نیـسـتـــی..
مقایسـه، تو را از پا در خواهد آورد...
"مـــن"
می دانـم به کجـای قلبـت شلیـک کــرده ام...
"تـــو"
دیـــگـر خوب نخواهی شد... !!





چه اشتباه بزرگی میکنم.. که من اینجا برای تو میگریم و تو.... دور از من قهقه میزنی




اگه قلبت سنگ بشه دلم پره درد می شه/اگه بری از پیشم مثل یه سنگ
 خوشک می شم / اگه دستات تو دستام نباشه دنیا رو دنبالش می گردم!






تنهایم را به که بگویم وقتی همه به فکر خودشاننن...




امشب غــم هــا
برایـم مهــمانــی گــرفتــه انـــد
و مـــن میخــواهـــم بتــرکـانــم
همــه ی بغــض هایـــم را ...





بعضـی ها گـریه نمی کنند !
اما ..
از چشــم هایشان معلوم است ،،
که اشکـــی به بزرگی یک سکــوت !!
گــوشه ی چشمشان به کمیـــن نشسته !





خدایا ... شبیه بادکنکی شده ام ..
ازبغضهایی که به اجبار فرو داده ام...
التماست میکنم ...
فقط یک سوزن!
تکه تکه شدنم با خودم !!!

 


برچسب‌ها:

بهترین اس ام اس تبریک تولد

 

جشن میلادت را به پرواز می روم

دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها

آسمانی که نه برای من

نه برای تو

که تنها برای “ما” آبیست . . .

.

.

.

متن عاشقانه تبریک تولد

امروز روز توست و من

  تمام دلتنگیهایم را

به جای تو

 در آغوش می کشم

چقدر جایت میان بازوانم خالیست

تولدت مبارک






صدای یک پرواز

فرود یک فرشته

آغاز یک معراج

و شروع یک زندگی

تولدت مبارک








باور کن روزهاست که دنبال بهترین جمله بودم تا برای امروز کنار 
بگذارم و با تمام وجود بهت این جملات را نثار کنم اما
 این لحظه همه جملات فرار کردند,همین طور بی وزن و بی هوا
 آمدم بگویم اولین روز تابستون سالروز شکفتندمبارک عشق من....










دوباره روز تولدت رسيد
روزي که غصه سراغم نمياد
روزي که دستاي تنهايي من
بيشتر از هميشه دستاتو ميخواد
تولدت مبارک






جشن تو جشن تولد تمومه خوبياس
جشن تو شروع زيباى تمومه شادياس .





با من باشی دوست دارم /تنها باشی دوست دارم 
/امروز روز میلادته /هرجا باشی دوست دارم تولدت مبارک





هرروز برات رویایی باشد دردست نه دوردست عشقی باشد 
دردل نه درسر ودلیلی باشد برای زندگی نه روزمره گی تولدت مبارک





امروز روزیست که باغ جهان خرسند است چون در این روز شكوفه اي شکفت
سال روز شکفتنت مبارک





دوست عزیز: تقارن بهار طبیعت را با شكفتن موجودیتت رو بهت شادباش میگم
امیدوارم روزگارت سبز باشه....






بهترين آهنگ زندگي من تپش قلب توست و قشنگ ترين روزم روز شکفتنت. عزیزم تولدت مبارک!





خدای اطلسی ها با تو باشد * پناه بی کسی ها با تو باشد 
* تمام لحظه های خوب یک عمر* بجز دلواپسی ها با تو باشد * تولدت مبارک







 تو وجودت واسه من یه معجزست * مثل تو هیچ کجا پیدا نمیشه *
 روز میلاد قشنگت میمونه * توی تقویم دلم تا همیشه * تولدت مبارک






وجود زیبایت وارد به دنیا میشود * هدیه سالروزش این آوا میشود * 
عاشقی چون من بی پروا میشود * در شعر تولد غرق رویا میشود *
 اینگونه سالی دگر از عمر تو آغاز میشود * تولدت مبارک






پرنسس دیانای من چه خوب شدکه به دنیا اومدی و چه خوبتر شد
که همه دنیای من شدی...عشق مامانی تولدت هزاران هزار بار مبارک.





باز کن پنجرهها را که نسيم روز ميلاد اقاقي ها را جشن ميگيرد و 
بهار روي هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است تولدت مبارک





تو اين روز طلايي تو اومدي به دنيا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت
 ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز از اسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا






امروز سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام آنچه 
خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست. نمی دانم با کدام جمله
 “دوستت دارم” را برایت انشا کنم اما کاملتر از این چیزی ندارم تولدت مبارک .





یه کیک خیلی خوش طعم ، با چند تا شمع روشن یکی به نیت 
تو یکی از طرف من الهی که هزار سال همین جشنو بگیریم به خاطر و جودت به افتخار بودن





تولدت مبارک با صد هزار تا بوسه ! عشق منی عزیزم بی تو دلم می پوسه !





و تو در هیاهو چه شادمانه خاموش کردی آخرین شمع را و من
 در سکوت چه عاشقانه گفتم تولدت مبارک ...





روز تولد تو روز نگاه باران بر شوره زار تشنه بر این دل بیابان روز تولد 
تو گویی پر از خیال است یاس و کبوتر و باد در حیرت تو خواب است





هر روز برایت رویایی باشد در دست نه دوردست عشقی باشد در 
دل نه در سر و دلیلی باشد برای زندگی نه روز مره گی تولدت مبارک





تولد یعنی دوستت دارم از ته قلب با تمام وجود از ته احساس




درتمام عمرم یک بار عاشق شدم و وابسته به کسی که برای داشتنش
 حاضرم از تمام زیبایی های دنیا بگذرم ، نبض حیاطم بعد از عشق به خدا برای تو
 می تپه
تولدت مبارک




صبح گاهان که غنچه تو پدیدار شد
چشم فلک از ذوق اشک شوق ریخت و تو را در آغوش گرفت
تولدت مبارک






'* ' .* . ' * . ' *.' .'
*شب .' .' * . ' .'
* . *' تولدتون *
.پر.'" . ; ستاره ' '
.' ' * ' .' .* '. ' .*
' .' * .باد.'. *.'* , 




میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی
 هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده 
عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی
 که عاشقانه تولدت را شکر می گویم

 


برچسب‌ها:

اس ام اس تبریک تولد

 


تولد تو تولد من است ، من تمام طول سال بیدار مانده ام

که مبادا روز تولد تو تمام شود ، و من در خواب بمانم

و نتوانم به تو بگویم ، تولدمان مبارک !

.

.

.

روز میلاد توست و من همچنان در آرزوی لحظه ای هستم

که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم

تو را در آغوشم بفشارم و با عشق بگویم

تولدت مبارک

.

.

.

وجود زیبایت وارد به دنیا میشود / هدیه سالروزش این آوا میشود

عاشقی چون من بی پروا میشود / در شعر تولد غرق رویا میشود

اینگونه سالی دگر ازعمر تو آغاز میشود

تولدت مبارک

.

.

.

میگویند  آغاز نو شدن آغاز تازه شدن بهار است

اما برای من روز میلاد تو سر آغاز فصلی دگر از زندگیست

تولدت مبارک

.

.

.

باز کن پنجره ها را که نسیم ، روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد

و بهار ، روی هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است . . .

لمس بودنت مبارک

.

.

.

با من باشی دوست دارم / تنها باشی دوست دارم

امروز روز میلادته / هرجا باشی دوست دارم . . .

تولدت مبارک

.

.

.

روز میلاد تو ، روز صدور شناسنامه عشق است . . .

عشق من تولدت مبارک

.

.

.

اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم

اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم

اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم

اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم

ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم

تولدت مبارک

.

.

.

خدای اطلسی ها با تو باشد / پناه بی کسی ها با تو باشد

تمام لحظه های خوب یک عمر / به جز دلواپسی ها با تو باشد . . .

تولدت مبارک

.

.

.

روز میلاد تو باران آمد روز میلاد تو بود که هوا بوی شبنم وشقایق می داد . . .

میلاد پاکت مبارک

ادامه در لینک زیر

.

.

.

امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید / گویی بساط عیش مداوم به من رسید

نور ستاره ای در شب تولدت / انگار که فرشته ای از ازل رسید . . .

فرشته ی من تولدت مبارک

.

.

.

میدانم امروز بارها و بارها تولدت را تبریک گفته اند

شاید واژه های تبریک آنها را زیباتر بوده اند

اما  با عشقی را که من به همراه تبریکم روانه قلب مهربانت میکنم

قابل قیاس نیست روز میلاد تو روز شکفتن غنچه های مهربانیست ، با تمام وجود دوستت دارم

تولدت مبارک

.

.

.

تولد تو تولد یک زیبایی ، تولد یک بهار تولد آرامش

تولد یک فرشته ، تولد زلالی دریا ، تولد عشق

تمام واژه ها برای توصیف خوبیهای تو حقیرند

و هنوز جمله ای که بشود تورا با آن وصف کرد متولد نشده

تولدت مبارک عزیزم

.

.

.

نازکم روز میلادت مبارک صد سال جاوید باشی

پیوند من و تو نزدیک است

میدانم

قاصدکم تا آن روز سپید باشی

.

.

.

ای ظرافت تپش قلب چکاوک ، تو را بر رفیع ترین قله ی احساسمان قرار داده

و با تمام وجود فریاد بر می آوریم که روشن ترین فرداها تقدیم تو باد . . .

تولدت مبارک

.

.

.

گل غنچه کرد و غنچه شکفت

و خداوند در بهترین روز تاریخ زیباترین هدیه اش را به ما داد

میلادت مبارک

.

.

.

باشی نباشی پیشه من تو بهترین همنفسـی / هرجای دنیا که میری به ارزوهات بـرسی

روز تولد توئه میـلاده هرچی خاطره / روزی که غیره ممکنه هیچ جوری از یادم بره . . .

.

.

.

کدامین هدیه را به قلب مهربانت تقدیم کنیم که خود گنجینه ی زیبایی های عالمی؟

ای شیرینی لطیف ترین سرود طبیعت، چگونه خدا را برای چنین بخشش رنگینی شکر گوییم؟

تولدت مبارک

.

.

.

گاه یک سنجاقک به تو دل می بندد

و تو هر روز سحر می نشینی لب حوض

تا بیاید از راه ، از خم پیچک نیلوفرها

روی موهای سرت بنشیند

یا که از قطره آب کف دستت بخورد

گاه یک سنجاقک

همه معنی یک زندگی است .

تولدت مبارک … سنجاقک زیبای من

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس بی وفایی 92


آهای رغیب بی رحم عشق منو ربودی
آخه یار بی وفا به یاد من نبودی
حالا داری با عشقت زندگیتو می سازی
غافل از این که اینجا ، قلب منو شکستی





من به عکس تو دست میکشم...
تو بـه عکس من...
دست میکشی از من...





با سیگار کشیدن کسى مرد نشد
ولى
با نامردى، خیلى ها سیگارى شدن...









برای من همین ” تو ” کافیـــست ،
برای تو چند ” او ” ؟!







بی خیالم هم شوی بی خیالـــت نمیشوم
می توانم جای خالیت را با خیالت پر کنم !!







در خیالِ دیگری میرفتـــی
و من چه عاشقانه کاسه ی آب پشتت خالی میکردم …





میدونم یکی از از آن روزهای مبهم دور
وقتی جلوی تلویزیون روی کاناپه لم داده ای
و احتمالا بچه هات از سر و کولت بالا می روند
درست همان لحظه که قرار است احساس خوشبختی کنی،
ناگهان …
“یاد و خاطره ی من به سینه ات چنگ می زند”





روی کارت برایش نوشتم “به امید فردای بهتر” …
دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرده ؛ تازه فهمیدم آن روز “الف” فردا را یادم رفته بود …






چشمانم را به نابینایی میفروشم تا کسی را که دوست دارم با دیگری نبینم …






این روزها پر طرفدارترین بازی در بین آدمها ، بازی با “احساسات” است !






میتــــرسم…
میترســم کســـی بــویِ تنـــت را بگیـــرد،
نغمـــــه دلـــت را بشنـــــود،
و تــــــو، خـــو بگیــــری بــه مانــدنــــش!
چــــه احســـاس ِ خــط خطـــی و مبــهمی ست،
ایــــن عاشقـــــانـــه های ِحســـــودیِ مـــن!






نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند ،
چه طور همدیگر و میشناسن؟!
و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگر مرا نمیشناسی …!






حل شده ام،
مثل یک معما !
راست می گفتی که
خیلی ساده ام …






وقــتی دست فــشردیــم
و قـــول دادیـــم …
فقــــط ،دست ِ تــو مـردانـه بــود!
و … قـــــول ِ من !!





اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند





بــــوی رفـتن مــی دهــی …
عطـــر تـــازه ای خــــریــــده ای..؟!





تـمـام مـعـلوم هـا و مجـهـول هایـم را
بـه زحمـت کـنـار هـم مـی چـیـنم
فـرمـول وار ؛
مـرتـب و بـی نـقـص
و تــو
بـا یـک اشـاره
هـمـه چـیـز را
در هـم می ریــزی





میروم ز دیده ها نهان شوم
می روم که گریه در نهان کنم
یا مرا جدایی تو می کشد
یا تو را دوباره مهربان کنم





 

یک لحظه زندگی، تو از دست می رود
وقتی کسی که هستی تو است، می رود





 

شاید که اندکی بنشیند کنار تو
اما کسی که بار سفر بست، می رود






خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی !
چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی ؟
دل خویش را بگفتم ، چو تو دوست می گرفتم !
نه عجب که خوبرویان بکنند بی وفایی !

.

.

.



عزیز دلم جدایی مکن
جهان کوچکیست ، بی وفایی مکن


 



 

من از عشق گفتم

تو مدل ماشینم را پرسیدی

من از محبت گفتم

تو محل زندگیم را پرسیدی

من از دوست داشتن گفتم

تو وضعیت حسابِ بانکیم را جویا شدی

من از ارزش ها گفتم،ارزش هایی که قیمت ندارند،امّا تو

تو قیمت ارزش ها را با اهن و کاغذ برابر کردی
 




 

محبت به نامرد ، کردم بسی / محبت نشاید به هر نا کسی

تهی دستی و بی کسی درد نیست / که دردی چو دیدار نامرد نیست

 




این که هر بار سرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزش ات نیست

آنقدر بی‌ ارزشی که خیلی‌ها اندازه تو هستند 

 


 

چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن

صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل 

 


 

یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی

تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . .

 




عاشق شدم و عذاب را فهمیدم / رنجیدن و اضطراب را فهمیدم

در چشم تو عشق را ندیدم اما / معنای دل کباب را فهمیدم

هر روز خطاهای تو را بخشیدم / تا بخشش بی حساب را بخشیدم 

 



 

دیگر هیچ چیز مشترکی بین ما نیست

تنها آسمانمان یکیست . . .

 





نمی بخشمت

ولی فراموشت می کنم

همیشه به همین سادگی از ادمای بی ارزش می گذرم 

 



 

"دوستت دارم"

تکیه کلام تو بود

من بی جهت به آن تکیه داده بودم...!!!

 



 

حضورت در کنار من معجزه نبود

نبودنت هم فاجعه نیست

فردا روزِ دیگری برای من خواهد بود

بیشتر از این برایت اشک نخواهم ریخت 

 




 

به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی 



 

آنقــدر مرا سرد کرد

از خودش .. از عشق ..کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام

آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..لیز می‌‌خوریــد

 



 

عجب جوش و خروشی بود عشقت / خراب باده نوشی بود عشقت

بهشتم را به سیبی داد بر باد / عجب آدم فروشی بود عشقت . . .

 




 

تســــبــیح میشوم زیر انگشــــتانت

دانـــه دانــــه میـــرانـــی ام

تا خــــودت را بالا ببـــــری . . .

 




 

سوت پایان را بزن

من حریف هرزگی تو

و احمق بودن خودم نمی شوم . . .

 



 

دار بزن ... خاطرات کسی که تـو را دور زده

حالم خوب است ...امّا گذشته ام درد میکند



 

نمیتونم ببخشمت / دور شو برو نبینمت

تیکه ای بودی از دلم / گندیدی و بریدمت 

 



 

نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدی

نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد

 

اس ام اس خنده دار جدید

 

عکس های فیسبوکی و بدون شرح

 

جملات زیبا و با معنی


برچسب‌ها: 

متن بی وفایی 92

 

کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست

 



 

با عشق به من به من خیانت کردی

دل دادم و تو رد امانت کردی

رفتی و چه آسوده ز من دل کندی

هر دو قلمت خورد اگر برگردی !

 



 

هر که را دیدم خیانت کرد و رفت

هر که با من بود یار من نبود

هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت

خود ندانستم از این غمها چه سود

 


 

کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهربانی تک نبود

کاش بر لوحی که بر جان دل است ، واژه تلخ خیانت حک نبود 

 




هرگز نشد بیای پیشم بگیری دستای منو
بدونی من عاشقتم گوش کنی حرفای منو
تو بی وفا بودی ولی اونی که برات میمرد منم
تا زنده ام دوست دارم اینم کلام آخرم







من برای تو می مردم ، تویی که وفا نداشتی
آخرش رفتی ، نموندی ، روی قلبم پا گذاشتی





خداوندا چه سخت است این جدایی
چه تلخ است این شراب بی وفایی
جدایی ، بی وفایی ، درد دوری
همه باشد گناه آشنایی






همه جا به بی وفایی مثلند خوبرویان
تو میان خوبرویان مثلی به بی وفایی






هر رهگذری محرم اسرار نگردد
صحرای نمکزار چمن زار نگردد
هرجا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست
هر بی سر و پا یار وفادار نگردد





برایم زندان ساختی با این بی وفایی
خسته ام از این زندان از این تنهایی
حسرت به دل ماندم که روزی بیاید
که دهد مرا از این زندان رهایی





سکوت دردناکترین پاسخ من به بی وفایی های توست !




ای رفته به قهر , وعده های تو چه شد ؟
مهر تو کجا رفت و وفای تو جه شد ؟
این تیرگی آخر ز کجا روی آورد ؟
ای آیینه رخسار صفای تو چه شد ؟





رفیق بی معرفت ؛ مثل پنجره ی رو به دیوار میمونه
چطوری پنجره ؟





به لطف بی معرفتی دوستان فهمیدم معرفت گنجینه ای
 است که اگه انسان نداشته باشه انگارهیچ چیز ندارد !





بهت نمی گم آدم بی معرفتی هستی چون بی معرفت ها که آدم نیستند !





مرسی خوبم شما خوبی؟ چه عجب یادی از ما کردی !

طرح شرمنده کردن دوستان !





هنوز رو خاکیم یادمان نمیکنند !
وای به روزی که خاکمان کنند !





اگه کوه باشی بلندی
اگه دریا باشی روانی
اگه رود باشی درازی
اگه اسمون باشی وسیعی
اگه اگه ادم باشی یه اس ام اس میفرستی !






یک جام پر از شراب دستت باشد / تا حال من خراب دستت باشد
این چندمین پیامک است ندادی  / پاسخ ای دوست فقط حساب دستت باشد !






تو ای سمبل معرفت ! کجایی ؟سلام / این هم رسم توست ، دوستی بی کلام
ندیدم کسی ، هیچ مانند تو / یک روز خوب ،ی ک روز بد، بی مرام





سلامتی رفیق بی معرفتی که اسم ما گوشه موبایلش خاک میخوره !





سلام ای بی وفا ای بی مروت . سلام ای ساز گیتار محبت
سلام کردم نگی تو بی وفایی / وگرنه ما که عاشقیم بی مروت !

اس ام اس خنده دار جدید

 

عکس های فیسبوکی و بدون شرح

 

جملات زیبا و با معنی


برچسب‌ها:

متن با مفهوم برای دلتنگی

 

بر لب درياي حسرت خانه اي دارم قديمي
از دار دنيا عشقي دارم صميمي





آنان که بودنت را قدر نمی دانند
رفتنت را “نامردی” میخوانند . . .




اگه می دونسنتی قطره ی بارون هنگام جدا شدن از ابر چه حسی داشت !
اگه می دونستی یه بندر هنگام رفتن کشتی ها چقدر تنها میشد !
اگه می دونستی درخت کاج هنگام پر کشیدن پرنده ها چقدر غمگین می شد !
اگه می دونستی با رفتنت چه آتیشی به جونم کشیدی اینقدر راحت نمی گفتی : خداحافظ …



لبم عطش زده ی بوسه نیست حرف بزن !شنیدنت عطش روح را می افزاید






به هوش بودم از اول، که دل به کس نسپارم / شمایـل تو بدیدم، نـه صبـر مانـد و نه هوشم




به تو که فکر می کنم
بی اختیار
به حماقت خود لبخند می زنم
سیاه لشکری بودم
در عشق تو
و فکر می کردم بازیگر نقش اولم …
افسوس…





تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد …
از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکست و
از سادگی خیانت





نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی
به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی
نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی
به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی
نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی



خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین…
فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها…
هرگز تبرئه ای نیست…
آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …




من آن بخت سپید خود که گم شد سالها از من / کنون در گوشه ی چشم سیاهی کرده ام پیدا




چراغ قرمز دلم را به خال لبت من سبز ميکنم
تا فردا صبح که تو نيستي باز هم صبر ميکنم
صبر ميکنم و غصه دوريت را سر ميکنم
تا بفهمم که امشب را چگونه سحر کنم....
شعري از: علي رمضان پور




دوست داشتن …
همین که پای کسی به دنیایت باز می شود ،
پایت از این دنیا بریده می شود …
فرستنده : لآکــ مشکـ ـی






چه جمله عجیبی است دوستت دارم هرکس میگویدعاشق ترمی شود وهرکس میشنود بی تفاوت تر...




من به هیچ دردی نمیخورم،این دردهاهستند که چپ وراست به من میخورند...




نه به دیروزهایی که بودی فکرمیکنم!نه به فرداهایی که شاید بیایی!!!
میخواهم امروزرا زندگی کنم ...خواستی باش...
خواستی نباش....




واسه شکستن یه دل یه لحظه وقت میخوای . اما واسه اینکه
 از دلش در بیاری شاید هیچوقت فرصت نداشته باشی ...



پروانه چه لذتی دارد؟
وقتی
زنبور کارگری باشی
که نتوانی
عاشق ملکه بشوی



دل درد گرفته ام از بـس فنـجان های قهوه را سر کـشـیده ام،و تو . . .ته هیـچـکدام نـبـودی




بـرایــ دلـــــ منــــ
همیشهـــ "تــو" خواهــــی ماند...
حتی اگر ..............
مخاطبـــــــ تمامـــــــ این نوشته هایمــــ " او " شونــــد




گذشته ی من گذشت ..!
حتی می توانم بگویم درگذشت...
و من برایش ماهها و روزها سوگواری و سکوت کردم .....
خاطراتم را زیر و رو کردم و ای کاشهای فراوان گفتم ..!
ولی دیگر بس است!
... ... ... ... من به شروعی دیگر می اندیشم
و به شروع زندگی دیگر
و حس ناب تازه شدن



تنهایی وقتیه که تنها کسی رو که داری و یه عمر ازش خاطره 
داری یهو بزاره بره و جلو چشم خودت با یکی دیگه باشه...واقعا سخته نه؟




گریه ام میگیردوقتی میبینم کسی که دنیای من بود,
منت دیگری رامیکشد........دنیای نامرد‏‏!‏



چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگر چیزی رو به روشون نمیاری
“از سادگی نیست”
شاید دیگه اونقدر واست مهم نیستن که روشون حساس باشی !!!





همیشه درد از دیگران است
گاهی از نبودنشان
گاه از بودنشان




این تو نیستی که مرا از یاد برده ای
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است !!!





نامم را پاک کردی ، یادم را چه می کنی؟!
یادم را پاک کنی ، عشقم را چه می کنی؟!...
اصلا همه را پاک کن ...
هر آنچه از من داری...
از من که چیزی کم نمی شود...
فقط بگو با وجدانت چه می کنی؟!
شاید...؟!
نکند آن را هم پاک کرده ای ؟!!!
نـــــــــــــــــــــــــه!! شدنی نیست...
نمی توانی آنچه رانداشتی پاک کنی!‬




آسوده ام زیرا تو را دوست دارم
شب ارام میگذرد...
من تنها ب یاد تو نشسته ام...
اگر شب هم بگذرد...!!!
من از یاد تو نمیگذرم...!!!








قلبم را عصب کشی کرده ام

دیگر نه از سردی نگاهی میلرزد

نه از گرمی آغوشی میتپد...




روزهای اول به خودم میگفتم نمیدونه دوستش دارم که منو
 دوست نداره اما حالا میدونه وبازم منودوست نداره منم یه
 حلقه تودست چپم کردم برای اینکه فکرکنه منم دیگه دوستش ندارم....





آخرین روزی که من بودم کنارت توبرام چیزی ازاین غربت نگفتی
حالامن میون این غربت اسیرم توبرام راهی به جزرفتن نذاشتی...



روزگاری یک تبسم ، یک نگاه خوشتر از گرمای صد آغوش بود
 این زمان بر هر که رو کردم دریغ آتش آغوش او خاموش بود



از سرنوشت پرسيدم با آنكه با احساسم بازي كرد چه كنم؟ انگشت بر لبانم گذاشت
 و گفت : بسپارش به ما كه هيچ احدي از سرنوشت خويش خبر ندارد






خداجونم حالا ک اونی ک من خواستم نشد
حالا ک اونی ک همه ی زندگیم بود رفت و تنهام گذاشت
تو دیگه تنهام نذار
کمکم کن..





خداجونم مرسی ک خواستی منم مثل تو تنها باشم
ولی...
ولی من ظرفیت این همه تنهایی رو ندارم





هیچ گاه به کوچه بن بست ناسزا نگو …
رنج بن بست بودن، برای کوچه کافی است




شبا فکر و خیال تو چرا خوابم نمی گیره
نه تنها لحظه هام حتی تموم خونه دلگیره
حالا که شب به شب رفت و توام تنهایی سر کردی
توی تنهایی می پوسم نمی ذارم که برگردی





زندگی چون قفس است ، قفسی تنگ پر از تنهایی ، و چه خوب است
 دم غفلت آن زندان بان ، و سپس بال و پر عشق گشودن ، بعد از آن هم پرواز




چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی ؟ چه کسی می داند
 که تو در حسرت یک روزنه در فردایی ؟ پیله ات را بگشا تو به اندازه ی یک پروانه زیبایی





بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزیم
و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد
چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی
که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد . . .





پناهم می دهی امشب ؟ میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان در آن
 آغوش نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟ دل و دین در کف یغما و من تنها در
 این هنگام روحانی ، پناهم می دهی امشب






هیچگاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در
 خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نا امید نشو ، چرا
 که آرام جان دیگری در راه است . (ارد بزرگ)



زندگی چون قفس است ، قفسی تنگ پر از "تنهایی" ، و چه خوب است دم 
غفلت آن زندان بان ، و سپس بال و پر عشق گشودن ، بعد از آن هم پرواز



آنقدر با تنهایی انس گرفتم که دیگر زبانش را می فهمم !
و فهمیدم…
تنهایی هم می تواند عشق خوبی باشد به شرط اینکه
درکش کنم




گر نخل وفا بر ندهد، چشم تری هست / تا ریشه در آب است، امید ثمری هست
آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل / در دامنش آویز که با وی خبری است . . .




باد آورده را باد ميبرد: قبول!
اما تويي که با پاي خودت آمدي چرا؟



دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی ست - تو مرا باز رساندی به یقینم. 
کافی ست! - قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو - گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست!




ﭼــﺮﺍ ﺁﺩﻣـــﺎ ﻧﻤﯿـــﺪﻭﻧﻦ ﺑﻌﻀــــــــﯽ ﻭﻗﺘﻬــــﺎ ﺧـــــﺪﺍﺣﺎﻓـــــﻆ
ﯾﻌﻨـــــــﯽ :
" ﻧــــﺬﺍﺭ ﺑﺮﻡ "
ﯾﻌﻨـــــــﯽ ﺑــﺮﻡ ﮔــــﺮﺩﻭﻥ
ﺳﻔــــﺖ ﺑﻐﻠـــــﻢ ﮐـــﻦ
ﺳـــــﺮﻣﻮ ﺑﭽـــــﺴﺒـــﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨــــﻪ ﺕ ﻭ ﺑﮕــــــﻮ :
" ﺧﺪﺍﻓــــﻆ ﻭ ﺯﻫــــﺮ ﻣـــﺎﺭ
ﺑﯿﺨــــــﻮﺩ ﮐــــﺮﺩﯼ ﻣﯿﮕﯽ ﺧﺪﺍﻓـــــﻆ
ﻣﮕـــــﻪ ﻣﯿـــﺬﺍﺭﻡ ﺑــــﺮﯼ؟ !!
ﻣــــــﮕﻪ ﺍﻟﮑﯿــــــــﻪ .. "
ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻦ؟!






عاشق بمون کنارم
تشنه تر از کویرم
بارونی تر از ابر
تو پرسه های خیابون
شده روزگار تنهاییم
دلتنگ تر از دنیام برای تو
آسمان هرشب همرنگ من
ماه و ستاره هاش می خوام باشه از جنس تو
یه دنیا حرف تو چشمات مونده
غربت سکوت
می گشتم ازت دنباله یه نشونی
پرسه میزدم از سرگردانی و تنهایی






تنهـآیی یعنی
وقتی میای اس تنهایی 4 جوک میخونی
یاده همه خاطرات با اون میفتی
به خودت که میای
میبینی گونه هات خیسه . . . .
اونوقت تویی و خاطرات اون !!!!





من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من، من خودم هستم
 و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد و نه آلوده به افکار پلید.
من به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگی ام میفهمد...
تقدیم به همه ی بچه های گل ایران





خزان بنشست و گل با بادها رفت/چه اسان میشود از یادها رفت




واژه هایم در ذهن ماندن و نرسیدند به کاغذ
مانند من به تو...







دمش گرم...باران را می گوییم...به شانه ام زد و گفت : 
خسته شده ای؟ امروز تو استراحت کن من بجایت امروز میبارم





ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻛﻨﻲ ﺗﺎ ﺩﻳﻮﻭﻧﻪ ﺍﺕ ﺑﺎﺷﻦ ؛
ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﻲ ﺗﺎ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﻓﻜﺮﺕ ﺑﺎﺷﻦ ؛
ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻲ ﺭﻧﮓ ﻋﻮﺽ ﻛﻨﻲ ﺗﺎ دوسِت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ؛
ﺍﮔﻪ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﻱ ، ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻭﻓﺎﻳﻲ ، ﺍﮔﻪ یک ﺭﻧﮕﻲ ؛
بدون که ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ







روز هایی که میدیدمت نفسم میگرفت، حالا که نیستی دلم میگیرد.....
برگرد تحمل اولی آسان تر است......






اعداد را باور نکن! هوا.. اینجا.. بی تو.. سردتر از این حرف هاست!!ا






گاهى نیاز دارى به یه آغوش بى منت که تورو فقط و فقط واسه
 خودت بخواد که وقتى تو اوج تنهایى هستى با چشماش بهت بگه… هستم تا هستی …






یک متن ساده را
صد بار میخوانم و هیچ نمی فهمم اش !!
نگو که <رفتنت> عوارضی نداشت..





من احساس کرده ام رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی 
از غرور در دلش موج می زد اما سکه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند …






این روزها پرم از لحظه هایی که دوستشان ندارم …




منم تنهاترین تنهای تنها
اسمتو می نویسم روی شن ها
باد میاد اسمتو پاک میکنه
کارم شده در این صحرای غمها






تورا به یاد آن روز ، تورا به یاد گلبرگ های خشک آن روز خشکیده ، تورا به روز اول بار دیدنت ،
 تورا به اولین نگاه عاشقانه ، تورا به یاد باران روز نیامده ات ، تورا به "تنهایی" روز رفتنت ،
 تورا به باران روز برگشتنت ، تنهایم مگذار دیگر






دنیا ! نخواستیم یار بی وفا ، تنهایی بهتر
درد تنهایی نخواستیم شفا ، تنهایی بهتر
یک عمر در پی یار باوفا ، با وفا بودیم
اما ندیدیم به غیر از جفا ، تنهایی بهتر . . .








وسعت درد فقط سهم من است ، باز هم قسمت غم ها شده ام ، دگر آیینه ز من با خبر است
 که اسیر شب یلدا شده ام ، من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام 
 کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام





مسافرکناریم که پیاده شد
پنجره ای گیرم آمد
باقی مسیر را گریستم...




عشق را با فکر تو معنا کنم من با حضورت قلب خود زیبا کنم من گر
 چه آبی در دلم جاری نبوده دشت دل با بارش مهر تو دریا می کنم من




مخاطب خاصی ندارد نوشته هایم اما تا دلت بخواهد همدرد دارد داغِ تمامِ نوشته هایم …




تنهایی یعنی آرامش این که مجبورنباشی هرشب به کسی بگویی:‏"شب بخیرعزیزم‏"‏هی دنیا





خسته که می شوم سَرم را میان دستهایم می گیرم
آنقدرتکرارت می کنم که بالا بیــاوَرَم
من انتقام زَجــرِتمام لحظه های بی توبودن را
بالاخره از "خود" خواهم گرفت





جای دسته گلی که فردا در قبرم نثارمیکنی امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن
.بجای سیله اشکی که فردا بر مزارم میریزی امروز با تبسمی شادم کن.بجای 
اون منتهای تسلیت که فردا برام میخوانی امروز با یک پیغام کوچک خوشحالم کن
 من امروز به تو احتیاج دارم نه فردا.!.!.







ما دوتا جفت هم بوديم
رو عشق هم قسم خورديم
اما
رفت از پيشم
اي واي
منو دل هردومون مرديم...'مجيد خراطها'






غروبا دلم ميگيره، عكسشو بغل مي گيرم
هنوزم مثل قديما، واسه ي اشكاش مي ميرم
هنوزم واسم سواله، كه چرا تنهام ميذاره
من دارم اينجا مي ميرم، اما اون دوسم نداره..
'مجيد خراطها'





هر شعر
گریز از یک گناه بود
هر فریاد
گریز از یک درد
و هر عشق
گریز از یک تنهایی عمیق
افسوس که تو
هیچ گریزگاهی نداشتی…!






بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد…
من تو را در قلبم دارم
نه در دنیا …





کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود …




از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…






عشق ؛ به زخم که برسد ، سکوت می شود
زخم که عمیق شود ، بیداریِ دل ، درد دارد !
من
در این بغض های هر لحظه
در این دلتنگی های مدام
در این آشفتگی های دقایقم
دارم
سکوت
می شوم
با من از عشق چیزی بگو
پیش تر از آنکه زخم هایم عمیق شود…!






متنفرم از انسان هایی که دیوار بلندت را می بینند
ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که،
تو را فرو بریزند…!
تا تو را انکار کنند…!
تا از رویـــت رد شـــوند




این بار که دیدمت جلوی باران را نگیر .اشکهای من غصه نیست فقط....
چشمهای من خجالتیست.چشمانم به وقت دیدنت عرق میکنند...




همه نیمه گمشده و مکمل شونو پیدا کردن ،ما هنوزمتمم مون روهم ندیدیم!




ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﭼﻪ ﺭﺍﺯﻳﺴﺖ ﺑﻴﻦ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺘﻢ !
ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻢ !



دلم شور میزنه...میترسم صبح که ازخواب بیدارشدم...
از قاب عکست رفته باشی ...ازتوبعید نیست.





چه دردیست در میان جمع بودن.ولی درگوشه ای تنها نشستن...




سلامتی اونکه فکر کردیم تونستیم فراموشش کنیم اما وقتی خوابشو میبینیم کل روزو پکریم

 


برچسب‌ها:

متن دلتنگی سال 92

 

خزان بنشست و گل با باد رفت
چه آسان می شود از یاد رفت...



بگو تمام تو مال من است.دلم می خواهد حسادت کنم به خودم...!!





هوا باراني ست..
شيشه چرا بخار نميگيري؟..
نترس اسمش را رويت نمي نويسم. .





باران كه ميبارد. .
در تمام كوچه هاي شهر پر ميشود از فرياد من..
كه ميگويم. .
من تنها نيستم، تنها منتظرم. . ..






اين هواام ميبينه ما يه نفريم هي دو نفري ميشه...:(




قول داده بوديم ما به هم كه تن نديم به روزگار
چه بي دووم بود قول ما جدا شديم آخر كار
گل مغرور قشنگم من فراموشت نكردم
بي تو اينجا رو نمي خوام ميرم و بر نمي گردم...






اگه بدوني اين روزا چقدر داغونم
چقدر مراقب وسائل اين خونم
دعا كن اون روزاي خوبمون برگرده
ببين نديدنت چقدر شكستم كرده
خستم كرده...





صدايت در گوشم زمزمه ميشود و نگاهت در ذهن مجسم...
ولي من تو را مي خواهم نه خيالت را...




چقدر بايد بگذرد؟؟؟
تا من
در مرور خاطراتم
وقتي از كنار تو رد مي شم تنم نلرزد...




كمي از غصه هايم ياد بگير كه وقتي بودي با فكر رفتنت و وقتي رفتي با فكر بر نگشتنت همراه من ماندند...!!



وقتی می خندی
قندهای عالم در دلم آب می شود ...
لبخند شیرینت
پایان روزگار تلخ من است




بی شک نگاهت
صادقانه تر از لبانت
عاشقی می کند ..




من دلم می خواهد ساعتی غرق درونم باشم، عاری از عاطفه ها، تهی از موج 
و سراب، خالی از هر چه فراق، من نه عاشق هستم؛ و نه محتاج نگاهی که
 بلغزد بر من، من دلم تنگ خودم گشته و بس...



دلتنگم...نه برای کسی... از بی کسی ...!!!
خسته ام... نه از تکاپو... از در به دری...!!!
نه دوستی ... نه یادی ... نه خاطره ی شیرینی...!!!
تنهایم...
تنهاتر از آن سنگ کنار جاده...!!!
اما مشتاقم!!!
مشتاق دیدار آن کس که صادقانه یادم کند





دیـوارهایی که می سازی ..
هـر روز و هــر روز ..
بیشتر می شوند ! !
بنــای بـــی احساس من …
آخر من از کجــا …
برای این همه دیــوار …
پنجــــره پیدا کنمــ .. !!




آهسته گفت خدا نگهدارت و در را بست و رفت 
آدمها چه راحت مسئولیت خود را به گردن "خدا" می اندازند 



زندگي اجبار است .... مرگ انتظار است..... عشق يک بار است ..... جدايي دشوار است .....
ياد تو تکرار است



عمیق ترین درد زندگی مردن نیست
بکه پنهان کردن دلی است که به اسفناک ترین حالست شکسته است.






خورشیدم و شهاب قبولم نمیکند
سیمرغم و عقاب قبولم نمیکند
ای روح بی قرار چه با طالعت گذشت
عکسی شدم که قاب قبولم نمیکند




من خوبـــــــم..!عاشق نیستم..فقط گااهـــی حرف تو 
که میشه دلم تنگــــ میشه..این که عــــشق نیست...هســــــــت...؟؟





دردها در من به مانند گرگی پیر است،خسته از جنگ های پی در پی ...
در گوشه غاری نشسته و زخم های خود را لیس میزند ...




چقدر دورتر از احساسم ایستاده ای!
آنجا که تو ایستادی صدای مرا هم نمیشنوی....
چه برسد به دلتنگی!!!




ای کاش گفته بودی که عاشق دیگری شده ای؛
من خودم عاشق بودم،
درکت می کردم . . . .




مَن بَرای ِ تو چَتری بیش نبودم...
بـاران که تَمام شُد
فَراموشَم کَردیـــــــ !
تو تَنها هَم قَدَم ِ بـــــاران می خواستی!
اَما مَن
خودِ بــــــــــــاران شُدَم بَعد اَز آن !!!!!




روز مرگم
تو آخرین نفسم فقط یه چیزی بهت میگم :
اینجوری میرَن ،نَه اونجوری . . . . !!




کاش میان خستگی هایم یکی آهسته می گفت :
"خسته نباشی"



انقد تو گوشم خوندی :
آغوشتو بغیر من به روی هیشکی وا نکن
از وقتی رفتی همش دست به سینه ام



گاهی خلوت دوستت را بهم بریز!
تا بتداند که تنها نیست ...
آرزوی ماست که در وجود دوست خانه ای داشته باشیم حتی به مساحت یک یاد ...



وقتی که تو رفتی خیلی وقت بود به احساساتم سر نزده بودم ، آمدم به دیدنش یخ بست از سرما تمام وجودم ...
بی انصاف حداقل یه شعله شمعی باقی میزاشتی ...



تو چرا خسته نمیشی از منه دیونه ، از منی که روز و شب هام مثل هم میمونه
من هیچ وقت خسته نشدم اما تو ساده نوشتی که من خیلی وقته که خسته شدم
به همین راحتی دل میبری و بی دقدقه دل میبندی بی انکه بدونی شاید تو همه زندگی آن باشی ... بی انصاف






چه بی ریا آمدم به قلب عاشق تو
باورم شد حرفهای به ظاهر صادق تو
چه پر غرور میروی از این دل شکسته
انگار عهدی نبستی با این عاشق خسته
فرستنده : مخمل





گاهی ...
برای کشتن کسی که توی دلت زنده ست،
باید هزار بار بمیری..!





امروز معلم عشق گفت :
دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند !
مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند .
گفتم : من خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم ؟
لبخند تلخی زد و گفت :
شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد …..









 کجایی???????????
تنهایی نمیشه از پس تنهایی براومد...





ديگر چشمانم دارند خو ميگيرند ، به اين نبودن‌هاي هميشگي‌...هر از چند گاهي آمدني ، رفتني ، لرزشي....
.بي آنکه ببيني اين ترانه ها ، چه دارند بر سر بي قراري‌هاي من مياورند...




بالــش خودم را ترجيح ميدهم! شــانه هايت مثل بالش هاي مسافرخانه است... خــوب ميدانم ســر هاي زيــادي را تكيـه گاه بوده است...!




دستهایت را زیر تنهاییم ستون کن که من از آوارگی بی تو بدون میترسم . . .




هوای مردن بيخ گوش من است؛
همان جايی که روزی رد نفسهای توبود...





حداقل سنگینی اشکهایت رابرشانه های من بگذار‏!وقتی که حرفهایم حتی ذره ای ازبارغمت راکم نمیکند‏!‏‏!‏‏!‏




هنوز رو خاکیم یادمان نمیکنند.وای به روزی که خاکمان کنند



آنقدر از غم اشباع شده ام که هیچ چیزی جز مرگ نمی تواند آرامم کند





آنقدر تنها شده ام که حتی مرگ هم تحویلم نمی گیرد



اشتباه از من بود...
پررنگ نوشته بودمت بر کتیبه دلم
به سختی پاک می شوی...




برای زندگی نه سقف می خواهم نه زمین!
نقشه جغرافیایی دستهایت کافیست...




دیگه جدی جدی بریدم چقدر خودم بی توجه نشون بدم که رفتنت واسم مهم نیست
واسم دعا کنید برگرده




هیچ اتفاق خاصی نیافتاده!ستون حوادث خالیست...
هنوز زنده ام بی تو! باورت می شود؟




هردفعه که بهم گفت: نه بیشتربهش علاقه پیداکردم نمیدونم اگه بهم گفته بود اره بازم اینجوری دوستش داشتم؟





بی انصاف اونی که شکستی دلم بود نه گلدون روتاقچه که بگی شکستنی واسه شکستنه قضا بلابود....






تو بردی...
همه هورا کشیدند
"تبریکــــــ"
حالا پایت را از روی خرده های قلبم بردار...




از سال 91 متنفرم..
الان هر ماه برا خودش يه سال شده..
امسال كه سال تحويل بشه ،براي من ميشه سال 1403.. . . . . . .... .

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس تنهایی 92

 بیچاره عروسک دلش میخواست زارزار بگرید ، اما خنده را بر لبانش دوخته بودند !





دل اگر بستی ، محکم نبند ، مراقب باش گره کور نزنی ، او میرود ، تو میمانی و یک گره کور ...





سرد است اما سرما نمیخورم, تو نگران نباش… کلاهی که سرم گذاشتی تا گردنم را گرفته است





گاهی سکوت علامت رضایت نیست ..
شاید کسی دارد خفه می شود….
پشت سنگینی یک بغض




یا بمان و امید فردایم باش یا دیروزم رو بهم برگردون و برو




2ركعت گريستن در آستين آسمان براي دورى از يادهاي تو واجب است!..





خسته ام ...!
خسته نبودنت ...!
خسته از روزهايي كه بي تو شب ميشود و شبهايي كه باز هم بي تو ميگذرد
 تا كه طلوعي و غروبي ديگر بيايند و باز هم گذر زمانها كه بي تو ميگذرد ...!
ميگذرد ...!
ميگذرد و باز هم ميگذرد ...!





مطمئن باش و برو
ضربه ات كاري بود

دل من سخت شكست

و چه زشت به من و سادگي ام خنديدي

به من و عشقي پاك

كه پر از ياد تو بود
و خيالم مي گفت

تا ابد مال تو بود 




تو برو
برو تا راحت تر
 تكه هاي دل خود را آرام سر هم بند زنم






دراين شهرصداي پاي مردميست كه همچنانكه تو را ميبوسند، طناب دار تو را ميبافند، مردميكه صادقانه
 دروغ ميگويند و خالصانه به تو خيانت ميكنند، در اين شهر هر چه تنهاتر باشي پيروزتري...






دیرگاهی هست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی
 یخ ها شده ام کاش چشمان مراخاک کنندتا نبینم که چه تنها شده ام






اى دل ، دل سودا زده ، سامانم كو؟ / اى كالبد تهى شده جانم كو؟
امروز كه از هميشه مشتاق ترم / اى خانه ى سوت و كور مهمانم كو؟






جريان چيست كه پيدا نميشود جسد آن رفيقاني كه ادعا ميكردند براي ما ميميرند!!!!






یادته زیر گنبد کبود دوتا رفیق بودن و کلی حسود*تقصیر همون حسودا بود که حالا شده یکی بود یکی نبود





عزیزم حسادت نکن ، این که بعد از تو بغل گرفته ام ، زانوی غم است !






درد ، مرا انتخاب کردمن ،
تو را
تو ، رفتن راآسوده برو!
دلواپس نباش
من و درد و یادت تا ابد با هم هستیم





 قراربود یک عمر پیشت باشم اما میگی نمیشه!
حداقل بزار برات یه رفیق بمونم......
فقط یه رفیق.....همین





یادم باشد وقتی آمدی راز بزرگی را به تو بگویم ، اینکه در نبودنت آسمان آبی نیست





جهنمی به پا میکند دلم وقتی آرزویی در ذهن بیاید و تو میان آن نباشی !





این روزها که می گذرد
یک ترانه تلخ
قصه ی تنهایی های مرا می سراید
سمفونی گوش خراشی است
روزهاست پنبه دگر فایده ندارد
......باید باور کنم
تنهایم






تو برو پیچک من ، فکر تنهایی این قلب مرا هیچ مکن ، رو پیشانی من چیزی نیست
 غیر یک قصه پر از بی کسی و تنهایی






اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای
است تنها خوشبخت بودن ، در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است . (دکتر علی شریعتی)






فریادها مرده اند..سکوت جاریست....تنهایی حاکم سرزمین بی کسی است
میگویند خدا تنهاست......ماکه خدا نیستیم....پس چرا تنهاییم..






آشنا بیگانه شد ویران شوی ای زندگی
دل زغم دیوانه شد ویران شوی ای زندگی
در سرای آرزو ماهم مکانی داشتیم
آرزو افسانه شد ویران شوی ای زندگی





رفتن کسی که لایق نیست نعمت است نه فاجعه....






قلابت را بدون طعمه بینداز ، اینجا پر از ماهی هاییست که از زندگی سیرند .






چه دنیای عجیبی!!!
هروقت حرف دلم را زدم،دلت را زدم!!!





عاشقانه ترازاین نیست که درواپسین لحظات باورم ازتوبودن،باورنکنم که تورفته ای






به شانه ام زدي تا تنهايي ام را بتكاني ...
به چه دلخوش كرده اي تكاندن برف از آدم برفي.......!





سنگهايي كه به ديوار فراق تو زدم،، كعبه ميشد من اگر خانه بنا مي كردم.





خبر به دور ترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه می کنی ؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کنی برود از دلت جدا باشد
به آن که دوست ترش داشته به آن برسد








 ب راه عمر صدها قصه دیدم،سفر کردم حکایتها شنیدم،نفهمیدم چه شد تا اینکه
 روزی سرکوی رفیق بازی رسیدم،"غلامم چاکرم لوتی بفرما"همینها
 شد همه عشقو امیدم،بدون هیچ حرفی یا سوالی،پیاله هر کسی داد سر کشیدم
،ولی افسوس با هر ک نشستم رفاقت کردمو خیری ندیدم،چشام بارونی
و قلبم شکسته،از این دنیا و ادمهاش دل بریدم...








دگر تـــــــنها نیستم!!!
مدتی ست با تـــــو
در خودم...
زندگی میکنم...




باور کردم تنهایی را
چقدر دلم کسی را نمی خواهد امشب...





هي غريبه!
روي كسي دست گذاشتي كه همه دنيامه
بي وجدان اينقدر راحت به او نگو عزيزم.....





بی وفا باشی شکایت میکنند.با وفا باشی خیانت میکنند.مهربانی
 گرچه آیین خوشیست.مهربان باشی رهایت میکنند..




این روزها سنگین و نحس اند ، چه کنم ؟ لحظات هم بهانه ات میگیرند 
 رفتی و ردپایت در پس کوچه های قلبم باقی مانده است .





تنهایی و دلتنگیت را پیش فروش نکن ، فصلش که برسد به قیمت میخرند !






وقتي تنهاييم دنبال يك دوست ميگرديم، وقتي پيداش كرديم دنبال عيب هاش 
ميگرديم، وقتي از دستش داديم دنبال خاطره هاش ميگرديم وبازتنهاييم...






هنوزم عاشق تنهاييهامم ‎/ كسي رو تو جهانم راه نميدم /همين فكرت
 براي من يه دنياس / سرابت رو به يك دريا نميدم...







سنگ..كاغذ...قيچي...
اصلا چه فرقي ميكند؟..
وقتي تو آخرش با پنبه سر ميبري....





جهت کمتر دروغ گفتن از این به بعد حواسم باشه هروقت ازم پرسیدن :"خوبی?" فقط جواب بدم"ممنون"
شما هم یادتون باشه هروقت کسی درجواب این سوالتون گفت ممنون بهش بگین "این جواب سوال من
 نیست,جواب من ' آره ' یا ' نه 'هستش,کدومش/؟






اين بارقبض موبايلم خيلي كم شده بود.اما اصلا خوشحال نشدم از عددي كه تنهايي ام را به رخم ميكشيد.





اونکه میگفت جونش به جونت بسته است /حالا داره به گریه هات میخنده/اونکه میگفت بدون تو میمیره/دروغ میگه دلش
 جنس کویره/ دروغ میگه تو گوش نده به حرفاش / نگومیخوای هنوز بمونی باهاش/ 
خیال نکن بدون اون میمیری/ بذار بره نباشه جون میگیری






به سلامتی اونی که واسه رفتنش گریه کردی …
اون رفت واسه رفیقاش تعریف کرد باهم خندیدن …






محكمتر از آنم كه براي تنها نبودنم..
آنچه را كه اسمش را غرور گذاشته ام برايت به زمين بكوبم؛
احساس من قيمتي داشت كه تو براي پرداخت آن فقير بودي...





 و قسم به روزی که دلت را می شکنند و جز خدا مرهمی نخواهی یافت...





ناراحت نشو اگه كسي يه نفر ديگه رو به تو ترجيح داد
چون تو نميتونی يه ميمون رو متقاعد كنی كه عسل شيرين تر از موزه..





سیر شده ام از بس که از ادمها زخم خورده ام !
خداخیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
من سیرم ……





نميدانم چرا چشمانم گاهي بي اختيار خيس مي شوند...
مي گويند حساسيت فصلي است...
آري من به فصل فصل اين دنياي بي تو حساسم...






تنهایم... مثل همان مسجد بین راه... هرکه می آید مسافراست... میشکند...هم نمازش را...هم دلم را...





اونقدر تنهام كه اگه كسي بهم زنگ بزنه مطمعنم كه ميخاد براش كاري انجام بدم !





این که من میکشم ؛ درد بی تو بودن نیست
تاوانِ با تو بودن است !
 





و نمی دانی با هربار آمدن و زود رفتنت چه نمکی می پاشی بر زخم نبودنت!
زخمی که خیال خوب شدن را اصلا ندارد





دست احتیاج بسوی تو که هیچ
به سوی خودم هم دراز نمیكنم
شایدكه تنهایی ام از تنهایی دق كند





بوسه هایم را به خاک و تپش های قلبم را به باد سپرده ام...
بالی برای پریدن ندارم ، بالم تو بودی





بدون انكه "مار"ي در كار باشد ؛ مزه ي "زهر مار" را ميچشم! وقتي نيستي...





از دوريت چه دردناك ميسوزم، ك حتي اشكهايم از عهده خاموش كردنش برنمي ايند!





تنهایی یعنی هیشکی نباشه که بهت بگه: دو دقیقه از پای اون کامپیوتر بلند شو بیا بشین پیش من!!!





سالهاست جوانيم در پياده روهاي شلوغ بي كسي دست فروشي ميكند! شانه هايش را خوب ميبرند ، اماهق هق هايش را نه...




گاهی تنهایی آنقدر ارزش دارد که درب را باز نمیکنم حتی برای تو که سالها منتظر در زدنت بودم ...





 گاهی دست (خودم) را می گیرم؛ میبرم هواخوری. (یاد) تو هم که همه جا با من است،
 (تنهایی) هم که پا به پایم می دود... می بینی؟ وقتی نیستی هم جمعمان جمع است...





وتو در نهایت در چشمان کسی اسیر می شوی که تو را درک . . . نه ، ترک خواهد کرد





آن روز که دلت پیش دلم بود گرو / دستانه مرا سخت فشردی که نرو
 حالا که دلت با دگری بند است / کفشهای مرا جفت نمودی که برو؟





دل گهگاهي ياد تو ميكند ، كاش بودي مي ديدي عشقت با من چه ها نميكند





زندگي اتفاق غمگيني است ، وقتي تنهايي ات سالها از تو بزرگتر باشد.






بى تو با بيگانگى و سكوت ميميرم!
انتظار: گم كردن توست!
غربت: غم دورى تو!
اضطراب: درد بى تو ماندن!
و غم: داغ بى تو زيستن!
(دكترشريعتى)






از دیگران بریدم تا مهربان بمانی.....نامهربان تو رفتی با دیگران بمانی؟؟؟





ازدرد و دلت فقط درد سهم من شد و دلت سهم دیگری





حالم را اگر می‌دیدی
بر می‌گشتی…
و چه خوب است که نمی‌بینی
که نمی‌دانی
که بر نمی‌گردی!





چه سخت .. … هم ابر باشد ! … هم باران باشد ! … هم خیابان ِ خیس باشد ! … امـــــا… نه تـــــو باشی 
… نه دستی برای فشردن باشد … نه پایی برای قدم زدن باشد … و نه نگاهـــی برای زل زدن







مینویسم دفتری با اشک و اه در شبی تاریک و غمگین و سیاه مینویسم
 خاطرات از روی درد تا بدانی دوریت با من چه کرد






آنقدر مرا از رفتنت نترسان .... قرار نیست همیشه بمانیم ! روزی همه رفتنی اند ....
ماندن به پای کسی معرفت میخواد...نه بهانه
 





دلم سفر می خواهد …
نه برای رسیدن به جایی …
فقط برایِ رفتن …
 




آدم ها می آیند، زندگی می کنند، میمیرند و میروند …
اما فاجعه ی زندگی تو آن هنگام آغاز میشود که آدمی میرود اما نمیمیرد؛
میماند و نبودنش در بودن تو چنان ته نشین میشود
که تو میمیری درحالی که زنده ای …






خودت را تصور کن
بی او
شاید بفهمی چه کشیدم
بی تو






 خسته ام از واژه های تکراری ، گوش کن این است غم پایانی ، در طبیعت عشق مانده ام با تنهایی






با توام اگر سزای نارفیقی اینه ، بی تو بودن را سزا نیست. . .






دل آتش گرفت سوخت و خاکسترش را هم باد برد، حالا سنگی در سینه
 نهاده ام جای دل تا دیگر محبت از یادم برود






دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت غم ها شده ام. وسعت درد فقط سهم من است باز هم  قسمت غم هاشده ام. 
من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ هاشده ام. کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام..






میدونی چقدر عذابه بی تو بودن و صبوری ، از کنارم بگذری اما بدونم یک دنیا دوری





ای دل خضورش دیگر ممکن نیست ، رفت و جایش برای همیشه خالیست





اینجا نشسته ام بی تو ،پیراهن مشکی عشق به تن ، میبینی عشقم به
 آن پاکی تبدیل شد به ظلمت و سیاهی، باکی نیست از این جدایی و تنهایی






از خودم شرمنده ام که در وجودم حک شدي ، من برات چي کم گذاشتم که پر از نفرت شدي ، به خدا اون
 همه دوستي و رفاقت کم نبود ، که به زودي از من و خاطره هام تو رد شدي







هيچ فکر نميکردم که وقتي گفتم برو!
بروي و مرا تنها بگذاري...
گفتي زمان همه چيز را حل مي کند!
اين همه آشوب به راه انداخته اي و رفتي اي که کاري دست زمان داده باشي!







آخر قصه ما را همان اول لو دادند همان جايي که گفتند يکي بود... يکي نبود






وقتی کسی تنهات گذاشت نگران خودت نباش که بدون او چکار کنی
 شرمنده دلت باش که به تو اطمینان کرد.






شب بود ، شمع بود ، من بودم و غم!
شب رفت ، شمع سوخت ، من ماندم و غم!!






ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺯ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺩﺳﺘــﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﺩ . ﺩﺭ ﺟﯿﺒــــﺖ ﺑـــﮕﺬﺍﺭﺷﺎﻥ ، 
ﺷﺎﯾﺪ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺗﻪ ﺟﯿﺒﺖ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ، ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ






هر شعر گریز از یک گناه بود هر فریاد گریز از یک درد و هر عشق گریز از یک
 تنهایی عمیق افسوس که تو هیچ گریزگاهی نداشتی…!





دیگر نمی توانم متن های طولانی را تا آخرش بخوانم تقصیر خودت بود آمدی رفتی...





 باران بهاری میبارد بر دل پاییزیم
ای تو که سفر کردی از شهر دلم
بدان روزی آفتابی میشود آسمان این دلم





باز می نویسم تا دل این بلور شکسته جانی بگیرد با یادت ، باشد که لحظه هایم پر شده از درد ، باشد که آتشم میزند این
 شبهای سرد ، باشد در میان سیل غمها شدم یک قربانی ، باشد که دارم میسوزم مانند شمع به تنهایی




در این روزهای خالی از تو، در کوچه های تنهایی انقدر قدم میزنم تا نفسم بگیره، میدانم گفتن این دردها درمانی نیست
 بر زخمانم ولی در این راه دشوار یاد تو التیام بخش روح و روانم شده این دل برایت انقدر تنگ شده که تپیدن فراموشش شده





به نام بی کسی آغوش باز کردم به نام عشق تمام جسم و روحم را ارزانی نگاه وکلامش کردم...
افسوس که من ماندم و دنیای کابوس ...
کوچه ی بن بست




نگو از تنها شدن دلم شکسته...
تنها نیستی اون بالا خدا نشسته...
دلت رو بنگر !!!!





وقتى تنها شدى بدون خدا همه رو بيرون كرده تا خودت باشى و خودش...





تنها یک \"خداحافظی\" بی دلیل دل تمام \"سلام هایم\" را شکست...

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس تنها بودن

 



هنوز هم مرا به جان تو قسم مي دهند مي بيني ، تنها من نيستم كه رفتنت را باور نميكنم...





من که تصویری ندارم درنگاه هیچکس / خوب شد هرگز نبودم تکیه گاه هیچ کس / کاش فنجانی
 نسازدکوزه گر از خاک من / تا نیفتد در دلم فال نگار هیچ کس.





و خدا خواست که یک عمر نبیند یعقوب
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد...





هر لحظه چشم در را هم که بیایی ، سکوت را بشکن و فقط یک بار با دل من هم صدا شو ،
 تا ببینی تپیدن دل فقط برای تو بوده و هست.





چقدر جای تو خالی ست ، جای خالی ات را با هیچ چیز نمی توان پر کرد !
حتی با گزینه مناسب !!!





گـفـت : بـگـو ضـمـايـر را گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم : بـقـيـه رفـتـه انـــد . . .






اگر تنهايي ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست
فداي قلب پاک آن عزيزي / که در هر جا که باشد ياد ما هست . . .





باران که مي بارد همه چيز تازه مي شود حتي داغ نبودنِ تو . . .





 تو هم مثل من خود را در آغوش بگیر و بخواب ! هیچ کس آشفتگی ات
 را شانه نخواهد زد ! این جمع ، پر ازتنهاییست!





اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست
فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست . . .





گاه باران همه دغده اش باران نيست گاهي از غصه تنها شدنش مي گريد.....





نه شيرينم
نه ليلا
من زن افسانه شدن نيستم
برگرد...







به شقایق سوگند که تو بر خواهی گشت من به این معجزه ایمان دارم...




يكي ميپرسد اندوه تو از چيست / سبب سازسكوت مبهمت كيست
 برايش صادقانه مينويسم / براي انكه بايد باشد و نيست






درنبودت با سايه ام به جاي توحرف ميزدم امروز كه هوا ابري است تنهاي تنهايم





آهاى تنــها هـــا !
نبينـم امروز خم به ابروتـون بياريـدا !
ولـنـتـايـن فـقط يـه بهــونس كه تنهايى ماها رو بيشـتر به روخمون بـكشه !





لیاقت می خواهد واژه \" ما \" شدن
لیاقت می خواهد \"شریک \" شدن
تو خوش باش به همین \"با هم \" بودن های امروزت ...
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز... من میخندم به فرداهایت





تنهایى با ارزشه.....
 چون خالی از انسانهاى بى ارزشه .






توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست پیاده یا سواره بودنت فرقی نمی کنه، اما اگه
 همراهی داشته باشی که تنهات نذاره ،بی انتها بودن جاده برات آرزو میشه ......





گاهی حتی جرات نمی کنم پشت سرم رو نگاه کنم که ببینم جام خالیه یا نه !!؟





بودن با كسي كه دوستش نداري و نبودن با كسي كه دوستش داري همه اش رنج
 است پس اگرهمچون  خود نيافتي تنها باش مثل خدا...





در نهان به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم .
شاید این است دلیل تنهایی ما!




بلندترين شاخه درخت 1كلمه را ميفهمد وانهم تنهاييست ...





 پشت خط عاشقی تنهام گذاشتی، خواستم بگم دوستت دارم گوشیتو برنداشتی





بـه فکر نــوازش دست های منی!
بی آنکــه بدانی این روزها ؛ دلـــم است کــه تنهــا مانــده ..
دست هایــم ، دو تاینــد




زدم هر جای این جاده یه نشونی ، گفته بودی میمونم ولی نموندی ، چقدر
 بودم نبودی نگاهت مال من نیست ، رسوا شدی حالا تنهایی بد نیست ..





اشکهایم که سرازیر میشوند......
دیری نمی پایدکه قندیل می بندد...
عجیب سرد است هوای نبودنت




ثانیه ها صبر کنید شاید دوباره برگشت یا اینکه باز دوباره گریه برام رقم زد،کنار مشق
 ستاره فقط سکوت اختیاره دیگه برای خودمم جایی تو بودن نداره...





ديگر تنهايی ام را باكسی قسمت نخواهم كرد ...
يك بار قسمت كردم ، چندين برابر شد...






آهسته گفت: خدانگهدارت .

در را بست و رفت . . . .

آدمها چه راحت مسئولیت خودشان را به گردن خدا می اندازند. . . .





مچاله کن بشکن بند بزن خط بزن خلاصه راحت باش . . .
ارث پدر نیست دل تنهای منه




هیچ چیز بیشتر و بدتر از این...
مغز استخوان آدمو نمی سوزونه که...
اطرافیانت بهت بگن: اگه ...
دوستت داشت نمیرفت...!!!




من اگر میخندم تنها به اجبار عکاس است؛ وگرنه بی تو؛؛؛ من کجا! خنده کجا؟





نبودنت را دارم باساعت شنی اندازه میگیرم، تابه الان یک صحرا گذشته است!!




آهسته دل سپردم آهسته بى تو مردم تو اين شباى غربت تو را از ياد نبردم




گفتی منو فراموش کن اما بپرس ببین ارزش به یاد موندنو داری؟




بخواب آروم که امشب من، تو رو می بوسم و میرم بخواب آروم که با فردا، سفر داری ولی بی من من امشب
 از دلت میرم، اگر چه بی کسم، تنهام یکم دیگه تحمل کن، منو با همه ی غمهام حالا که راضی ای میرم، اگه
 رفتنه تقدیرم اگه این جوری خوشحالی، خداحافظ غم شیرینم..




کوک میکنم چشمانم را روی آمدنت، نمی آیی و من برای همیشه خواب میمانم.






دراين شهرصداى‎ ‎پاى‎ ‎مردمى است كه همچنان كه تو را در آغوش میگیرند!
 طناب دار تو را مى‎ ‎بافند
،مردمى كه صادقانه دروغ مى‎ ‎گويند و خالصانه به توخيانت 
میکنند،در این شهر هرچه تنهاتر باشی بهتر است!!





شاعر از آن كوچه گذشت ليك شعرى نسرود نه كه سرگشته نبود 
نه كه معشوقه نداشت كوچه سالهاست دگر كه خيابان شده بود




چرا میگویند...ها...علامت جمع است درحالی که وقتی آنرا با،تن...+...ها جمع میکنی...
خودت میمانی و خودت!!!




بي تواين فاصله ها طاقت من برده / ساعتم زنگ زده عقربه هايش مرده / کاش باورکني
 از دوري تو دلتنگم /اين دل خسته ام از دوري تو پژمرده......




غم «دانه» «دانه» بر صورتم میریزد شور است طعم دوریت...





خدا از بهترينها فقط يه دونه خلق كرده ، دقت كردي چقدر تنهايي؟!



از عذاب بي تو بودن،در سكوت خود خرابم،دوري از صورت ماهت،هر نفس ميده عذابم،
خاطرات با تو بودن شب و روز مياد بخوابم،اينه آخرين كلامم ،بخدا بي تو خرابم




خدايا كفر نميگويم، پريشانم، چه ميخواهی تو از جانم مرا بي آنكه خود خواهم اسير زندگي كردي، خداوندا تو مسؤلي،
خداوندا تو تنهايی و من تنها،تو يكتايی و بی همتا وليكن من نه يكتايم نه بي همتا فقط تنهاي تنهايم...





شال و کلاه میبافم باخیالت... تا در سرمای نبودنت یخ نبندم.........




از تنهایی گریزی نیست بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند نمیخواهم
 کسی شال گردن اضافی اش را دور گردنم بیاندازد...



شبی غمگین، شبی بارانی و سرد/ مرا درغربت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار او ماند/ مرا چشم انتظار کوچه کرد
به من می گفت تنهایی غریب است/ ببین با غربتش با من چه ها کرد
تمام هستیم بود و ندانست/ که در قلبم چه آشوبی به پا کرد
خودش هرگز شکستم را نفهمید/ اگرچه تا ته دنیا صدا کرد...
فرستنده : زیتارا




میدونی مترسک به کلاغ چی گفت؟ گفت: هرچی میخوای نوکم بزن.اماتنهام نذار.




ما بر سر این آب روان می گذریم
من بی تو و تو باد گران می گذریم
شادی کنی و غمت خورم باکی نیست
چون هر دوی ما از این جهان می گذریم






در سکوت دادگاه سرنوشت / عشق بر ما حکم سنگینی نوشت
گفته شد دلداده ها از هم جدا / وای بر این حکم و این قانون زشت




چه فرقی میکنه پاییز یا بهار وقتی اونا باشن و تو نباشی چه تفاوتی داره شنبه یا جمعه وقتی
 هفت روز هفته به انتظار بگذره مهم اینه که لحظه ها میگذرن ولی تو کنارم نیستی...!!!





برای یبار هم که شده بیا دست به خلاف بزنیم...
من اندوه تو را میدزدم... تو تنهایی مرا...





یک مترسک خریده ام! عطر همیشگی ات را به تنش زده ام. درست مثل توست.
 فقط اینکه روزی هزار بار مرا از رفتنش نمی ترساند...




ترك ما كردى برو هم صحبت اغيار باش! با ما چون نيستى با هر كه خواهى يار باش




گنجشک ها لاف می زدند: جیک جیک جیک جیک
تو که دور شدی جیکشان هم درنیامد!!!




روزی با 2 چوب کبریت آدمکی ساختم تا تنهاییم را با آن قسمت کنم
 امروز اتاقی دارم پراز آدمکهای چوبی اما هنوز تنهایم...




روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ، عشقت را به خاک سپردم و
 قلبت را فراموش ، اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش




نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،
 قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و غم





وقتی تنهاییم دنبال یه دوست میگردیم وقتی پیداش کردیم دنبال عیبش میگردیم ،
 وقتی از دستش دادین دنبال خاطراتش میگردیم و بازم تنهاییم





روزگار نبودنت را برایم دیکته می کند...
و نمره ی من، باز می شود صفر...
هنوز...
نبودنت را یاد نگرفته ام!!!





در غروب پاییز با روحی غم انگیز مینویسم از دوست که هرچه دارم از اوست ای دوست بی تو میمیرم بی تو عمری
 با پایان غم انگیز دارم با تویی که چه راحت حرف دیدار را برداشتی و به جای آن حرف فاصله را گذاشتی این گونه است
 دنیا با تمام سختی ها و ناراحتی ها تو راهم تنها گذاشت....





خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد
و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد
برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت
ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد؟




نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم ...
یک صحرا گذشته است...




آدمک آخر دنياست بخند
آدمک مرگ همينجاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخىکاغذي ماست بخند
آدمک خر نشوي گريه کني
آن خدايي که بزرگش خواندي
بخدا مثل تو تنهاست بخند





سرم را شايد بتوانند ديگران گرم كنند اما وقتى تو نيستى،هيچكس نيست دلم را گرم كند!




به تنهائیم خیانت نمیکنم زیرا خیانتی سنگینتر انتظارم را خواهد کشید ....






مردن و گم شدن از ماست نه ازفاصله ها,دل از اينهاست که تنهاست نه از فاصله ها,گر چه
 ديگر همه جا پر ز جدايي شده است,مشکل ازطاقت دل هاست نه از فاصله ها




میروی تعجب نکن چرا گریه نمی کنم زیرا رفتن تو یه لحظه و فاصله ی تنهایی یه عمر




دلیل تنهایی مان اینست،ای دوست دلمان پیش کسی است که حواسش پیش
 ما نیست،وحواسمان پیش کسی است که دلش پیش ما نیست




شمع بود و شمع بود و من بودم و غم شب رفت و شمع سوخت و من ماندم و غم





ماندنت رویا نبود ، گفته بودى با تو مى مانم ولى رفتى و گفتى که اینجا جا نبود سالیان سال تنها مانده ام،
 شاید این رفتن سزاى ما نبود من دعا کردم براى بازگشت ، دست هاى تو ولى بالا نبود . . .




ميان قلب من و تو هيچ پلى نتوان زد! هميشه ميان مان يك كوه ويرانيست




از تنها بودن زیاد راضی نیستم
ولی خوشحالم که با خیلی ها نیستم.




سوختن قصه ي شمع است ولي قسمت ماست شايد اين قصه ي تنهايي ماكار خداست آنقدر
 سوخته ام با همه بي تقصيري كه جهنم نگذارد به تنم تاثيری




روزگــــــار ؛ نبودنت را برایم دیکتـــه می کند ...
و نمره ی من باز می شود صفـــــــــــر ...
هَنـــــــوز ...
نبودنت را یاد نگرفته ام !!!.



به وسعت نديدن نگاهت خسته ام ، چگونه بشكنم ثانيه های سنگين دوريت را...؟؟؟




هرلحظه بهانه ی تو را میگیرم/هر ثانیه با نبودنت درگیرم/حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی/من یک طرفه برای تو میمیرم...



نفسهایم بی تو بوی خاکستر سیگار پیرمردی را میدهد که به جوانیه از دست رفته اش می اندیشد.
 اما نه! انگار در نبودت پیرتر از پیرمردی شده ام که زیر سایه عصایش نشسته و با خدایش حرفها دارد.........




تنهایی‌ یعنی خیلی‌ دلم می‌خواد به بعضی‌ از آدما که بعد از یه مدت باهام تماس میگیرن و
 می‌پرسن خوبی‌؟ چه خبر؟ بگم این چیزا رو ول کن بگو چی‌ می‌خوای...




فراموش كردنت برايم مثل آب خوردن بود ، از همان آبهايي كه مي پرد توي گلو و سالها سرفه ميكنيم!




کاش میشد تنهایی رو با دیگران بودن حس میکردی تنهایی ، تنها بودن نیست
همدل نداشتن است. تنهای تنها خداست بگرد و بگرد دنبال هم دلت...






توکه رفتی پریشون شد خیالم , همه گفتن که من دیوانه حالم , نمیدانندکه
 این دیوانه در فکر شفا نیست , که هر چه باشد اما بی وفا نیست.




چه کنم چرخ فلک کرده مرا از تو جدا : من چه عطری بزنم که دهد بوی تو را ؟؟؟




قلب پر از سکوتم دلتنگه از جدایی،
بی تو ببین چه سرده تابستون و تنهایی




سکوت سرد فصلها تنم را می لرزاند وقتی که به نبودنت فکر میکنم .
 می سوزم به یاد روزی که بودنتو نفهمیدم




گاهی باران هم دغدغه اش باغچه نیست گاهی از غصه تنها شدنش می بارد




سلام. خوش آمدي. هرچند خيلي دير شده. فقط قبل از وداع هميشگي، بيا اينجا مقابلم بنشين،
 مي خواهم يک دقيقه سکوت کنيم. به احترام تمام لحظه هايي که در انتظار پاسخ تو مردند




عجب آدما ی باحالي هستیم ما موقعی که همه ی اونایی که دوستمون دارن پیشمون هستن ميگیم
 می خوایم تنها باشیم موقعی ایی که تنهاییم ميگيم چرا تنهایيم




تــنهايــي يعني ؛ ذهنم پــر از تو ، خــالي از ديگران است ... اما کنارم خــالي از تو ، پــر از ديگران است




حالم را پرسیدن , گفتم روبه راهم....
ولی هیچ کس نمیداند روبه راهی هستم که تو رفته ای...





به چشم خسته ی من آسمون از سنگ شده / لعنت به این جدایی دلم برات تنگ شده




تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفانیست تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی درآن نیست چون تنهایی راتجربه کردم





به خاطره هایت بگو که به یادم نیایند ، من تو را میخواستم اما قسمتم این شد ، خاطرات تلخ و شیرینت .




از دوريت چه دارم؟ غيراز دلي شكسته / ذهني هميشه ابري، فكري هميشه خسته




به کامِ این دنیا، تو دود شدی و من خاکستر ...




نه اینکه نخندم...نه! اما به نیامدن همیشه ی نگاهت قسم تمام خطوط این خنده های
 خواب آلود با های های گریه های شبانه از رخساره ی خسته و خیسم پاک میشوند!
فرستنده : سورین








گل من!
كاش از اين فاصله حس ميكردي لحظه هايم همه از دوري تو دلگيرند



يكي مي پرسد :
اندوه تو از چيست ؟ سبب ساز سكوت مبهمت كيست ؟
برايش صادقانه مي نويسم : براي آنكه بايد باشد و نيست




چشم هاي من از دوريت اكنون مثل آسمان بارانيست ابرها مي بارند و آرام مي شوند
 اما چشم هايم مي بارند و بيقرار تر مي شوند كاش تا ابرها آرام نشده اند بيايي



دوري پايان عشق نيست ، انگار قشنگترين غم دنياست ، ازت دورم اما به يادتم!




مردن و گم شدن از ماست،نه از فاصله ها...
دل از اینهاست که تنهاست نه از حادثه ها...
گرچه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است، مشکل از طاقت دلهاست نه از فاصله ها...



رفتی اما خاطراتت شده جزئی از وجودم عاشق غریبه هایی کاش منم غریبه بودم



تو را در مثنوی پیدا نکردم. حضور دیگری پیدا نکردم. سرودم هر غزل تنها تو بودی. برایت ثانوی پیدا نکردم




براى او مينويسم او كه تنش بوى گلهاى سرخ را ميدهد براى او كه قلبش به وسعت درياست
 و قايق قلب من در آن غرق شد رفت و من تنهاتر از تنها شدم





سایه ام امشب زتنهایی مرا همراه نیست ، گر در این خلوت بمیرم هیچ کس آگاه نیست ، من در این دنیا
 بجز سایه ندارم همدمی ، این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست.





درويش كوچه هاي تنهاييم كاسه ي مرا گدايي مرا سكه ي نگاه تو كافيست




ای که مدت هاست با نیستی من همانم که تو با من زیستی ، رنجهایم را شنیدی باز هم عاقبت گفتی غریبه کیستی؟




قرارمون اين نبود ؛ قرار بود براي برقراري هم بكوشيم نه براي بيقراري . حالا كه از من دوري ؛ بدجوري بيقرارتم 




هر چه در خاطر من بود فراموشم شد ، جز خيال تو كه هرگز نرود از يادم...



ای سراپا همه ناز رفتنت را به خدا آمدنی نیست دگر تو نخواهی آمد بی جهت منتظر معجزه ام 



چه بی تابانه میخواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده بگوری

 


برچسب‌ها:

اس ام اس تنهایی 92

 1.2.3 را شمردم تک تک ، آهسته به دنبال تو رفتم با شک
وقتی بزرگ شدم فهمدیدم ، تمرین جداییست قایم باشک !!!





این قدر تنهایم که وقتی می خوام با کسی درد دل کنم زبانم به حرکت نمی آید...





گفت:ضمایر را بگو
گفتم:من من من من ...
گفت :فقط من؟
گفتم:بقیه رفته اند.




جلوى بعضى خاطره هابايدنوشت
آهسته بيادآوريد خطرريزش اشك








نه تنها ترکت می کنند
وقت رفتن با تمام پررویی دستور هم میدهند :
مواظب خودت باش ... !




یه توصیه بهتون می کنم
هیچ وقت از این گوشی هایی که گزارش تحویل می دن نگیرید
لااقل اینطوری فکر می کنید اس ام اس بهش نرسیده یا اینکه هنوز نخونده
خیلی بده که بفهمی پیامتو میخونن ولی جوابتو نمی دن آدم احساس میکنه که داره خرد میشه!!!!




اینقدرتنهایم که نایاب ترین عنکبوت ها دراتاق من تارتنیده اند




اين روزا عده اي يه جوري زيرآبي ميرن که دلت ميخواد بهشون بگي :من نگاه نميکنم بيا بالا يه نفسي بکش لااقل خفه نشي!!!!




‎(من) مهم نیست ...(تو) هم مهم نیستی...
مهم (ما ) بود که از بین رفت...



دیگـــــــر به کسی نمی گویم: دوســتت دارم...
انگار دوستت دارم های من؛
خداحافظ شنیده می شود...!




تنهاي يعني اينقدر دلت بگيره كه بياي توي سايت و اس ام اس تنهايي مردم رو بخوني...





تنهایی یعنی اگر هزار بار هم از اول تا آخر لیست شماره های موبایلت رو چک كني ، نتونی یک نفر رو پیدا کنی که باهاش درد و دل کنی.





کاش دستی فراسوی افق / گوش سنگین زمان را می کشید /هم زبانی میرسید از راه دور/طعم تنها بودن را می چشید





مانند شیشه شکستنـــــم آسان بـــود . . . ولی دیگـــر به مــن دست نزن این بار زخمی ات خواهم کرد!




دیشب که باران آمد … میخواستم سراغت را بگیرم

اما خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ، باز زیر چتر دیگرانی 




مدتی است که شدم یکی از دیگرانی که مادرشان مرده..
میدونم روزی هم میرسد که میشوم یکی از فلانی های بیچاره که چه زود رفت...






 مثل هر روز که دلم میگیرد
دلم امروز شکست...
با هزار غصه که بود
کوله بارش را بست...
رفت و رفت تا دور دست...
آن کسی را که تو دوستش داری دیگر نیست...
عشقش هست...
یادش هست...





از این پس تنها ادامه میدهم، در
زیر باران حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم... میخواهم تنهاییم را به رخ این هوای دو نفره بکشم
.....! باران نبار من نه چتر دارم نه يار...




روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی
را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم!




هر گاه گريه مي كنم سبك ميشم ، عجب وزني دارد چند قطره اشك





از دوريت چه دارم؟ غيراز دلي شكسته / ذهني هميشه ابري، فكري هميشه خسته




پا گذاشتي روي حرفام،من كجا رو ميديدم،زندگي پس از تو،زندگي ازت بريدم،
هرجا دل آيينه رو شكستي،به اين عاشق دل نبستي..تنها برو..ببينم داري كجارو..




این روزها همه احترام مرا نگه میدارند..
ببین دوری تو چقدر باعث میشود پیر به نظر برسم..!!




نباشی همه چیز بهم میخورد..
حالم از خودم.
تعادل احساسم.
دستهای خالی ام.
بی وفایی دنیا و تنهایی من.





بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود
چه بیقرار بودی زودتر بروی
از دلی که روزی
بی اجازه وارد آن شده بودی…
من سوگوار نبودنت نیستم!!!
من شرمسار این همه
تحملم …




پیشم نیستی که حواسم گرم تو باشه..
تو فکرمم نمیای که ذهنم درگیر تو باشه..
خلاصه یه کاری نمیکنی که از بیکاری در بیام.
همه اینا دست به دست هم دادن و منو گذاشتن سر کار..!!




آیا سزای من خار شدن است..؟!
من که از گل نازکتر به تو نگفتم.





محبت به نامرد ، كردم بسی محبت نشاید به هر نا كسی
تهی دستی و بی كسی درد نیست كه دردی چو دیدار نامرد نیست




هزار نفر در حسرتِ تو
تو در حسرتِ یکی
و چقدر
همه تنهاییم!
 



تو كه رفتي به جايت خجالت كشيدم از عشق و احساس پاكم كه بر باد رفت . . .




میخواهم همه بدانند این ادم ها که به خیال خود با من اند خود مفهوم تنهایی من هستند






 اگه از خونه زدی بیرون، و صد متر جلوتر یادت افتاد که تلفونتو جا گذاشتی
و بر نگردی برش داری، یعنی‌ تنهایی‌ آقا، تنها..




قلابت را بدون طعمه بینداز ، اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده اند




رفتی اما من پنجره را تا قیامت باز میگذارم مگر یک روز از خم کوچه نمایان شوی وبرایم دستی تکان دهی
 




اي كه ازتازگي زخم دلم تازه تري،يعني ازقصه دلتنگي من باخبري
،مثل مهتاب كه ازخاطرشب ميگذرد،هرشب آهسته ازآفاق دلم ميگذري.




اون لحظه كه گفتي : يكي بهتر از تورو پيدا كردم
ياد اون روزايي افتادم كه به 100 تا بهتر از تو گفتم من بهترينو دارم





خواستم آنقدر کمیاب شوم تا شاید دلی برایم تنگ شود
نمیدانستم فراموش میشوم...





هميشه ميگي از ديدن ناراحتي من متنفري و متنفري از اينكه گريه كنم.
پس موقع هاي كه منو ناراحت ميكردي، چشماتو بسته بودي؟




سرده!تاريكه!ترسناكه!فقط سكوت!
سخته...تنهايي!!!




تنهایی یعنی...
کسی نباشه بهت بگه:
دوستت دارم...
و بی تو نمیتونم...
تنهایی یعنی...خودت با خودت عاشقی کنی!!!
نه با هر کس و ناکسی...





میبخشم کسانی راکه هرچه خواستندبامن،بادلم،بااحساسم کردندومرادردوردست های خودم تنهاگذاردندومن امروزبه پایان خودم نزدیکم...




هیچ فکر نمیکردم به جرم عاشقی اینگونه مجازات شوم،ودیگر کسی بسراغم نخواهد
 آمد،قلبم شتابان میزند،شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام،و من تنهایی خود را در آغوش میکشم.
تنها ماندم...




ترک ما کردی برو باهرکه خواستی یار باش؛
این رفیقان نارفیقند گفتمت هوشیار باش...




خاطرات خیلی عجیبند ؛
گاهی اوقات می خندیم ،
به روزهای که گریه می کردیم !
گاهی گریه می کنیم ؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …!!!





اون دوره گذشت كه عشق و عاشقى برايم رنگى داشت...ياد گرفتم...دستانم اين بار كه يخ كرد...ديگر دستانت را نگيرم...!
آستين هايم از تو با ارزشتر و ماندنى ترند...!!!




چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن
صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل . . .






 میروم خسته افسرده و زار,سوی منزلگه ویران خویش,به خدا میبرم از شهر شما دل شوریده دیوانه خویش!




به آمار زمین مشکوکم اگر این سطح پر از آدمه پس چرا این همه دلها تنهاست!!!




چون خیالت همه شب مونس و همساز من است شرم دارم که شکایت کنم از تنهایی.





برگ پاییزم و خسته دل ازباد صبا , باغبان نیز نیامد پی دلداری من.





امشب دل تنهای من آماده شکسته, واسه شنیدن صدات این در و اون در میزنه, امشب دلم گرفته
 از تنهایی,از سرنوشت, از امشبی که آسمون بازم منو تنها نوشت, مثل یه جام یخ زده دلم میخواد
 جاری بشم دلم میخواد کنار تو باشم و تکراری بشم........






هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن... به هر حال دارم فراموش میکنم فراموش شدنم را...






میگن یه لیوان آب خنک آدم رو آروم میکنه ولی دوستای من هیچ کدوم اندازه یه لیوان آب خنک هم نیستن!




بعضي آدما وقتي ميان كه تو ديگه از تنهايي در اومدي، حالا ديگه مونسي 
مثل غم، اعتياد، بيماري داري.پس اي بعضيا بريد و عشقبازي منو بهم نزنيد.





دعای باران چرا ؟
دعای عشق بخوان !!
این روزها دلها تشنه ترند تا زمین ؟
خدایا کمی عشق ببار...





دل من تو كه صبور بودي چرا پس بيقراري
اگر رفته دليلي داشته ...
خدا هواي بنده هاشو داره بدون قسمت نبوده
دلكم غصه نخور خدا رو داري




انهاکه گفته اند"دوری ودوستی"یاطعم دوستی نچشیده اندیادرددوری نکشیده اند!
لعنت به هرچه دوری ودوستی....!




در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند! من خوش باور ساده محبت جستجو کردم...





چه عاشقانه نوشت شريعتى:من تو را دوست دارم و تو ديگرى را و ديگرى ديگرى را ... و در اين ميان همه تنهاييم.




خودت که باشی ، می شوی هـــــــــــیــــــــــچ
مثل آبِ صاف و زلال ، که دیده نمی شود ...




امروز خسته تر از دیروزم...
کاش میشد گوشه ای نوشت:خدایا...
امشب خیلی خسته م فردا صبح بیدارم نکن...






 تواگرمیدانستی که چه زخمی داردخنجرازدست رفیقان خوردن ازمن خسته نمیپرسیدی که چراتنهایم!!!





آنقدر پیش این و آن
از خوبــــــــی هایش گفتم
که وقتی سراغش را می گیرند
شرم دارم بگویم
تنهایــــــــم گذاشت!!!




راسـت می گـویند
یک لَحظـه غفلت یک عـُمـر پشیمانی
مدت زیـآدی طـول نکشیـد تا مَرا عــاشـق کـُنی
اَما مَن سـالـهـاست که دارَم در این تنـهایی پَر پَر می شـوم




می‌ بینی‌ ؟
حتی نرسیدن به تو هم ،
داستانِ پر از رویایِ خودش را دارد
یادت باشد
عاشق را نه شب تهدید می‌‌کند ، نه مرگ
فقط فاصله...




تـــو
درد مرا نفهمیدى ،
درد من تــــو نبودى . . .
درد من نبودن
تــــو بود که نفهمیدى . . .




دارم از تنهایی می پوسم و میمیرم...
شاید سرنوشت من اینه که همیشه با یه دنیا آه و حسرت در چرخش و نفس کشیدن باشم





زندگی به من آموخت چگونه اشک بریزم اما اشک به من نیاموخت چگونه زندگی کنم



سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها راکم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است…
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی…





به خدا سپردمت نه به دست غریبه
به فرشته های
آسمون سپردمت . . .




تنهــا بودن قــدرت مــی خــواهــد
و ایـن قــدرت را کســی بـه مـن داد
کـه روزی مـی گفت
تنهــــایـت نمــی گــذارم !!




هنوز نیامده ای خداحافظ؟!
تقصیر تو نیست، همیشه همینگونه بوده است...!
برو، ولی من پشت سرت دست نه،
دل تکان می دهم...




تنهایی یعنی تو اتوبوس دانشگاه همه دو نفری نشستن ولی تو هستی و هنذفریت




رسیده ام به حس برگی که میداند باد از هر طرف بیاید سرانجامش افتادن است.





هــــــی!
کافـــــــه چی!
میزهایت راتک نفره کن!
نمی بینی؟
همه تنهاییم!




از نفس می افتم تو هوای تلخ حسرت انگاری دیگه حضورم واسه تو نداره حرمت...






 زندگی به من آموخت، همیشه آماده دفاع از حمله احتمالیِ کسی باشم، که بهش محبت... کرده ام!!!





خاطرمان باشد شايد سال ها بعد در گذر جاده ها بى تفاوت از كنار هم بگذريم و بگوييم ، آن غريبه چه قدر شبيه خاطراتم بود...





یه وقتایى حس آخرین بیسكوئیت مونده توبسته ساقه طلایی رو دارم!
شكسته و تنها....




آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد
هیچ نشانه خاصی....
فقط با هر صدایی بر میگردد..





نمیدونی تو این روزا چقدر حالم پریشونه دلم با رفتنت تنگو دلم با بودنت خونه خرابه
 حال من بی تو نمیتونم که بهتر شم تو دستای تو گل کردم بذار با گریه پر پر شم...




عطر آوازم را میتکانم در باد خسته ام از دیوار خسته از فریاد...





و اون گرمای خورشیدی که میری روبه خاموشی نمیدونی چقدر سخته شب سرد فراموشی...




آدم هـــــای دنیــــــای مـــــــن، فعــــــل هایی را صـــــــرف می*كنند كه برایشــان صــــــــرف داشـــــــته باشــد !!




حاصل سبزترین باور من برگ زردی است که از لای ورق های دلم میریزد.
مانده ام سخت غریب....
دیگر از سبز ترین حادثه ها می ترسم....




آدم احتیاج داره یکی بیاد بزنه رو شونه ش و بگه :
هی رفـــیـــق ! از چیزی ناراحتی ؟
اونوقت آدم برگرده بگه : آره رفیق ،
از هـمه چـی ..




تو ﭼشام اشكي نمونده، تو دلم حرفي ندارم؛ دﻳﮔه وقته رفتنه...




خوابیده بودم،کابوس دیدم...
ازخواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم...
افسوس...
یادم رفته بود که از نبودت به خواب رفته بود...





هوایت دستان سنگینی داشت وقتی به سرم زدفهمیدم




هرچی میرم نمیرسم...گاهی میترسم کلاغ پایان قصه هامن باشم..




اي كه از اول جاده به سكوت شدي گرفتار.منو از خاطره كم كن .تا ابد خدانگهدار...





 سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا آمدی و تنها از دنیا خواهی رفت، بگذار عظمت عشق را درک نکنی، زیرا انقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد...!!!




از دوریت هم جیگرم میسوزه هم دلم،
خلاصه دوگانه سوزتم...




من و تنهاییم زوجیم خوشبخت ترین زوج دنیا
لحظه های با تو بودن شلوغ است شلوغ از دیگران و خالی از من....




عمیق ترین درد زندگی مردن نیست .
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی...




هی تو که رفتی!!!دم شما گرم.!!! امروز که داشتم به گذشته و حالم نگاه میکردم دیدم تبدیلم کردی
 به افسانه!!!مثل مجنون!!ولی خیابون گرد.افسانه شدم من هم.دم شما گرم باشه.....!!!...




این واژه را بلندترین شاخه درخت خوب میفهمد...





من همیشه از آغاز خواندم و تو از پایان
اما دریغ چه فرقی می کند٬ درد را از کدام سو بخوانی؟؟؟




در حسرت یک نگاه ات هستم نگاه هم کن. حتی برای یک لحظه........




از پروژکتورهای روز و شب ، از سکانس های تکراری زمین، خسته ام !




تو رفتی و منو تتنها گذاشتی
تو رفتی و قلب منو شکستی
تو رفتی و داغونم کردی
تو رفتی اما خوشبختی
تو رفتی اما من خدا رو دارم .

 




هر کس جای من بود ، می برید
اما من هنوز می دوزم ، چشم به امید …




قلبم یک خط در میان می زند….زود نیست؟
دست هر پیر زنی را گرفتم…گفته…”پیر شی مادر”…





دیشب خسته تر از هر روز بودم…
کاش میشد گوشه ای می نوشتم
“خدایا خیلی خسته ام” ، فردا صبح بیدارم نکن !!!




زخم هایم به طعنه می گویند: دوستانت، چقدر با نمک اند!





وقتی تمام احساس دلتنگیت را با یک" به من چه "پاسخ میگیری..."به کسی چه"که چقدر تنهایی






 "دیگران" همیشه برایم "گران" تمام شده اند بجای آن که "نگرانم " شوند...




شبیه قطره باران که آهن را نمی فهمد
دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد





از میان این همه بود ما در آرزوی یکی بودیم که نبود.....




شب سرشارست از رمز و راز و من سرشارم از تضاد و فكرهاي نيمه تمام ، شناور در فضا!!!





یــــــــــــــــــــــــــــــاد بگیر:
گاهی نباید ناز كـــــشید ؛
انتظاركـــــشید ؛
... آه كـــــشید ؛
درد كـــــشید ؛
فریاد كـــــشید ....
تـنهـآ باید دست كـــــشید و رفت ...
 





اصن واسم فرقی نمیکنه چقد دوروبرم شلوغه.. وقتی کسی نمیفهمه چقد تنهام.... تو این شلوغیا احساس تنهایی بیشتری میکنم حتی !





دلم می خواهد بخوابم مثل ماهي حوضمان كه چند روزيست روي آب خوابيده است





شاید قانـــون دنیا همين باشد ...... تو صاحب ِ آرزویـــــم باشي کــه ِ شیرینــي تعبیرش براي دیگــــــریست




گناهانم را دوست دارم! بيشتر از تمام کارهاي خوبی که کرده ام مي داني چرا ؟ آن ها واقعی ترين انتخاب هاي منند...




فرقی نمیکند دختر باشی یا پسر , همین که با دل کسی بازی نکنی مردی...





چیزی بدتر از زندگی کردن در دوران رو به تغییر وجود ندارد..





خیانت است اما....
آنقدر که با یادت بوده ام با خودت نبوده ام...!





کسی که بزرگترین دغدغه زندگیش ست کردن رنگ رژ لبش با لباسش است,
تاب درد دل یک مرد را ندارد...!
درد دل یک مرد را یا یک مرد میفهمد یا دود سیگارش...!!!





درد مرا انتخاب کرد...
من تو را...
تو رفتن را...
آسوده برو! دلواپس نباش من و درد و یادت تا ابد با هم هستیم




کلاغ ها گرچه سیاهند و آوازشان خوش نیست اما انقدر باوفایند که شاخه های خشک درختان را در فصل سرد زمستان تنها نمی گذارند.






 جای ِ خالیت پر نمیشود دیگر؛حتی...با خودت!
از درد های کوچک است که آدم می نالد
وقتی ضربه سهمگین باشد ، لال می شوی....
 






مــرا که هیچــ مقصدی به ناممـــ ..
و هیچــ چشمی در انتظارمــ نیستـــ را !.. ببخشید !
که با بودنمــ ترافیکـــ کرده امـــ!!





در دنياى ما حتى گرگها هم افسردگي گرفته اند و ديگر گوسفندان را نمي درند به نى چوپان گوش ميدهند و ميگرين




بعضی زخمها هست
که هر روز صبح ، باید پانسمانش را باز کنی و روش نمک بپاشی !
تا یادت نرود...
دیگر ،سراغ بعضی آدما نبــاید رفت








دلتنگـی، پیچیــده نیســت.
یک دل..
یک آسمان..
یــک بغــض ..
و آرزوهــای تـَـرک خـورده !
.

.

.
به همین ســادگـی







من پذيرفتم شكست عشق را...من پذيرفتم كه عشق افسانه است...اين دل درد آشنا ديوانه است...ميروم از رفتن من شاد باش
از عذاب ديدنم آزاد باش...گرچه تو تنها تر ازمن ميشوي...آرزو دارم ولي عاشق شوي...آرزو دارم بفهمي درد را
تلخي برخورد هاي سرد را...





در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند...
پرسید:فرزندم پس آدمت کو؟
اشک هایم را پاک کردم و گفتم:در آغوش حوای دیگریست...




براي چشمهايم نماز باران بخوان..
بغض كرده است,ابريست..اما نميبارد..!!!





به هركس كه می نگرم در شكایت است ،درحیرتم كه لذت دنیا به كام كیست؟!!




هوا اینجا نفس گیره
صدام از بغض میگیره
همه چی مثل من اینجا
به این اندازه دلگیره
هنوز فکر میکنم گاهی
کنار من تو اینجایی
ولی تقدیر من میگه
که اینجا نیست تنهایی




خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من ، ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت




رفته ایم از یاد یاران با گذشت روزگاران ، گر ز ما و روزگاران یاد می شد بد نمی شد





همه چیز را فروختم به جز آن صندلی که تو روی آن نشستی.شاید روزی که برگشتی خسته باشی.....

 


برچسب‌ها:

پیامک تنهایی 92

 


در خیالم پشت سرت آب ریختم.نه برای اینکه برگردی.تا پاک شود هر چه ردپای توست از زندگی ام....





تنها که باشی آرزو میکنی کاش یکی اسمت را صدا کند.حتی اشتباهی...!










 خدا جون وقتي منو نقاشي كردي زيبا نقاشي كردي. ممنون سالم نقاشيم كردي. ممنون! ولي آخر چرا خداجون تنها نقاشيم كردي





بهای سنگینی دادم تا فهمیدم: کسی را که قصد ماندن ندارد باید راهی کرد....





بحساب خیالبافی ام مگذار، اما ستاره ای دارم در تاریکترین شبها،فقط خواستم بدانی که میتوان دلخوش کرد به چراغهای کوچک یک هواپیما.




و عشق قیچی شد!
وقتی تو سنگ شدی و من کاغذی بی رنگ




خیلی سخته که روز تولدت همه بهت تبریک بگن جز اونی که فکر میکنی به خاطرش زنده ای...




گفت: دوستت دارم...
از کجا باید میدانستم او را به یاد دیگری می اندازم....




آموخته ام که اگر کسی یادم نکرد ، من یادش کنم ،
شاید او تنها تر از من باشد !!!




درونم غوغاست..ساده ميشكنم..با يك تلنگر كوچك.. اينگونه نبودم... شدم..!!





ازكفش هايش خوشم آمد،بهانه اي شدبرايش...گفت:"بپوش و برو..."




مدام گفت خيالت تخت من وفادارم!ومن چه ساده لوحانه خيالم راتختي كردم براي عشق بازي اوباديگري...





و سالها بعد یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست که کجایی اما آرزوی من برای خوشبختیت تو را
 در بر خواهد گرفت و احساس میکنی اندکی شادتر و اندکی خوشبخت تری و نخواهی دانست که چرا...





چه رسم عجیبیه!!! همیشه اون موقعی که بهشون نیاز داری تنهات میزارن و اون موقعی که دیگه نیازی بهشون نداری
 برمیگردن پیشت. اما ای کاش اونا هم میدونستند که" چه زود دیر میشه" انقد دیر که دیگه جایی واسه اونا نمیمونه...
 نه تو قلبت نه تو زندگیت...






تـمـام سـیگـارهـای دنـیـا را هـم کـه دود کـنـی،
تـنـهـایـیـت تـوجـه هـیـچـکـسـی را جـلـب نـخـواهـد کـرد،
جـز پـیـرمـرد سـیـگـار فـروش!!!!





چه سخت است تشییع عشق روی شانه های فراموشی، وقتی میدانی پنج شنبه ای
نیست تا رهگذری بر بی کسی فاتحه بخواند!




علت.. بی خوابی ام.. را.. چگونه.. بگویم.. وقتی.. یاد.. تو.. از.. سقف.. اتاقم.. چکه.. میکند....




 ديشب كه باران آمد...ميخواستم سراغت رابگيرم...اماخوب ميدانستم اين بارهم كه پيدات كنم....باززيرچترديگراني....





سال هاست وفا مرده
از بس سرمان شلوغ شده به تشیع جنازه و مجلس ختم هم نرسیدیم





چه معادله ی نا برابری
وقتی که من
برای دیدنت چشمهایم را می بندم
و تو
برای ندیدنم





آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست / یوسف عوض شده ست ، زلیخا عوض شده ست 
خو کن به قایقت که به ساحل نمی رسیم / خو کن که جای ساحل و دریا عوض شده است 
حق داشتی مرا نشناسی به هر طریق/ من همچنان همانم و دنیا عوض شد است




بعد از اين هم آشيانت هر كس است
باش با او،
ياد تـو مـــــا را بس است





چه تجارت ناشیانه ای بود آن همه نازی که من از تو خریدم ...





گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم ، حتی برای "تو" که سالها منتظر در زدنت بودم .



میخواهم بمیرم
در این دنیای که یارای دل بستن به ”نامرد” را ندارم.




خدایا من چه سازم
خسته ى راهی درازم
نه فرهادم که مرد از داغ شیرین
نه ایوبم که با دنیا بسازم




دل مَسوزان که می سوزانند تو را . .




هى کافه چى !!!
میزهایت را تک نفره کن…
نمى بینى؟!
همه تنهاییم!!!





روزگاري جاده اي بودم غرق تردد،جاده اي كه ازرفت وآمدلحظه اي خالي نميشد،من كه
 بسياري ازغريبان رابه آبادي رساندم،عاقبت خودماندم وويرانه وتنهايي خود.




لعنـــــــــــــــت به همه ضرب المثل های جهان
هروقت لازمشان داری،
برعکس از آب درمی آینــــــــــــد...
مثلا همین حــــــالا
که من تـــو را می خواهــ ــم
و طبق معمول،
خواستن نـتـوانستن استـــــــــــــــــــ .....



چقدر سخته یکی بهت بگه گل باش بچینمت! بعد یه عمر بهت بگه برو نمیخوام ببینمت.




حالا كه زير گريه جشن باران گرفتم،حالا كه مهرت را از دل بيرون انداختم،گويي پشيماني
افسوس. . .افسوس. . .





 روى قلبى نوشته بودند:شكستنى است،مواظب باشيد،
امامن روى قلبم نوشتم:شكسته است،راحت باشيد.




تو چشم میذاری من قایم میشم ......... اما تو یکی دیگه رو پیدا میکنی





و چه لذتی است در تنهایی
باور نداری ؟
از خدا بپرس . . .





همیشه یادمون باشه
از اومدن یکی توی زندگیمون....
ذوق مرگ نشیم
تا وقتی که تنهامون گذاشت و رفـــت
دق مـرگ نـشیم...!





خوش به حالت تکه سنگ
که نداري دل تنگ
حسوديم ميشه به تو بي صداي و ي رنگ
دل عاشق نداري پيش کس جا بذاري
تا با غم بشکننش از چشات خون بباري




وای از آن شب زنده داری تا سحر.... وای از آن عمری که با او شد به سر.....




سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند
اما وقتى تو نیستى
هیچکس نیست دلم را گرم کند!




تلخ است باور نبودن آن ها که میتوانستند باشند
و تلخ است امروز باور آن ها که ادعای ماندن دارند...





باور کرده ام هیچکس مال دیگری نیست...
این تجربه واقعی آزادی است:
داشتن مهمترین چیزهای عالم
بی آنکه صاحبش باشی!




وقتي گلدون خونمون شكست پدرم گفت:قسمت اين بود، مادرم گفت: حيف شد، برادرم گفت: كاش دو تا داشتيم، خواهرم گفت: قشنگ بود...
اما وقتي دل من شكست كسي به فكرش نبود
هيچكس...





دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد




دکتر راست می گفت
که "روی"،برای ِ سلامتی ِ مو مفید است
از من که روی برگرداند
موهایم ، همه سفید شدند !





در خزان عمرم و در سینه پروردم بهار
در شگفتم از شکفتن های بی هنگام خویش





ایــن روزهــا در مـــن
حــالـــتِ فـــوق الــعــاده
اعــــلام شـــده اســـت ...
بـیـــش از حــد مـجـــــاز
دلـتـنـگــــــ شــــده ام . . .


لحظه هایم منجمد شده اند در زمستان تنهایی؛
اشک قندیل بسته بر مژگانم؛
کوهی از یخ انگار در سینه ام می تپد؛
چه زمستان بی بهاری حاکم است بر زندگی من!






 چشمانم به دنبال بهانه ای هستند برای باریدن...
... و چه بهانه ای ابری تر از نبود تو در کنارم؟




یادته بهم گفتی: چطور میشه تو خاطر تو موندگار شد؟ گفتم: یا دلم را بدست بیار یا اونو بشکن... ولی نمیدونم چرا دومی را انتخاب کردی! واقعا چرا؟





تو گفتی برمیگردی قبل یک ماه... ولی یک ماه و ششصد روزه رفتی...





من پذیرفتم شکست خویش را/پند های قلب دور اندیش را/من پذیرفتم که عشق افسانه است/این دل درد آشنا دیوانه است/میروم...
میروم شاید فراموشت کنم/با فراموشی هم آغوشت کنم/میروم از رفتن من شاد باش/از عذاب دیدنم
 آزاد باش/گرچه تو تنها ترمن میروی/آرزو دارم ولی عاشق شوی/آرزو دارم بفهمی درد را/تلخی برخورد های سرد را....



کـــــــــــم بــاش
از کم بودنت نتــــــــرس
اوني که اگـه کم باشي ولــــــــت ميکنه
همونه که اگه زيـــاد باشي حيفو ميلت ميکنه. . .




هنگامي دستم را دراز كردم كه دستي نبود
هنگامي لب به زمزمه گشودم كه مخاطبي نداشتم
و هنگامي تشنه آتش شدم، كه در برابرم دريا بود و دربا و دريا …!





هر روز نبودنت را... بر دیوار خط کشیدم... ببین این دیوار لامروت... دیگر جایی برای خط زدن ندارد
... خوش به حال تو... که خودت را راحت کردی... یک خط کشیدی تنها... آن هم روی من.......



افلاطون را گفتند چرا هرگز غمگین نمیشوی؟ گفت دل به هرچی که نمیماند نمیبندم...



كاش همانطور كه از شكستن تكه اي شيشه بر ميگردي و نگاهش ميكني
وقتي دل مرا شكستي،يكبار بر ميگشتي فقط نيم نگاهي ميكردي...




تيغ روزگار شاهرگ كلامم را چنان بريده كه سكوتم بند نمی آید...!




بر شانه ام می زنی تا تنهایی ام را بتکانی... به چه دل خوش کرده ای؟ به تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟!!!




دلم را سخت میشکنی و آسان عذر خواهی می کنی،
این عادلانه نیست ....




ديرآمدي باران دير..
من درجايي در حجم نبودن كسي خشكيدم...




حرفش را ساده گفت : من لایق تو نیستم ، نمیدانم خواست لیاقتم را یادآوری کند یا خیانت خودش را توجیه ...




ديگر قلبم به تنهايي عادت كرد،ديگر اشكم به چشمانم خيانت كرد،ديگر شادي در روزهايم گم شد،





 دل من یه روز به دریا زد و رفت / پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی برايش کهنه بودن / خودش را در مرده ها جا زد و رفت . . .




گويي پشيماني از رفتن، ولي بدان ديگر نيست حال بازگشتن، بدان كه اين روزها به نبودنت عادت كردن





غمت هر روز بر دلم چنگ ميزند، ميخواهم فراموشت كنم اما مي داني اين دل مگر ميگذارد





لــــــــحظه های ســــکوتم پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند
مــــــمـلو از آنــــــچـــه مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم و نــــــــــــمی گـــــویم...




دل اگر بستى، محكم نبند، مراقب باش گره كور نزنى، او ميرود، تو ميمانى و يك گره كور !




من همیشه میخندم.تا کسی نفهمه چقدر عاشقم.تا کسی نفهمه دلم واس شنیدن صدای کسی تنگ شده.که یه روزی عاشقم
 کردو حالا مدتها منو از شنیدن صداش محرووم کرده.میخندم.تا کسی نگه چقدر تو ساده ای.خاک برسرت که هنوز
 منتظری..باصدای بلند میخندم.به سادگی خودم. به یاد همه شبهایی که گریه هاتو من ارووم میکردم.با صدای بلند به 
حال غریب خودم میخندم.چون نمیخوام کسی به گریه هام بخنده..





هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را
زیر و رو میکنـَم ..
میدانــم بالاخره
یکــ روز
به مــن نیاز پــیدا میکنی ...




اگر دلت گرفت ، سکوت کن !
این روزها هیچکس معنای دلتنگی را نمیفهمد . . .





دودی که از دهانم بیرون میاد، دود سیگار نیست!
قلبم سوخته...!
دود میکنه . . .




سوز می آمد…سردم شد…!
برف بود و برف…
بافتم و بافتم…
تارهای “رویا” را به جان پودهای “کمبود”…
کم داشتمت…!
بافتم… رج به رج…
“خیالت” را…
بر تن عریان “تنهاییم”…
و…انگار بودی…!
گرم که نه…
آب شدم… از شرم حضورت…!





درد من حصار بركه نيست ،درد من زيستن با ماهياني است كه حتي فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است...





جای پاهایت بر دل برفی من مانده،به حرمتت بهار دلم همچنان زمستانیست. . .




نمیدانم دوستش دارم یا نه؟ با هم قدم میزنیم، با هم میخوابیم، دلم ک میگیرد
 آغوشش را باز میکند و بر گونه هایم بوسه میزند نمیدانم دوستش دارم یا نه؟!
تنهاییم را ...




برای من باشی،خوب میشود بهشت میشود
نباشی،امانخواهی اما. جهنم نمیشود!
فقط ساعت هاگاهی دیوانه ام میکند.
شاید بیشترازگاهی...




زین پس تنها ادامه میدهم، در زیر باران.
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم.
میخواهم تنهایی ام رابه رخ این هوای دو نفره بکشم....!
باران نبار من نه چتر دارم نه یار...!








 دلم كه تنگ مي شود مي خواهم فرياد بزنم شكستنم را ولي سنگيني تنهايي آسمانم را گرفته




زندگی را چگونه باور کنم چگونه بتوانم بر تن سرد خود گرمایی . کسی نیست کسی که دستهایم را بگیرد
 دستهای من سرد است ایا گرمایی نیست .ادم برفی با سردی تمام شالی دارد خوش به حال ادم برفی .





تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است ، اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !




من كه رفتم از شهر دلت،عاشق بودم ولي بي وفايي ديدم ازت،بازگشتي در كار نيست ميروم بي تو،خدا نگهدار تا روز قيامت





دوستیها کمرنگ بی کسی ها پیداست راست گفتی سهراب آدم اینجا تنهاست.




بي تو قلبم كم آورد،بعد از تو فقط تنهايي بود كه دوام آورد




هواي تو از دود سيگار هم مضرتراست...
دود سيگار به سرفه ام مي اندازد،هواي تو به گريه ام...




دير آمدي...
سفيد شد موهايي كه براي برگشتنت آراسته بودم.




چقدر دلم هوايت را ميكند
حالا كه دگر هوايم را نداري...





خدايا هواست هست صداي هق هق گريه ام ازهمون گلويى ميايد كه تو از رگش به من نزديكتري!




دوباره سیب بچین حوا
من خسته ام....
بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند!




عشقه من,از من گذشتي خوش گذر ,بعد از اين حتي تو اسمم را نبر ,خاطراتم را تو بيرون كن ز سر,ديشب از كف رفت ,فردا را نگر...





يك عمرقفس بست مسيرنفسم را
حالا كه دري هست مرابال وپري نيست،
حالاكه مقدرشده آرام بگيرم
سيلاب مرابرده وازمن اثري نيست، بگذاركه درها همگي بسته بمانند
وقتي كه نگاهي نگران پشت دري نيست..




اگر براستی خواستن توانستن بود ؛ محال نبود وصال و عاشقان که همیشه خواهانند؛همیشه میتوانستند تنها نباشند.





اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛عاشقان سکوت شب را ویران میکردند.






 كنج اتاق،آرام نشسته ام.جواني ام چنگي به دل نمي زند.مادر،برخيز.كفش هايم را پاك كن،كيف و كتابم را بردار،مي خواهم به كودكي برگردم.




از همان اول قصه ی مارا لو دادند.....
یکی بود یکی نبود!



تنهاییم را به گردن هیچکس نمی اندازم ، گردن هیچکس تاب این همه سنگینی را ندارد !




آدم ها تنها که نباشند ، می روند ...
تنها که می شوند ، برمی گردند ...
وقتی که برگشتند تنها لایق یک جمله اند : "هِررررری




ام و دیگر
به هیچ کس نمیرسم...




خواستم با یکی درد دل کنم..!.. اول ازش پرسیدم سیگار داری ..!؟ گفت می خوای بکشی …!؟
 گفتم نه .. تو بکش تا طاقت حرفامو داشته باشی..




بهم گفت يه آرزو دارم برام دعا كن.
چه شبها كه اشك ريختم و برايش دعا كردم.
اما حيف كه نميدونستم آرزويش جدايى از من بود...





ميروم . . .
تا خانه ها و كوچه ها. . .
جاي پاي تورا. . .
به خاطر بسپارند. . !




همه ي اشكانم براي تو بود،عشقت برايم خالي از لطف نبود،درست است مرا از خود بي خود كردي،ولي تنهايي را به من هديه كردي



جاي پاهايت بر دل برفي من مانده،به حرمتت بهار دلم همچنان زمستانيست. . .




غمناك ترين ترانه ي دلم بهانه ديدن توست توبگوبادل بيقرارم چه كنم ؟





تو باش نه به این خاطر در این دنیای بزرگ تنها نباشم تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایم تنهاترین باشی




هر بار كه می خواهم به سمتت بيايم، يادم می افتد كه دلتنگی بهانه خوبی برای تكرار يک اشتباه نيست ...!




وقتی تنهاییم،دنبال دوست میگردیم،پیداش که کردیم،دنبال عیب هایش میگردیم،وقتی از دستش دادیم ،در تنهایی دنبال خاطراتش میگردیم...
مراقب قلب ها باشیم، هیچ چیز اسان تر از قلب نمیشکند.




سرگذشتمان چنين بود ما با دنيا آمديم دنيا با ما نيامد...







 گفتي مابه درد هم نميخوريم،اماهرگز نميدانستي من تورابراي دردهايم نميخواستم.





ديگرنميگويم"گشتم نبود،نگرد نيست".بگذاريد صادقانه بگويم."بود اما مال من نبود". شمابگرديد...شايدمال شماباشد!





نه مهربانی تو را میخواهم ، و نه دلسوزی های تو را
نمیبخشم آن قلب بی وفای تو را
بگذار در حال خودم باشم
به تنهایی بیشتر از تو ، نیاز دارم
پس بگذار با تنهایی تنها باشم
در خلوت خویش با غمها باشم
نمیخواهم دوباره بازیچه دست این و آن باشم





گذشته که حالم را گرفته است !
آینده که حالی برای رسیدنش ندارم !
و حال هم حالم را به هم میزند ! چه زندگی شیرینی...!





ديشب به يادت تمام ستاره هاي آسمان را شمردم ، تازه فهميدم چقدر آسمان كوچك است .




ازوقتى تورفتى، آينده هيچ وقت نيامد كه هيچ...
گذشته هم هيچ وقت نگذشت...!





نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی !





اگه ميدونستي چه قدر تنهام هميشه برام اشک ميريختي غمگين و اگه ميدونستي هميشه اشک ميريزم هرگز تنهام نميزاشتي





يکي باش براي يک نفر ...نه تصويري مبهم در خاطره ها





در اين فصل باراني زير باران گريه ميكنم تا چشمي اشك تنهايي مرا نبيند. . .





فريادها مرده اند ، سكوت جاريست تنهايي حاكم سرزمين بي كسي است. ميگويند خدا تنهاست ما كه خدا نيستيم پس چرا ازهمه تنهاتريم؟





من، تو، ما، يادت ھست؟ تمام شد!
حالا؛ تو، او، شما، من ھم به سلامت





با قلب پاكت از خدا بخواه منو صبرم بده، هنوز نرفتي از پيشم دوريت داره زجرم ميده





همه ي نيمكت هاي پارك دو نفرن...

بيخيال روي چمن ميشينم...






گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است ... داشتن ِ بعضی ها تنهاترت می کند ..!







 بعضی زخمها هست
که هر روز صبح ، باید پانسمانش را باز کنی و روش نمک بپاشی !
تا یادت نرود...
دیگر ،سراغ بعضی آدما نبــاید رفت !!






چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده!
هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند…!





دیوانه ام اگر این بار بگویم عاشق شدم چون تو این زمونه عشق معنی نداره...!





شاید آن روز که رفتم یاد تنهایی کنی . من همان تنهایم × یادت نره یادم کنی

فرستنده : حسین از هفت تپه(سیماش)





یه نگاه بود اولش که باهمون نگاه تمام فکرو هوشم را از سرم برد ولی الان هه هه... با تنهایی خودم خوشم





اس ام اس خالي هم قبول ميكنيم
.
.
.
.
.
انجمن فراموش شدگان






لعنت به همه قانون های دنیا
که در آن شکستنِ دل...
پیگردِ قانونی نـَدارد
 



تو را برای عاشقی بهانه کردم بیا و نذار این دل از تنهایی رنج بکشد





این روزها هرکی منو میبینه میگه : وای خوش به حالت چقدر لاغر شدی . رمز موفقیت چی بوده ؟!
من فقط لبخند میزنم و تو دلم میگم : بازیچه شدن !




کسی که یک بار رفته ، اگر هم برگرده ، یادت باشه که دیگه راهِ رفتن رو یاد گرفته . . .




بعضیها یار نیستن بارن !!!
وقتی که میرن ، آدم احساس میکنه ” سبک ” شده !




سالهاست عبور کرده ام از خویش….یادم بخیر…..
 


هه هه عاشقی!! دیگر عشقی وجود نداره ک عاشقی هم باشه...!




اگر معنی عشق را میدانستی, ب این دل که عاشقت شده نمیگفی" برو"




صبر کن ، برگرد ، چمدان هایمان اشتباه شده است ، دلم را به جای خاطراتت بردی !

 


برچسب‌ها: 

اس ام اس sms

 وقتی عاشق یه نفر میشی و باهاش خوشی،اما یه روز میرسه که مجبور می شی
 علی رغم عشقی که بهش داری ازش بگذری... بعد بیاد بهت بگه دل سنگ دلت میشکنه





روز روشن بود،لحظه اي شب تار شد و من خود بر زمين ديدم
فهميدم تو دگر نيستي و من در تنهايي باز هم گريستم





برو عقب لطفا... من خودم هم انقدر به خودم نزديک نمي شم چه برسه به شما که تازه از راه رسيدي!





وقتي که تـنـهـام
بـالـاتـر و بـهـتـر ميتونم پـرواز کنم چون نه نگران جـا مـونـدنـم و نه نگران جا گـذاشـتـن...





ديگر نه از حادثه خبري است و نه از اعجاز چشم هاي آشنا ؛ از دلتنگي هايم
 كه بگذريم "تنهايي" تنها اتفاق اين روزهاي من است




میخواستم بدونم واقعا جمعیت دنیا۷ میلیارد؟
پس چرااینهمه دل تنها داریم!





قطار میرود تو میروی تمام ایستگاه میرود ومن چقدر ساده ام که سال های سال در انتظار تو کنار این قطار...





عمریست خودم را به خریت زده ام دلم برای اون روی سگم تنگ شده...





این روز ها احساس بچه ای رو دارم که رفت تو کوچه تا بازی کنه اما کسی بازیش نمی ده..





کسی هرگز نمی داند چه سازی میزند دنیا/چه میدانی تو از امروز..
.چه میدانم من از فردا../همین یک لحظه را دریاب که فردا میشویم تنهاتر از تنها.....






مي دانم روزي با تن خسته و خيس ، سوار بر قطرات درشت باران بر ناوادنهاي چشمم فرود
 مي آيي در ميان انبوه مژگانم ميزبان خواهم بود و در آن لحظه چشمانم را براي هميشه مي بندم تا ديگر دوريت را حس نکنم






تنهایی من از اونجایی شروع شد که ،
میان این همه " بود "
منتظر یکی بودم که "نبود "....






كلافه ام........مثل زماني كه مادرم نميتواند سوزن نخ كند.....






دوستی ها بیرنگ .....بی کسی ها پیداست .....راست میگفت سهراب .....آدم اینجا تنهاست






لحظه های ناب کودکیم درپیچ وتاب زمان گم شد ،دوستانم راروزگار گرفت،عشقم را عاشق دیگر ربود وخدایم راخداکشت.
ما ماندیم و قلیانی کنج لب وتلخی چای بی قند و شبهای تاریک سرد وخش خش برگهای زرد…




 در عجبم….!!
راننده نیستم…..!!
اما هر کس به من میرسد…..
مسافر است….!!!




سرگذشت ما هم این بود!!! ما به دنیا آمدیم ولی دنیا به ما نیامد...!





من همون دیوونه ایم که هیچوقت عوض نمیشه...همونی که همه باهاش خوشحالن اما کسی
 باهاش نمیمونه...همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میکنن...
همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تکیه گاهی نیست...همون!!!




چه تند تند میدوی برای فراموش کردنم...!
بی انصاف!
مگر نمی بینی پاهای خیالم در فراموش کردنت چقدر ناتوتن اند..؟!






خیلی جالبه!!!
من هیچ وقت بلد نبودم انشای خوبی بنویسیم یا یه متنی چیزی...اصلا ادبیات اینام خوب نبود....
ولی تنهایی ، سختی روزگار و بی وفایی ذوق انشا نوشتن و متن نوشتن و... رو به من آموخت.....





امشب شب روياي تو بودو تو نبودي در دل
همه آواي تو بودو تو نبودي در دل
زير لب آهسته تمناي تو ميكرد
در حسرت ديدار تو بودو تونبودي...






من اين روزها.. صِداي ثانيه ثانيه ِ فراموش شُدنم را ميشنوم...





اشتباه من این بود که هرجا رنجیدم‌ "خندیدم" فکر کردند درد ندارد. و سنگین تر زدند ضربه ها را......





نمی دانم کجاست و چگــونه می گذرد!!
چند وقتیست از "حالم" بی خبرم !






هرگز به دیگران اجازه نده قلم خودخواهی بدست گیرند دفتر سرنوشت را رقم زنند خاطراتت را پاک کنند و در پایانش بنویسند قسمت نبود





میدونی غربت یعنی چی؟ یعنی ندیدن نگاهی که دوسش داری ...




چشم من باز گریست ، قلب من باز ترک خورد و شکست ،
باز هنگام سفر بود و من از چشمانت میخواندم که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد
و نخواهی فهمید بی تو این باغ پر از پاییز است ..






سفت بغــــلش کن ؛
محکــم ببوسش ،
نگران نبــــاش !
کم کم به اين يکي هـــــم عادت مي کني ....
زانو رو میــــگم ... !!!






من به خودم مثل یک مداد رنگی نگاه می کنم شاید رنگ مورد علاقه
 تو نباشم اما میدونم روزی برای کامل کردن نقاشی ات به من نیاز پیدا خواهی کرد.





گاهی باید دور خود یک دیوار تنهایی کشید...
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی...نه...
بلکه برای اینکه ببینی برای چه کسانی اهمیت داری که این دیوار را بشکند...!!!






 بر تمام قبرهاى این شهر،بوسه بزن شاید به یاد بیاورى کجا مرا جا گذاشتى….من در
 تنها ترین قبر این شهر خفته ام ،صداى کلاغها را نمى شنوى؟دارند برایم فاتحه مى خوانند…!!






جانمازم شاهدى بر دل شکستن هاى اوست ،بغض هایم ادعایم راگواهى میکند






اگه احساس تنهایی کردی از من سراغی نگیر،چون خودم به اندازه کافی تنهایی دارم






او به تو سیلی زد
من نگران تو شدم
تو عاشق او شدی





با كسي كه دوستش داريد:
آهنگ گوش ندهيد
نخوابيد
فيلم نبينيد
كلا خاطره نسازيد
در نبودنش مي فهميد چه مي گويم





این روزها دلم میخواهد خــرمـایـی بخورم و فـاتـحه ایـی بخوانم برای روحـــــم..
شادیـش ارزانــی آنهایی که
رفـــــــــــــــتـنـش
را لحظه شـمـاری میکردند…




دوســــــت دارم با يكـــي بشـــينم صحــــــبت كـــنم
بـــعـــدش نـــگـــم :
كـــاش بـــهـــش نمـــيگفتـــم.






خيلي سخته اون كسي كه دوست داري بعد چند سال بهت بگه مچكرم داداش!؟
يعني مثل داداشم هستي
 





چون که از < من > رستم و با < ما > شدم / ای عجب تنها تر از تنها شدم




باز آسمان ابریست
چشمانم گریه میخواهد
دلم با نم نم باران میگرید و میگرید
نگاهم ب پرندگان کوچ رو خیره میماند
اکنون در پی دیدار=تو= تنهاترینم





هر روز بزرگتر میشویم
و دنیا کوچکتر
و تاریخ همیشه پنج نقطه دارد
و پنج انگشت
و چقد کوچک است این دنیا
جایی ک حتی برای من و تو ندارد
تا با هم زیر یک سقف
نان و عشق بخوریم!






دریچه های بسیار مانده
است برای دیدنت
اما گامهای تو
روی مردمک چشم من میلغزند





واکنش عشق در حرارت
بی مهری تو
تجزیه قلب من است




باز هم قافیه را باخته ام
چون نمیدانستم
قد شعر تو شدن
چ قدر سنگین است




اگه نیمه گمشدتو پیدا نکردی زیاد مهم نیست …
درد واقعی از اونجایی شروع میشه که نیمه پیدا شدتو گم کنی !




 چه زخم هایی بر دلم خورد تا یاد گرفتم که هیچ نوازشی بی درد نیست !




خیلی سخته که عشقت رو با کس دیگه ای ببینی بعد بهش اس ام اس بدی کجایی ؟
بگه تو قلبتم . . . !





آخه چقد آدم بدبخت ميتونه باشه
عاشق يه دختر باشي و اين دخترم عاشق تو باشه
خانواده دختر بفهمن،دختر رو به باد كتك بگيرن و تمام صورت و بدنشو كبود كنن
بعدش دختره از ترس كتك دوباره،مجبور بشه با گريه واسه هميشه أزت خداحافظي كنه
خدايا داستان زندگي منو ميبيني
خدايا...:-(






به “من” چه که بعد از “تو” “او” می آید ؟؟؟
مشکل از قواعد دستوریست !!!





غصه ی دیروزم شد قصه ی امروزم چون به فکر قصه ام افتادم باز فردایش غصه خوردم




بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو ک رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه این ثانیه ها خواهم مرد
موج ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند
موج در موج در این فاصله ها خواهم مرد





سکوت
یک دنیا سخن
اما......
یک دنیا سکوت آرامشم را برهم
میزند
زیرا ک عمری را با سکوت
گذرانده ام





ديگه از بگو مگو خسته شدم من از اون قلب دروغ خسته شدم،نميخواي بموني توي اين 
خونه،چشم تو دنبال چشماي اونه،همه ي حرفاي تو يك بهونه است،اون جهنمي كه ميگن اين خونست...






تو ک گفتی دوست ندارم
پس چرا هر شبی که
میای به خوابم
مهربون تر از شب قبلی؟ :(





کاش میدونستی
حاظرم همه روزهای زندگیمو
بدم ولی بتونم برای چند دقیقه
با تو زندگی کنم
فقط من و تو...




بغض های زیاد توی گلوم
حسرت یه آآآآآه عمیق کشیدنو
ب دلم گذاشته-




فلك در دفترعشقم قلم زد ،چه اوقات خوشي داشتم به هم زد
،الهي اي فلك چرخت نگردد،كه چرخت آرزوهايم به هم زد.





شده ام معادله چندمجهولي
اين روزها،هيچ كس
ازهيچ راهي..
مرا نمي فهمد..!؟





گاهی تنها بودن بهای ادم ماندن است...
اما دگر تنها ماندن بس است و من ادم شدم..
کنون در خلوت تنهایی ام برای نبودنت میگریم...





هی بی وفا شانه هاین مثل بالش مسافر خانه ای است
که سر های زیادی را تکیه گاه بوده است . . ..





 در عجبم….!!
راننده نیستم…..!!
اما هر کس به من میرسد…..
مسافر است….!!!





سرگذشت ما هم این بود!!! ما به دنیا آمدیم ولی دنیا به ما نیامد...!





من همون دیوونه ایم که هیچوقت عوض نمیشه...همونی که همه باهاش خوشحالن
 اما کسی باهاش نمیمونه...همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میکنن..
.همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تکیه گاهی نیست...همون!!!





چه تند تند میدوی برای فراموش کردنم...!
بی انصاف!
مگر نمی بینی پاهای خیالم در فراموش کردنت چقدر ناتوتن اند..؟!





خیلی جالبه!!!
من هیچ وقت بلد نبودم انشای خوبی بنویسیم یا یه متنی چیزی...اصلا ادبیات اینام خوب نبود....
ولی تنهایی ، سختی روزگار و بی وفایی ذوق انشا نوشتن و متن نوشتن و... رو به من آموخت.....




امشب شب روياي تو بودو تو نبودي در دل
همه آواي تو بودو تو نبودي در دل
زير لب آهسته تمناي تو ميكرد
در حسرت ديدار تو بودو تونبودي...





من اين روزها.. صِداي ثانيه ثانيه ِ فراموش شُدنم را ميشنوم...




اشتباه من این بود که هرجا رنجیدم‌ "خندیدم" فکر کردند درد ندارد. و سنگین تر زدند ضربه ها را......






نمی دانم کجاست و چگــونه می گذرد!!
چند وقتیست از "حالم" بی خبرم !






هرگز به دیگران اجازه نده قلم خودخواهی بدست گیرند دفتر سرنوشت
 را رقم زنند خاطراتت را پاک کنند و در پایانش بنویسند قسمت نبود





میدونی غربت یعنی چی؟ یعنی ندیدن نگاهی که دوسش داری ...





چشم من باز گریست ، قلب من باز ترک خورد و شکست ،
باز هنگام سفر بود و من از چشمانت میخواندم که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد
و نخواهی فهمید بی تو این باغ پر از پاییز است ..





سفت بغــــلش کن ؛
محکــم ببوسش ،
نگران نبــــاش !
کم کم به اين يکي هـــــم عادت مي کني ....
زانو رو میــــگم ... !!!






من به خودم مثل یک مداد رنگی نگاه می کنم شاید رنگ مورد علاقه
 تو نباشم اما میدونم روزی برای کامل کردن نقاشی ات به من نیاز پیدا خواهی کرد.





گاهی باید دور خود یک دیوار تنهایی کشید...
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی...نه...
بلکه برای اینکه ببینی برای چه کسانی اهمیت داری که این دیوار را بشکند...!!!








 بر تمام قبرهاى این شهر،بوسه بزن شاید به یاد بیاورى کجا مرا جا گذاشت
.من در تنها ترین قبر این شهر خفته ام ،صداى کلاغها را نمى شنوى؟دارند برایم فاتحه مى خوانند…!!





جانمازم شاهدى بر دل شکستن هاى اوست ،بغض هایم ادعایم راگواهى میکند





اگه احساس تنهایی کردی از من سراغی نگیر،چون خودم به اندازه کافی تنهایی دارم





او به تو سیلی زد
من نگران تو شدم
تو عاشق او شدی





با كسي كه دوستش داريد:
آهنگ گوش ندهيد
نخوابيد
فيلم نبينيد
كلا خاطره نسازيد
در نبودنش مي فهميد چه مي گويم




این روزها دلم میخواهد خــرمـایـی بخورم و فـاتـحه ایـی بخوانم برای روحـــــم..
شادیـش ارزانــی آنهایی که
رفـــــــــــــــتـنـش
را لحظه شـمـاری میکردند…





دوســــــت دارم با يكـــي بشـــينم صحــــــبت كـــنم
بـــعـــدش نـــگـــم :
كـــاش بـــهـــش نمـــيگفتـــم.





خيلي سخته اون كسي كه دوست داري بعد چند سال بهت بگه مچكرم داداش!؟
يعني مثل داداشم هستي
 



چون که از < من > رستم و با < ما > شدم / ای عجب تنها تر از تنها شدم






باز آسمان ابریست
چشمانم گریه میخواهد
دلم با نم نم باران میگرید و میگرید
نگاهم ب پرندگان کوچ رو خیره میماند
اکنون در پی دیدار=تو= تنهاترینم





هر روز بزرگتر میشویم
و دنیا کوچکتر
و تاریخ همیشه پنج نقطه دارد
و پنج انگشت
و چقد کوچک است این دنیا
جایی ک حتی برای من و تو ندارد
تا با هم زیر یک سقف
نان و عشق بخوریم!





دریچه های بسیار مانده
است برای دیدنت
اما گامهای تو
روی مردمک چشم من میلغزند






واکنش عشق در حرارت
بی مهری تو
تجزیه قلب من است





باز هم قافیه را باخته ام
چون نمیدانستم
قد شعر تو شدن
چ قدر سنگین است




اگه نیمه گمشدتو پیدا نکردی زیاد مهم نیست …
درد واقعی از اونجایی شروع میشه که نیمه پیدا شدتو گم کنی !





 چه زخم هایی بر دلم خورد تا یاد گرفتم که هیچ نوازشی بی درد نیست !





خیلی سخته که عشقت رو با کس دیگه ای ببینی بعد بهش اس ام اس بدی کجایی ؟
بگه تو قلبتم . . . !





آخه چقد آدم بدبخت ميتونه باشه
عاشق يه دختر باشي و اين دخترم عاشق تو باشه
خانواده دختر بفهمن،دختر رو به باد كتك بگيرن و تمام صورت و بدنشو كبود كنن
بعدش دختره از ترس كتك دوباره،مجبور بشه با گريه واسه هميشه أزت خداحافظي كنه
خدايا داستان زندگي منو ميبيني
خدايا




به “من” چه که بعد از “تو” “او” می آید ؟؟؟
مشکل از قواعد دستوریست !!!




غصه ی دیروزم شد قصه ی امروزم چون به فکر قصه ام افتادم باز فردایش غصه خوردم



بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو ک رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه این ثانیه ها خواهم مرد
موج ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند
موج در موج در این فاصله ها خواهم مرد






سکوت
یک دنیا سخن
اما......
یک دنیا سکوت آرامشم را برهم
میزند
زیرا ک عمری را با سکوت
گذرانده ام




ديگه از بگو مگو خسته شدم من از اون قلب دروغ خسته شدم،نميخواي
 بموني توي اين خونه،چشم تو دنبال چشماي اونه،همه ي حرفاي تو يك بهونه
 است،اون جهنمي كه ميگن اين خونست...




تو ک گفتی دوست ندارم
پس چرا هر شبی که
میای به خوابم
مهربون تر از شب قبلی؟ :(





کاش میدونستی
حاظرم همه روزهای زندگیمو
بدم ولی بتونم برای چند دقیقه
با تو زندگی کنم
فقط من و تو...





بغض های زیاد توی گلوم
حسرت یه آآآآآه عمیق کشیدنو
ب دلم گذاشته-





فلك در دفترعشقم قلم زد ،چه اوقات خوشي داشتم به هم زد،الهي اي فلك چرخت نگردد،كه چرخت آرزوهايم به هم زد.





شده ام معادله چندمجهولي
اين روزها،هيچ كس
ازهيچ راهي..
مرا نمي فهمد..!؟




گاهی تنها بودن بهای ادم ماندن است...
اما دگر تنها ماندن بس است و من ادم شدم..
کنون در خلوت تنهایی ام برای نبودنت میگریم...





هی بی وفا شانه هاین مثل بالش مسافر خانه ای است
که سر های زیادی را تکیه گاه بوده است . . ..





 خوشم که امروز غم هایم به پایان میرسد...
راستی،گفتی فردا می آیی .. ؟!




کــنـارم گـذاشتی کـه تـلـــخـم کـنی ...
شــرابــــی شـــدم نـاب...حـــالا خمـــــاری ام را بــکــــش لعنتــــــی !!!





در ته فنجان قهوه ام
کفشهای تو پیداست.....
نمیدانم....
میروی
یا
می آیی؟؟؟





سپیدی موهایم را سرسری نگیر.اینجا سالهاست که برفی نباریده.


گفتي خداحافظ... گفتم نميخواهي مرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

باشد ولي كاش ميگفتي چه چيزش ازمن سرتر بود

 


برچسب‌ها:

اس ام اس برای عاشق تنها

 


میدونی سخت ترین کار دنیا چیه؟ غریبه فرض کردن یه اشنا






باختن تو این بازی واسم از قبل مسلم شده بود سخت شده بود تحمل ، عشقت به من کم شده بود
رفتم ولی قلبم هنوز هوات و داره شب و روز
من هنوزم عاشقتم به دل میگم بساز بسوز
بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون
چشام خیره به نوره چراغ تو خیابون
خاطرات گذشته منو میکشه اخر
چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون





غروب غمهایت را به هر قیمتی خریدارم / اگر همدم شبهای تنهایی من باشی





چون نهالی سست میلرزد / روحم از سرمای تنهایی
میخزد در ظلمت قلبم / وحشت دنیای تنهایی





تا شد آشنا جانم با نوای تنهایی / عالمی دگر دارم در هوای تنهایی
بیگانه به لبخندم دل به کس نمی بندم / اشک دیده ای دارم آشنای تنهایی





یاد گرفتم….دستانم این بار که یخ کرد….دیگر دستانت را نگیرم…چرا که آستین هایم از تو با ارزشتر و ماندنى ترند!!!





ایـن خــوب بــودنــهآمـَصـلـَحــَتـیـسـت ..!!!گــآهـی بــهـتـَر اسـت از حــآلــَم بـی خــَبــَر بــآشــی ...





خیلی ساده بگم....
داشتم اس ام اس های عاشقونه رو میخوندم...خیلی ازشون خوشم اومد...
گوشیمو برداشتم یکیش رو نوشتم
خواستم بفرستمش هرچی فکرکردم کسی رو نداشتم که براش بفرستم...
(یادم نبود که 1ماهه رفته)





ميگم برات مهم نيست چي سرم مياد.....
ميگي بذا سياه بشه روزگارش....
ميگي بذا نباشه و فقط بره ..
اصن بذا بميره بيخيالش...




برو...
لیاقت می خواهد واژه " ما " شدن
لیاقت می خواهد "شریک " شدن
تو خوش باش به همین "با هم " بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
... تو بخند به امروز...
من میخندم به فرداهایت..
تو برو...




 از اینکه بگویی: "دوســـتت دارم"
هرگز خجالت نکش
برخی واژه های کوچک
بـه اندازه ی یک انفجار بزرگ
تا ثیر گذارند...!!




بعضـــــــــ ی وقــــت ها یـکی طوری میسوزونتت کــــــ ه هزار نــــــفر نمیتونن خامـــــوشت کنن 
بعضی وقـــــــت هــ ـا یکی طوری خاموشت میــکـنـــــــ ه که هزار نفر نمیتونن روشنتــــــــ كنـــ ـ ــن.




خيلي دلتنگ اينم كه با كسي حرف بزنم كه منو بفهمه؛دوستدارم اون كس
 تو باشي اما يادم اومد كه تو هيچ وقت منو نفهميدي هيچ وقت!!؟





اگر بنا باشد کسی از ما بماند همان به که تو بمانی کینه ی تو به کار این دنیا بیشتر می آید تا عشق من ...





تمام برگ های دفترم تمام شد
قلمم به پایان رسید
دستم سست شد
چه سرمشقی دادی به من ...؟
هنوز هم می نویسم :
" دل دادن خطاست "





جلد گرفته ام عشقم را با خیال و خاطره…
مبادا که تا بخورد حتی گوشه ی احساسم زیر دست این همه تنهایی





به حقيقت من و تو آگاهيم/
هردومون گمشده يك راهيم/
هر دو زخمي شده يك شلاق/
هر دو نفرين شده يك آهيم/
منو تو عاشق بي تدبيريم/
منو تو مجرم بي تقصيريم/
گر نباشيم در اين راه با هم/
بيگمان در تنهايي ميميريم.




چـرا سـاكـت نـمـي شـوي؟
صـداي نـفـس هـايـت . . . در آغـوش ِ او
از ايـن راه ِ دور هـم آزارم مـي دهـد !!!
لــعــنــتــي . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن !




چقدر سخته گوشیت یعالمه میس کال داشته باشه اما هیچ کدوم از طرف اون کسی نباشه که منتظرشی...






روزگاریست که عادت شده ایم
از سر تکرار ،محبت شده ایم





عادت این قبیله این است،
دور آتشی که میسوزی، می رقصند...
دستت را بده تا از آتش بگذریم
آنها که سوختند همه تنها بودند....!




سخــت است ببـــآزی
تمــآمـِ احـسآسِ پآکــَت را
و هنــــوز نفهمـیده بآشی
اصلــــا دوستـــَت دآشــت؟؟؟!!!




او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا چرا تنهایم گذاشت در حسرت پرسیدن این سوال هم ماندم





زمان هیچ وقت دردی را دوا نمیکند
این خود ما هستیم که
به درد عادت میکنیم...





خواستم بهت چيزي نگم،تا با چشام خواهش كنم،درا رو بستم روت تا احساس آرامش كنم،باور
 نميكنم ولي انگار غرور من شكست،ميخواي بري، ، ،اسرار من بي فايده ست..





 گاهــــــی مجبـــور ی برای راحــــت کــــردن خیــــال دیگـــــران
خـــود را خوشحـــــــال نشان بــــدی
ولـــــی چه حیــــف که درونـــــت غوغـــــــاست




قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی،نامه عاشقیم را تو 
فقط می خوانی،قاصدک هیج کس با من نیست،همه رفتند تو چرا می مانی؟




آنقدر خانه ی دلم تنــــــــــها ماند،
که اینک ...
عنکبوت ها هم، در آن تار تنیــــــــده اند.





اشک هایم بویه تو را می دهند چون به خاطره غمه فراغ تو ریخته شده اند




رؤياهايم نيز با من غريبه شده اند ... هروقت سراغشان را ميكيرم خيالى بودنشان را به رخم ميكشند‏!‏





وفاداری ؟ خدا بیامرزتش !
صداقت ؟ یادش گرامی باد !
غیرت ؟ به احترامش چند لحظه سکوت !
معرفت ؟ یابنده پاداش می گیرد !




دهان تنهائیم آب می افتد
برای یک قطره بودنت !





گاهی دوست دارم تو باشی و من همین تنهایی نمیدانی چه عالمی دارد





به سلامتی هر کس که درونش داره میسوزه اما ترجیح میده لبهاش و بدوزه




تلخی روزگار اینه که خیلی چیزا رو میشه خواست…….!!
ولی نمیشه داشت……!!!!!





ای تنهاترین تنهای شبهای تنهایی من تو تنها کسی بودی که تنهایی هایم را
 تنها به تو گفتم آه ای خدای من چه شبها که تن ها ، تنها آرامیدند و
 در تنهایی فریاد دوستت دارم سر دادند





تو اگر میدانستی که چه زخمی دارد و که چه دردی دارد خنجر از دست
 عزیزان خوردن ،از من خسته نمی پرسیدی که تو ای دوست ... چرا تنهایی؟!؟




من به زیبایی چشمان تو غمگین ماندم ... و به اندازه هر برق نگاهت
 به نگاهی نگران ... تو به اندازه ی تنهایی من شاد بمان. تنهایی من
 به قدر تپش قلب مهربان تو می باشد.






هی فلانی...
رفتن حق ادماست...
اما اگر پیشم بودی تابستانم قشتگتر بود...






رفت ... بدون خداحافظی... به همین سادگی...
خدایا چه امتحان سختیه... دوباره تنها شدم!






 گاهــــــی مجبـــور ی برای راحــــت کــــردن خیــــال دیگـــــران
خـــود را خوشحـــــــال نشان بــــدی
ولـــــی چه حیــــف که درونـــــت غوغـــــــاست






قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی،نامه عاشقیم را تو فقط 
می خوانی،قاصدک هیج کس با من نیست،همه رفتند تو چرا می مانی؟




آنقدر خانه ی دلم تنــــــــــها ماند،
که اینک ...
عنکبوت ها هم، در آن تار تنیــــــــده اند.





اشک هایم بویه تو را می دهند چون به خاطره غمه فراغ تو ریخته شده اند





رؤياهايم نيز با من غريبه شده اند ... هروقت سراغشان را ميكيرم خيالى بودنشان را به رخم ميكشند‏!‏





وفاداری ؟ خدا بیامرزتش !
صداقت ؟ یادش گرامی باد !
غیرت ؟ به احترامش چند لحظه سکوت !
معرفت ؟ یابنده پاداش می گیرد !





دهان تنهائیم آب می افتد
برای یک قطره بودنت !





گاهی دوست دارم تو باشی و من همین تنهایی نمیدانی چه عالمی دارد




به سلامتی هر کس که درونش داره میسوزه اما ترجیح میده لبهاش و بدوزه




تلخی روزگار اینه که خیلی چیزا رو میشه خواست…….!!
ولی نمیشه داشت……!!!!!





ای تنهاترین تنهای شبهای تنهایی من تو تنها کسی بودی که تنهایی هایم را
 تنها به تو گفتم آه ای خدای من چه شبها که تن ها ، تنها آرامیدند و در
 تنهایی فریاد دوستت دارم سر دادند





تو اگر میدانستی که چه زخمی دارد و که چه دردی دارد خنجر از دست
 عزیزان خوردن ،از من خسته نمی پرسیدی که تو ای دوست ... چرا تنهایی؟!؟




من به زیبایی چشمان تو غمگین ماندم ... و به اندازه هر برق نگاهت به نگاهی نگران
 تو به اندازه ی تنهایی من شاد بمان. تنهایی من به قدر تپش قلب مهربان تو می باشد.





هی فلانی...
رفتن حق ادماست...
اما اگر پیشم بودی تابستانم قشتگتر بود...





رفت ... بدون خداحافظی... به همین سادگی...
خدایا چه امتحان سختیه... دوباره تنها شدم!








 من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام رابراي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي
 بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ب
 غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه
 را باز کن وبه سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي




دو چیز بین ما هست که هیچ وقت تموم نمیشه:
حماقت من
و
دروغ های تو





دوستیها بی رنگ........
بی کسی ها پیداست.......
راست گفتی سهراب......
آدم اینجا تنهاست..........




وقــتـي ازم مــي پـرسي که خوبـي و من ميگم: اي بد نيستم..
يعني بدم !
خيلي هم بدم !!
پس نگو خدا رو شکر !





اگر او برای تو ساخته شده
من برای تو ویران شدم
حالا ببین...
غذای روزانه ام شده فریاد هایی که نجویده قورت میدهم...




گاه میتوان تمام زندگی رادرآغوش گرفت،فقط کافیست تمام زندگیت یک نفرباشد





تواین دنیا به هرکی تکیه کردم،جا خالی داد وبه زمین خوردنم خندید.




سلامِ مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود بپرس
چگونه شب ها را آسوده می خوابد . . . ؟
 






ای کاش
نبودنت را با خود برده بودی!






روزی اگر نبودم تنها آرزوی ساده ام
این است که زیر لب بگویی:
"یادش بخیر"





به بعضیا تو زندگی باید گُفت.. من چشم میذارم.. تو فقط گُمشو.





دلـم عـجیب تـنگ شُده بـَرای تمام لحظه هـآیی ....
که دلـت عـَجیب بـَرایـَم تنگ می شُد ..!





تنهایی یعنی:
بری عطری رو که اون میزده رو بخری
و بزنی به خودت
تا فکر کنی کنارته
 





كاش زمانی كه بودی به اين جمله كه :كاش ميبودی بيشتر فكر
 ميكردم كه موقع گفتنش چه سوزی دارد.........!!!!!!!
 




تنهایی هم مد شده...
همه به هم خیانت می کنند...
و بعد داد می زنند که تنهایم!!!





 این روزها احساس بـچـه ای رو دارم که رفـتـه تـو کــوچــه تــا بـازی کـنــه ولـی کــسـی بـازیــش نـمـیــده!!
 




جدیداً اسم خیانت شده یه اشتباه …
که باید ببخشی و فراموش کنی وگرنه محکوم می شی به کینه ای بودن!





وقتـــی دلـــت گــرفتـــه
وقتـــی غمگینـــی
وقتـــی از زنـــدگـــی سیــــری…
حـــواستـــو خیلـــی جمـــع کـــن چـــون طعمــــه خــوبـــی هستــــی..




وقتی کسی تصمیم می گیره بره
حتی اگه نره ،
دیگه پیشت نیست..!





شاید تو نمی دانی...!!!
چقدر سخت است...!!!
یار را .... با یار .... دیدن...!!!





چندیست ز یایران قدیمی خبری نیست،
از آن همه خوبی و محبت اثری نیست،
چشمم به درو گوش به گوشی و دلم تنگ،
در کوچه تنهایی ما رهگذری نیست.




امشب آرام نشستم، زل زدم به دیوار، غرق شدم تو یه سری فکـــر
 شایدم رویـــا نمی دونم ...تا به خودم اومدم دیدم صورتم خیس شده ... به همین سادگی .



هرگاه از غروب بی عاطفه شب خسته شدی
 به یاد تنها کسی باش که به یاد توست .



قرعه کشی که تمام شد تو به اسم دیگری در امدی. تقدیر جای خود اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی.........!!!




منتظر خداحافظى من نباش من هرکه را به خدا سپردم دیگر پس نیاورد…!




چه بى تفاوت زندگى میکنند آدم ها بى آنکه بدانند
در گوشه اى از دنیا تمام دنیاى کسى شده اند…





“من”یک نقطه دارد
من تنها هستم
”تو” دو نقطه دارد
پس تنها نیستی..





بس است
میهمان داریم
بیا و آبروداری کن
نگذار بفهمند پشت این نقاب خندان خیس میشوی…
با چشمانم هستم..




خیلی ها مترسک را دوست ندارند چون پرنده ها را می ترسونه اما من دوسش دارم چون تنهایی را درک می کنه!



میان من و تو فاصله هاست...
گاه می اندیشم که آیا تو میتوانی به لبخندی این فاصله را برداری.......




 رفته ای ؟؟؟
بعضی ها بهش میگن قسمت
اما من تازگیها بهش میگم به درک !!




گــــفته باشــــم !.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛
تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد !
سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی … !





چشمانم را باز ميكنم و تو نيستي...
اين بيرحمانه ترين اتفاق هر روزم است.





تیک تاک کسل کننده ی ساعت دیواری اتاق،
پُک میزنه از تک تک ثانیه های مونده از عمرم…
تیک ،
تاک.
به همین سادگی ،
بی تو ،

یک عمر گذشت… 





ساعت مچی ات را باز کن … دست هایت را در بیاور
بگذار برای یک شب هم که شده
آب ِ خوشی / از گلوی ِ چشمهایت / پایین برود …



آدم فهمیده ای بود !
خوب می دانست کجاها خودش را به نفهمی بزند …




فصل امتحانات. . .
من جز مرور رنگ چشمانت و خط کشیدن زیر دلتنگی هایم هیچ درسی ندارم....


برچسب‌ها: 

اس ام اس با موضوع تنهایی

 


بوی هجرت می اید.
باید امشب بروم.
باید امشب چمدانی را که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم و به سمتی بروم.
رو به ان وسعت بی واژه که همواره مرا میخواند..
کفش هایم کو؟







کاش بدونی نبودنت,ندیدنت,یا رفتنت هرگز بهونه نمیشه واسه از یاد بردنت.(همیشه بیادتم)








گاهی آدمهای تنها خیلی خوش شانس هستند...... چون کسی رو ندارن که از دست بدن.......





هنوز هم خاطره هامون آرومم نميذاره
رفتي نگفتي اشك چشام ميباره




هر كي بهت ميرسه ميگه سلام خوشگله
ولي من يكي دوس دارم بهت فحش بدم
آره ادعام هم ميشه من تكم
رفيق تنهايي و عاشق فنكدم
 



روزگار روي خوشي به روي من نشون نداد
هر چي آوردم به دست ازم گرفت امون نداد
سرنوشت من اينه از دست غم ديوونه شم
روزگار به دل من سهمي به جز امون نداد 





كولي و بي كس و كارم
تيره رنگ روزگارم
اينم از بخت بد من كه به تنهايي دچارم
كولي و بي كس و تنهام
مثل ابرا خيسه چشمام
خوشي رو ازم گرفتن
خيلي تلخ و سرده دنيام 





1.2.3 را شمردم تک تک ، آهسته به دنبال تو رفتم با شک
وقتی بزرگ شدم فهمدیدم ، تمرین جداییست قایم باشک !!!







 این قدر تنهایم که وقتی می خوام با کسی درد دل کنم زبانم به حرکت نمی آید...





گفت:ضمایر را بگو
گفتم:من من من من ...
گفت :فقط من؟
گفتم:بقیه رفته اند.





جلوى بعضى خاطره هابايدنوشت
آهسته بيادآوريد خطرريزش اشك






نه تنها ترکت می کنند
وقت رفتن با تمام پررویی دستور هم میدهند :
مواظب خودت باش ... !





یه توصیه بهتون می کنم
هیچ وقت از این گوشی هایی که گزارش تحویل می دن نگیرید
لااقل اینطوری فکر می کنید اس ام اس بهش نرسیده یا اینکه هنوز نخونده
خیلی بده که بفهمی پیامتو میخونن ولی جوابتو نمی دن آدم احساس میکنه که داره خرد میشه!!!!




اینقدرتنهایم که نایاب ترین عنکبوت ها دراتاق من تارتنیده اند




اين روزا عده اي يه جوري زيرآبي ميرن که دلت ميخواد بهشون بگي :من نگاه نميکنم بيا بالا يه نفسي بکش لااقل خفه نشي!!!!




‎(من) مهم نیست ...(تو) هم مهم نیستی...
مهم (ما ) بود که از بین رفت...





دیگـــــــر به کسی نمی گویم: دوســتت دارم...
انگار دوستت دارم های من؛
خداحافظ شنیده می شود...!





تنهاي يعني اينقدر دلت بگيره كه بياي توي سايت و اس ام اس تنهايي مردم رو بخوني...




تنهایی یعنی اگر هزار بار هم از اول تا آخر لیست شماره های موبایلت رو چک كني ، نتونی یک نفر رو پیدا کنی که باهاش درد و دل کنی.




کاش دستی فراسوی افق / گوش سنگین زمان را می کشید /هم زبانی میرسید از راه دور/طعم تنها بودن را می چشید





مانند شیشه شکستنـــــم آسان بـــود . . . ولی دیگـــر به مــن دست نزن این بار زخمی ات خواهم کرد!






مدتی است که شدم یکی از دیگرانی که مادرشان مرده..
میدونم روزی هم میرسد که میشوم یکی از فلانی های بیچاره که چه زود رفت...





مثل هر روز که دلم میگیرد
دلم امروز شکست...
با هزار غصه که بود
کوله بارش را بست...
رفت و رفت تا دور دست...
آن کسی را که تو دوستش داری دیگر نیست...
عشقش هست...
یادش هست...






 از این پس تنها ادامه میدهم، در
زیر باران حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم... میخواهم تنهاییم را به رخ این هوای دو نفره بکشم.....! باران نبار من نه چتر دارم نه يار...





روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی
را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم!






هر گاه گريه مي كنم سبك ميشم ، عجب وزني دارد چند قطره اشك





از دوريت چه دارم؟ غيراز دلي شكسته / ذهني هميشه ابري، فكري هميشه خسته





پا گذاشتي روي حرفام،من كجا رو ميديدم،زندگي پس از تو،زندگي ازت بريدم،
هرجا دل آيينه رو شكستي،به اين عاشق دل نبستي..تنها برو..ببينم داري كجارو..




این روزها همه احترام مرا نگه میدارند..
ببین دوری تو چقدر باعث میشود پیر به نظر برسم..!!





نباشی همه چیز بهم میخورد..
حالم از خودم.
تعادل احساسم.
دستهای خالی ام.
بی وفایی دنیا و تنهایی من.





بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود
چه بیقرار بودی زودتر بروی
از دلی که روزی
بی اجازه وارد آن شده بودی…
من سوگوار نبودنت نیستم!!!
من شرمسار این همه
تحملم …





پیشم نیستی که حواسم گرم تو باشه..
تو فکرمم نمیای که ذهنم درگیر تو باشه..
خلاصه یه کاری نمیکنی که از بیکاری در بیام.
همه اینا دست به دست هم دادن و منو گذاشتن سر کار..!!




آیا سزای من خار شدن است..؟!
من که از گل نازکتر به تو نگفتم.





محبت به نامرد ، كردم بسی محبت نشاید به هر نا كسی
تهی دستی و بی كسی درد نیست كه دردی چو دیدار نامرد نیست





هزار نفر در حسرتِ تو
تو در حسرتِ یکی
و چقدر
همه تنهاییم!
 




تو كه رفتي به جايت خجالت كشيدم از عشق و احساس پاكم كه بر باد رفت . . .






میخواهم همه بدانند این ادم ها که به خیال خود با من اند خود مفهوم تنهایی من هستند




اگه از خونه زدی بیرون، و صد متر جلوتر یادت افتاد که تلفونتو جا گذاشتی
و بر نگردی برش داری، یعنی‌ تنهایی‌ آقا، تنها..






 قلابت را بدون طعمه بینداز ، اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده اند




رفتی اما من پنجره را تا قیامت باز میگذارم مگر یک روز از خم کوچه نمایان شوی وبرایم دستی تکان دهی
 




اي كه ازتازگي زخم دلم تازه تري،يعني ازقصه دلتنگي من باخبري،مثل مهتاب كه ازخاطرشب ميگذرد،هرشب آهسته ازآفاق دلم ميگذري.






اون لحظه كه گفتي : يكي بهتر از تورو پيدا كردم
ياد اون روزايي افتادم كه به 100 تا بهتر از تو گفتم من بهترينو دارم






خواستم آنقدر کمیاب شوم تا شاید دلی برایم تنگ شود
نمیدانستم فراموش میشوم...






هميشه ميگي از ديدن ناراحتي من متنفري و متنفري از اينكه گريه كنم.
پس موقع هاي كه منو ناراحت ميكردي، چشماتو بسته بودي؟






سرده!تاريكه!ترسناكه!فقط سكوت!
سخته...تنهايي!!!





تنهایی یعنی...
کسی نباشه بهت بگه:
دوستت دارم...
و بی تو نمیتونم...
تنهایی یعنی...خودت با خودت عاشقی کنی!!!
نه با هر کس و ناکسی...





میبخشم کسانی راکه هرچه خواستندبامن،بادلم،بااحساسم کردندومرادردوردست های خودم تنهاگذاردندومن امروزبه پایان خودم نزدیکم...






هیچ فکر نمیکردم به جرم عاشقی اینگونه مجازات شوم،ودیگر کسی بسراغم نخواهد آمد،قلبم
 شتابان میزند،شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام،و من تنهایی خود را در آغوش میکشم.
تنها ماندم...







ترک ما کردی برو باهرکه خواستی یار باش؛
این رفیقان نارفیقند گفتمت هوشیار باش...






خاطرات خیلی عجیبند ؛
گاهی اوقات می خندیم ،
به روزهای که گریه می کردیم !
گاهی گریه می کنیم ؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …!!!







اون دوره گذشت كه عشق و عاشقى برايم رنگى داشت...ياد گرفتم.
.دستانم اين بار كه يخ كرد...ديگر دستانت را نگيرم...!
آستين هايم از تو با ارزشتر و ماندنى ترند...!!!





چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن
صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل . . .





میروم خسته افسرده و زار,سوی منزلگه ویران خویش,به
 خدا میبرم از شهر شما دل شوریده دیوانه خویش!

 


برچسب‌ها: 

متن زیبا برای تنهایی

 


راستش را بخواهی :
فاجعه ی رفتن “او” ؛
چیزی را تکان نداد !
من هنوز هم چای میخورم ،
قدم میزنم …. هستم !
اما ….
تلخ تر ؛
تنهاتر ،
بی اعتمادتر … !!!





کاش میشد بیخیالی را تنها طی کرد
چه کنم که در بیخیالی هایم همیشه با مَنی ...






مدتهاست نه به آمدن کسی دلخوشم
نه از رفتن کسی دلگیر ، بی کسی هم عالمی دارد .






دلهره رفتنت دوباره قلبمو شکست......! لعنت به اون مسافری که رفتنو یاد تو داد.






دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند
گفته بودم مردم اینجا بدند
دیدی ای دل دل ساقه ی جانت شکست
آن عزیزت عهد و پیمانت شکست
دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست
کمترین چیز که می بینی وفاست




مــن مــرد تنهــای شــبم
مهــر خــاموشی بــر لبــم
از شهــر تــو مــن رفتــه ام
کــولبــارم را بستــه ام
تنهــای تنهــا
غمگیــن و رســوا
تنهــا و بــی فــردا منــم




"نفهمی" درديست...
فرد را نمی کشد اما اطرافیان را دق مرگ می کند..





انگار
اين روزگار چشم ندارد من و تو را
يك روز....خوشحال و بي‌ملال ببيند
زيرا
هرچيز و هركسي را....دوست تر بداري
حتي اگر يك نخ سيگار...يا زهر مار باشد
از تو دريغ مي‌كند





دنیا ! نخواستیم یار بی وفا ، تنهایی بهتر
درد تنهایی نخواستیم شفا ، تنهایی بهتر
یک عمر در پی یار باوفا ، با وفا بودیم
اما ندیدیم به غیر از جفا ، تنهایی بهتر . . .




انتظار…
شش حرف و چهار نقطه،
کلمه ی کوتاهیست،
اما سالها طول خواهد کشید تا بفهمی یعنی چه.
کاش منتظرت نبودم،
کاش می شد گفت
“یادت مرا فراموش





 سرابِ این درد تنهایی
وقتی که میکنی با خاطرم بازی
سراغی از دل داغونم نگیر
بدون هستش دنبال راه واسه رهایی




پایان حکایت من شنیدن دارد من عاشق او بودم او عاشق او




اشکی که بی دلیل بیاید اشک دلتنگی نیست...
اشک بی کسیست...





عشق هایت را مثل
کانال تلویزیون عوض می کنی
و افتخار می کنی،
که عشق برایت این چنین است !
و من می خندم …
به برنامه هایی که هیچکدام ،
ارزش دیدن ندارند . . .




بعد تو باورم میشه عاشقیا دروغیه ... هر کی میگه عاشقتم یه روز میره با بقیه ...




دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند




امان از این بوی پاییز و آسمان ابری ،
که آدم نه خودش میداند دردش چیست
و نه هیچ‌کس دیگری ...
فقط میدانی که هر چه هوا سردتر میشود ,
دلت آغوش ِگرمتری می خواهد...!
 




منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نیستم. اشکهایم را با
 دست های خودم پاک میکنم... اینجا همه رهگذرند...





اجبار عجیبی ست ،
خوابت بیاید ؛ یک دنیا
اما ؛
از درد تنهایی بیدار باشی !
از سکوت نافرجام !
شاید از حبس نفس !






مثـل ِ اين صدا خفـــه کن ها ميمونه
که ميـذارن سر هفت تيـــــــــر !
خيانت رو ميگم ...
بي صــــدا مي کشتت ...






ای روزها برای تنها شدن کافیست
صادق باشی ...





تقديم به کسي که رفت و مرا در آغوش تنهايي ، تنها گذاشت . . .





اين روزها توی خودم به دنبال يك كليك راست ميگردم
تا از خودم يك copy بگيرمو کنار خودم paste کنم ...
شايد از اين تنهايي خلاص شدم ...





چقدر سخت است . 
که لبریز باشی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نباشد. .






آنقدر تنهایم که کسی نیست تا صندلی را از زیر چوبه ی دارم بکشد. . . . .




 رفیق کاش از پشت خنجر میزدی ، حداقل نمیدیدم که تو خنجر زده ای




تا همین چند وقت پیش واسه همدیگه جک های 4جوک رو میفرستادیم و کلی میخندیدیم .
 واسه هم اس ام اس عاشقانه میفرستادیم....اما حالا باید اس ام اس های تنهایی بنویسم 
و برای خودم بفرستم .... دیگر حتی جواب سلامم را نمیدهد تا چه برسد جواب اس هایم 
. یادش بخیر به من میگفت رفیق تا ابد با تو هستم !





آه.....این روزها عشق آنچنان خنده دار شده است که جملات عاشقانه را باید در 4جوک خواند.






مخـــاطب شعر های من معشــوقی است که هنوز به دنیــــا نیامده
 نه تویـــــی که مدتهاست از دنیای من رفتـــــه ای ...






ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی
غذایت را سرد می خوری ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام!
لباسهایت دیگر به تو نمی آیند، همه را قیچی می زنی!
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی!
شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد!
تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست… روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد.




مـــن مــــــی روم !
تـــو مـــــی مــــانــی
بــا دنـیــایـــی از خــــاطـــــرات . . .
راســتـــی آن روز کـــــه
دلـــــداده تــو شــــدم یــادت هست ؟
از آن جــا بـــه بـــعــدش را پـــاک کــــن . . . !






آنچه از من تــــــــآ تو
گستـــرده شـــــده..
فــــــــاصله نیستـــــــــــــــ...
دنیایی ستـــــــــــ پر از دلتنگــــــــــــــــی..




درد دارد وقتــــی
نبـــودنتـــــ می آیـــــد
می نشینـــــد روی ایـــن شانـــه هـــا ...
سنگيــــن استـــــ !




تنهایی یعنی ؛
نه همجنس ات ؛ میل سخن گفتن با تو را داشته باشد ،
نه جنس مخالف ،
آنگاه می شوی ؛ محض !





بی تو میشه زنده بود اما نمیشه زندگی کرد




فاجعــــه یعنى…
آنقدر در تو غــرق شـــده ام
که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى احســـاس خیانــت میـــکنم!!
عشـــق یعنى همین…




اعتراف...
من به جای خالی اش
بیشتر از
خودش عادت کرده ام
اعتراف تلخیست...





چقدر بده که تو میتونی خودتو خر کنی … داغون کنی … بدبخت کنی …
اما نمیتونی خودتو بغل کنی ، آروم کنی ، از تنـهـایـی دربیاری …





درد را با چه اندازه می گیرند ؟
درد دارم ؛ از اینــجا تا تـــــو !





آن روزها : تو و بوسه های داغ …
این روزها : مـن و داغ بوسـه ها …




 دیدی رو پاکت سیگار مینویسن :
“دخانیات ، عامل اصلی سرطان و برای سلامتی زیان اور است ؟”
کاش یکی هم روی کارت پستالهای عاشقونه ی ما مینوشت :
“عشق ، عامل اصلی تنهایی و برای قلب ضرر دارد !”




دردهایم در آغوشی مداوا شد که ندانستم وقتی ندارمش بزرگترین دردم میشود !





بس کن ساعت ، دیگر خسته شده ام …
آره من کم آورده ام …خودم میدانم که نیست …
اینقدر با صدایت ، نبودنش را به رخم نکش !




تو همیشه میگفتی:من یه تار موی تورا به هیچکس نمیدهم..
اینقدر تارهای موی مرا به این و آن دادی,تا کچل شدم!
حالا برو,دست از سر کچلم بردار!!




مرد زندانی میخندید!!
شاید به زندانی بودن خویش و شاید به آزادی من..
راستی,زندان کدام سوی میله هاست..؟!





انسان حرفیست,
زده میشود..
خوانده میشود,
ترانه میشود..به یاد میماند...
گاهی;
ناله ایست
تنها خاک خوب میفهمدش..





تنهایی یعنی با تمام وجود بهشش بگی دوست دارم
 و اون بیخیال بگه اشنایی منو تو اشتباه بود





میبینی خدایا داشتیم قایم باشک بازی میکردیم اون چشم
 گذاشت من قایم شدم اون یکی دیگه رو پیدا کرد و من تنها شدم.




خیلی که دلتنگ میشوم به آسمان نگاه میکنم و دلم قرص میشود که تو هم زیر این سقفی.





خدایا دلم گرفته از آدمایی که میگن دوست دارم اما معنیشو نمیدونن از ادمایی که میخوان 
مال اونا باشی ولی خودشون مال تو نیستن از آدمایی که زیر بارون برات میمیرن ولی 
وقتی افتاب شد همه چیز یادشون میره





دنیا،تنهایی های زیادی داره،اما...تنهایی من دنیایی داره...






خب غــــــم هم آدمست دیگر
حق دارد..
مثل خیلی ها
سرش را پایین بی اندازد و
یکراست یاید بنشیند کنج دل ما..
در زندگی من
روزهایی هستند که نیستند.
وروزهایی نیستند که هستند.





تنهایی بد است،
اما بد تر از آن اینست که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی،
آدم هایی که بود و نبودشان به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد…






دلگیـر نـبـاش
دلت کـــه گــیــر بـاشــــــد
رهــا نـمـی شــــوی






تا کى دل من چشم به در داشته باشد؟
اى کاش کسى از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوى نفس توست
از کوچه ى ما کاش گذر داشته باشد






 خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است
گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است





عشق تو چون برگی در دست طوفان بود
دل کندن و رفتن پیش تو آسان بود
روزی به من گفتی دیگر نمی مانم
گفتم که می میرم گفتی که میدانم





عبور میکنم ؛
هر روز ؛
از نیمکت های خالی پارک؛
طوری که انگار کسی؛
در نیمکت های آخر؛
انتظارم را می کشد؛
به آن جا میرسم؛
باید وانمود کنم که ؛
باز هم دیر رسیده ام






هميشه‎ مي‎ گفت‎ خيالت‎ تخت‎ من‎ وفادارم‎،و‎ من‎ چه‎ ساده‎
 لوحانه‎ خيالم‎ را‎ تختي‎ كردم‎ براي‎ عشق‎ بازيه‎ او‎ با‎ ديگري‎!!





وقتی دلم خسته می‌شود،
برایش از فردایی روشن می‌خوانم
به‌یادش می‌آورم که چه دل‌هایی را از خستگی به درآورده!





اینجا غروب........سنگ تمام میگذارد برای دلتنگی هایم......





عمیق ترین درد زندگی دل بستن به کسی است که هرگز به او نمی رسی.




مردگان را هفته ای یکبار یادی می کنند،ما ز خاطر رفتگان از مردگان هم کمتریم.




به من که رسیدی سرت شلوغ شد
ممیدونسم پا قدمم خوبه اما نه دیگه انقد!




اگر میبینی هنوزتنهام.بخاطر عشق تونیست...
من فقط میترسم. میترسم همه مثل توباشند...!



حسرت یعنی :رو به رویم نشسته ای و باز خیسی چشمانم 
را آن دستمال خشک بی احساس پاک میکند...





من به تنگ آمده‌ام از همه چیز....
خسته ام ...
بگذارید هواری بزنم ...





این روزها می گذرند،
ولی من از این روزها نمی گذرم . . .





کنــارت هستند. تا کـــی؟ تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند.
از پیشــت میروند یک روز. ..کدام روز؟ وقتی کســی جایت آمد.
دوستــت دارند. تا چه موقع؟ تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند.
میگویــند عاشــقت هســتند برای همیشه. نه......
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود.
و این است بازی باهــم بودن...!




من Remove شدم از زندگى کسى که .......
براى داشتنش و براى بودنش خیلىها را از زندگیم Block کردم ...!!

 


برچسب‌ها: 

متن با معنی برای تنهایی



به سلامتی کسایی که عشقشون رو با یکی دیگه
 دیدن ولی بازم یادشون نرفت کی عشقشونه
هرکی موافقه لایک بزنه




غرق شدن زیادی در تو مانند خندیدن است خندیدن هایی
 که بیش از حد ان باعث سرفه های من می شود







 حقيقت دارد! كافيست چمدانهايت را ببندي تا حاضر شوند، 
همه براي از ياد بردنت! آنكه بيشتر دوستت دارد،بيشتر!




رفتى..
رفتنت خنده را از من گرفت..
و غرورم گریه را..
من ماندم و پاییز و سیگار..




چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هات رو
 خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوزم دوستش داری...!





چرا همیشه بعد از عاشقی باید بیام توی قسمت اس ام اس های تنهایی ؟؟؟





آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد
هیچ نشانه خاصی!
فقط با هر صدایی برمیگردد . .





خسته ام... از تـــــو نوشتن...!
کمی از خود می نویسم
این "منم" که،
دوستت دارم...!




آمدی بشنوی بمانی
آمدی شنیدی، رفتی!
حالا سال‌هاست دیگر
کسی از لب‌هام نشنیدَه‌ست: "دوستت دارم"




جدا که شدیم هر دو به یک احساس رسیدم
تو به فراغت من به فراقت . . .
یک حرف تفاوت که چیز زیادی نیست . . .





گلم خاری شد و با بادها رفت
اثر از ناله و فریاد ها رفت
خیال وصل می پختیم هیهات
چه آسان می توان از یادها رفت





بدون اینکه “مار” ی در کار باشد
مزه ی “زهرمار” را میچشم وقتی نیستی…






هیچ اگر سایه پذیرد ،
ما همان سایه ی هیچیم...






حال آدم خراب پرسیدن نداره اما دستاش گرفتن داره..





تمام شدن من پایان من نیست… آغاز بی لیاقتی توست



دمش گرم … باران را میگویم ؛ به شانه ام زد و گفت :
“خسته شدی ؟ امروز تو استراحت کن ، من به جات می بارم”





تنها نشسته ام اما تنها نیستم!
یادت
مجال تنهایی نمیدهد!!!!







 رفتی و در باورم باران گرفت
خاطراتت در وجودم جان گرفت
در عبور از فصل باران های سرد
با تو بودن نقطه پایان گرفت
با تو بودن عادتی دیرینه بود
روزگار از من تو را آسان گرفت





تنهــایی یعنی
بیــن آدمــایی بـاشی که میگن دوستت دارن
ولــــــی
کــنار دلتنگیات نیـــــستن!!





وقتی به تو فکر می کنم
جاده می آید…
وقتی در جاده می روم تو همراهم نیستی…
تو و جاده در تنهایی من همدستید…





همیشه نمی توان زد به بیخیالی و گفت:
تنها آمده ام …. تنها می روم !
یه وقتایی
حتی برای ساعتی یا دقیقه ای
کم می آوری
دل وامانده ات یک نفر را می خواهد !
اه لعنتی دوست داشتنی…نه میتونی بگذری… نه میتونی…




حالم گرفته از اين شهر...
كه آدم هايش همچون هوايش ناپايدارند!
گاه آنقدرپاك كه باورت نمي شود!
گاه چنان بيمعرفت كه نفست ميگيرد...





اين دنيا عشق هم دارد؟ 
نمي بيني نام مجنون را بيدي گذاشته اند كه سر هر خيابان با باد هر هوسي ميلرزد.




از الفباي عشق فقط "جيم" را ياد گرفتي..





وقتی گریه میکنی “زیباتر” می‌شوی
اما بخند
من به همان زیبا که “تر” نیست ، قانعم . . .




دیگر چه شوقی!از همین حالا خداحافظ
حرفی نمانده بین ما الا خداحافظ
وقتی خدا در لحظه هایت رنگ میبازد
باید گذشت از هرچه داری با خداحافظ
گرچه سلام اشنایی را اول خودت دادی
من پیش دستی میکنم اینجا خداحافظ
تنها بمان کم کم در خودت بپوسی ای
اصلا نمی ارزی حتی به یک خداحافظ
لعنت به من را جور دیگر باید گفت
لعنت به عشقت.خوب شد؟
حالا خداحافظ.......




این روز ها دلم میخواهد خرمایی بخورم و فاتحه ایی بخوانم برای روحم...
 شادیش ارزانی آنهایی که رفتنش را لحظه شماری میکردند...





ســــخــــتــه حرفــــــــم....
رســـــیده وقـــــــت رفــــتـــن ....
هـــــرچند مـــــــن از دلـــــت خیــــــلــــی وقــــته رفـــتم...



تنهایی یعنی سیر ترشی ات رو بخور......!
بوسه ای در کار نیست.....




دلم یک دنیا تنهایی میخواهد
با یه عالمه تو
و تمام گوشه کنارهای اغوشت




می روم...به کجا؟
نمی دانم ....حس بدی ست... بی مقصدی!
کاش نه باران بند می آمد... نه خیابان به انتها می رسید....




چرا غم ها نمیدانند
شهرم
غمگین
غمگین ترین
من
که
بیا ای دوست با من باش
که من تنهاترین تنهای این شهرم







 حرفی نیست...
خودم سکوتت را معنی می کنم!
کاش می فهمیدی،
گــــــــــاهي....
همین نگــــاه ســـــــــــــــــــردت...
روي زمستان را هم كم مي كنـــــــــد




تفاوت را ببین..!
تو از کنار من بی تفاوت عبور میکنی...
و من وقتی رد پایت را می بینم...
بغض می کنم...!



"بیا دوست معمولی باشیم"
ترجمه: خـــــداحـــــا فــــــظ




گاه برای دعا کردن و بیان احساسم واژه ها در من گم می شود...
در این لحظه...
با دلم دست به دعا برمی دارم و قطرات اشک چشمانم، زبانم می شود و عشقم دیدگانم...
و من...
همچنان خاموشم...
خداوندا بپذیر...
(سروده خودم)







خودکشی فیزیکی چه حاصل؟!...
من روحم را بخاطر تو کشتم...




گاهی دلم میخواهد "خودم" را بغل کنم!
ببرم بخوابونمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم!
وسط گریه هایش بگویم "خودم" جان!
غصه نخور ، درست میشود.درست میشود..
اگر هم نشد، تمام میشود.... روزی تمام میشود...






اشک هایم که سرازیر میشوند دیری نمی پاید که قندیل میبندد...عجب سرد است هوای نبودنت




دلم برای کسی تنگ است که امد.........نماند........و رفت و پایان داد به هرچی داشتم..




میدونی مترسک به کلاغ چی گفت؟
گفت هر چقدر دوست داری نوکم بزن اما تنهام نزار.





به دلم ميگويم:
آن يوسفي كه برگشت به كنعانش،
استثنابود!
توغمت رابخور...



دفن میکنی مرا زیر بهمن سرد احساساتت...
لحظه ای ک برای دیگری آب میشود دلت...!





مهمترین وظیفه فلسفه این است که بگوید چرا نباید خودکشی کرد!!!





دل شكسته ام...!
همچون مادرى كه، لباسهاى ورزشى بچه اش، بوى سيگار ميدهد!






من داشتم زندگيم رو ميكردم ولي
از وقتي احساس باهم بودن رو با تو تجربه كردم
تو رفتي و
من ماندم با حس بي تو بودن كه هر لحظه در درونم شهله ور ميشود
چه سوزان است تنهايييي....





زندگي چقدر تلخ است وقتي
تنهاييت سالها از تو بزرگتر باشد!!!






 آدمک مرگ همین جاست بخند
آدمک آخر دنیاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن کسی که خدایش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند!





تســــبــیح میشوم زیر انگشــــتانت
دانـــه دانــــه میـــرانـــی ام
تا خــــودت را بالا ببـــــری . . .





من تنهاترینم، نه بخاطر اینکه تو با من نیستی ، بلکه بخاطر اینکه لیاقت با تو بودن را نداشتم.





سكوت ميكنم،
نه اينكه دردى نيست...
نه...
گلويى نمانده براى فرياد...





رفــته ای ؟
بـه دَرکــ !
هنــوز هـــمـ بهـــتریـ ـن هـا وجــ ـود دارنــ ـد
دنــبال کســ ـی خواهــ ــمـ رفــ ـت کـ ـه مــرا
بـ ـه خاطــ ـر خــودم بـ ـخواهـ ـد
نـ ـه زاپـ ـاســی برای بازیــ ـچــ ـ ـه بودن





دیگر از تنهایی گلایه نمی کنم. چون که خدایی دارم ، دوستانی دارم
 و خانواده ای دارم که سگ محبتشان می ارزد به محبت " یک شخص خاص "...!!





این پیام از طرف اونی که تنهاس، تنها اومده ،تنها میره، تنهاش
 میزارن، تنها نمزاره...فقط هم یه آرزو ،که تو تنهاش نزاری.





به سلامتی همه کسایی که یه روز حلقه خریدن برای تعهد..
 ولی حلقشون موند وآدمش نموند




چه نقاش ماهری است "فکر و خیال " وقتی دانه دانه موهایت را سفید می کند




به من عشق تعارف نکنید
قبلا صرف شده.
به دستانم فندکی .کبریتی .سنگ آتش زنه ای.برسانید
تا برای هضم عشقم سیگاری اتیش بزنم!!





عبور میکنم, هر روز ,از نیمکت های خالی پارک,طوری که انگار کسی,
در نیمکت های آخر,انتظارم را می کشد,به آن جا
 میرسم,باید وانمود کنم که ,باز هم دیر رسیده ام




به سلامتی من که به هیچکس نامردی نکردم به جاش همه بهم نامردی کردن...





کاش مردم جدایی او از من را هم میدیدن...
بی شک اسکار میگرفت بازیش با من.




زنده ام هنوز ولی نه به لطف جانی ک مانده،به لطف
 استخوانهای لجبازی ک روی هم ایستاده اند و کوتاه نمی آیند.




گاهي وقتها دادن يه شانس دوباره به كسي
مثل دادن يه گلوله ي اضافس
براي اينكه بار اول نتونست تورو خوب هدف بگيره

 


برچسب‌ها: 

بهترین اس ام اس هایی تنهایی

گاهي وقتا مجبوري احمق باشي..
روي كاغذ مينويسم..
دستهاي تو....
و روي ان دست ميكشم....





جلوی من قدم بر ندار...شاید نتونم دنبالت بیام...پشت سرم راه نرو..
.شاید نتونم رهرو خوبی باشم...کنارم بیا و دوستم باش




خدایا
تنها مگذار دلی را که هیچ کس دردش را نمی فهمد،چرا که 
"خودت" میدانی چه سخت است تنهایی





اين روزهايم به تظاهر ميگذرد...تظاهربه بي تفاوتي...
تظاهربه بي خيالي...
به شادي،به اينكه ديگر هيچ چيزمهم نيست...اما...چه 
سخت ميكاهد از جانم اين نمايش!!







داور قلبم نه كارت قرمز دارد نه سوت.راحت باش تا دلت ميخواهد خطا كن



وقتی تمامی خویش را
به دیگری تقدیم میکنی
سینه ات را برای پذیرش زخمی بزرگ... عریان می سازی





تنهایی تلخ است ! تلخ مثل نگاه نوازنده ای که با دست های بریده به پیانو می نگرد !





اگر امروز از حوالی دلم گذشتی,آهسته رد بشو,دلتنگی هایم
 را با هزار بدبختی خوابانده ام....




دلم را تهدید کرده ام بهانه ات را نگیرد...
وگرنه، میدهم دوباره بسوزانیش...





دلم از نبودنت پُر است
آنقدر كه اضافه اش از چشمانم
مى چكد!




زنده ام...
نه از جانی که مانده..
از استخوان های لجبازی که روی هم ایستاده اند....




تلخ ترین قهوه ی این حوالی در فنجان قلب توست.
در خوش تراش ترین فنجانی که بر میز دست ساز پیکر توست.
از بخت بد ، با این قهوه ی تلخ ، شکرپاش لبت برای من همیشه خالیست



انگار میدان است...
دلم را میگویم...
هرکه از راه میرسد؛
"دورش"میزند...!




به خدا بگویید زمستانش سرد نیست؛
جمع کند تکرار فصل هایش را!
من در تابستانش هم از بی وفایی دندان به دندان ساییده ام...




چه زيبا گفت ناپلئون كه خيانت هميشه در اوج اعتماد اتفاق مي افتد!




دل من میســـوزد ،
شــــاید گرم شـود خانه ی تو




هزاران بار ديگرهم
از شانه اي به شانه ي ديگر بغلتي
اين شب صبح نميشود
اگر دلت گرفته باشد.....




ميگويند:دنيا بي وفاست،
اما... قدرش را بدانيد!‏
من دنياي بي وفاتري هم داشته ام...





روزگار نبودنت را برايم ديكته ميكند،
و نمره ي من باز ميشود:صفر
هيچ وقت نبودنت را ياد نميگيرم..!!!




به پائیز گفتند چرا ناراحتی ؟
گفت حسرت دبدن بهار پیرم کرده......



چيشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توكه ميگفتي فقط تو......
حالا چه؟؟؟؟؟؟؟؟
فهميدم...
با من نبودي...




آبجي از داداشي پرسيد؟
داااداااشي دوسم داري؟؟
داااداااشي تبسمي زد و گفت نه!!!!
خواهري ناراحت شد.
يهو از خواب پريد.تازه خواهري يادش افتاد كه داااداااشي چند وقته مرده...
تو خواب بهش گفته بود دوسش نداره.آخه ميگن خوب نيست وقتي كسي ميميره كسي رو دوستداشته باشه!!!!!





مردم این شهر چقدر خوبند!
دیدند کفش ندارم،برایم پاپوش درست کردند...




غمگین و بی قرارم زخمی تراز بهارم وقتی ما از هم دوریم ....نفرین به هرچی داریم.....




سخــت است ببـــازی
تمــــامــــ احـساس پاکـت را
و هنــــوز نفهمـیده باشی
اصلــــا دوستـــت داشــت ؟؟؟!!!





لبخند بزن
بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا
و بدان که همین دنیا روزی آن قدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ به لبخندهایت
با تمام سازهایت می رقصد





زندگی می رود اما ...
من ولی جا ماندم
من به یاد گذر پای تو اینجا ماندم!




گفته بودم
قصه‌ی اینهمه تنهایی‌ات را
برای هر گلی از گلهای باغ مگو؛
گلها
حدیث ایستاده مردنِ سرو را
کمتر باور می کنند.





خيلي سخته كه ببيني يه آهو اسير پنجه هاي يك شير شده ولي
 تلختر از آون اينه كه ببيني يه شير اسير چشماي يه آهو شده





وای بر من,تو همانی که امیدم بودی؟
تو همان چشم سیه,دلبر افسونگر من؟
هر چه کوشم مگر این حادثه باور نکنم
میدود یاد خطاهای تو در باور من




کاش میشد عاشقی را فریاد زد
بغضم که هیچ دلم هم ترکید





نمیدونم چرا توی هرکاری هی دست دست میکنم انقدر دست دست کردم که دستشو کس دیگه دست گرفت





دلم برای خودم سوخت.. وقتی صدایم کردی شما!!!!ا






روزگار نبودنت را برايم ديكته ميكند،
و نمره ي من باز ميشود:صفر
هيچ وقت نبودنت را ياد نميگيرم..!!!




به پائیز گفتند چرا ناراحتی ؟
گفت حسرت دبدن بهار پیرم کرده......





چيشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توكه ميگفتي فقط تو......
حالا چه؟؟؟؟؟؟؟؟
فهميدم...
با من نبودي...




آبجي از داداشي پرسيد؟
داااداااشي دوسم داري؟؟
داااداااشي تبسمي زد و گفت نه!!!!
خواهري ناراحت شد.
يهو از خواب پريد.تازه خواهري يادش افتاد كه داااداااشي چند وقته مرده...
تو خواب بهش گفته بود دوسش نداره.آخه ميگن خوب نيست وقتي كسي ميميره كسي رو دوستداشته باشه!!!!!




مردم این شهر چقدر خوبند!
دیدند کفش ندارم،برایم پاپوش درست کردند...




غمگین و بی قرارم زخمی تراز بهارم وقتی ما از هم دوریم ....نفرین به هرچی داریم.....





سخــت است ببـــازی
تمــــامــــ احـساس پاکـت را
و هنــــوز نفهمـیده باشی
اصلــــا دوستـــت داشــت ؟؟؟!!!





لبخند بزن
بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا
و بدان که همین دنیا روزی آن قدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ به لبخندهایت
با تمام سازهایت می رقصد






زندگی می رود اما ...
من ولی جا ماندم
من به یاد گذر پای تو اینجا ماندم!




گفته بودم
قصه‌ی اینهمه تنهایی‌ات را
برای هر گلی از گلهای باغ مگو؛
گلها
حدیث ایستاده مردنِ سرو را
کمتر باور می کنند.




خيلي سخته كه ببيني يه آهو اسير پنجه هاي يك شير شده ولي
 تلختر از آون اينه كه ببيني يه شير اسير چشماي يه آهو شده





وای بر من,تو همانی که امیدم بودی؟
تو همان چشم سیه,دلبر افسونگر من؟
هر چه کوشم مگر این حادثه باور نکنم
میدود یاد خطاهای تو در باور من





کاش میشد عاشقی را فریاد زد
بغضم که هیچ دلم هم ترکید





نمیدونم چرا توی هرکاری هی دست دست میکنم انقدر
 دست دست کردم که دستشو کس دیگه دست گرفت



دلم برای خودم سوخت.. وقتی صدایم کردی شما!!!!ا






من و تو دست در دست هم خواستیم آغاز کنیم بودن را

پس چرا قصه اینگونه شروع شد؟

یکی بود یکی نبود!!!...





دردناکتر از یه درد نداشتن یه همدرده...




گاهی دست خودم را می گیرم می برم هوا خوری
یاد تو هم که همه جا با من است...
تنهایی هم که پا به پایم می دود
می بینی؟وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است




ساعت هم مست کرده
مثل من...
مانده است روی وقت قرارمان
فراموش کرده که رفته ای
عجب عالمی است مستی...




تا يادت مي كنم باران مي آيد نميدانستم لمس خيالت هم وضو ميخواهد.




گاهی کسی باید باشد که تنگ در آغوشت بگیرد و بگذارد اشکهایت
 سرازیر شود و آرام در گوشت زمزمه کند: دیوونه من باهاتم




بارانی ات را بپوش و در آغوشم بگیر...
ابر ابر گریه دارم




زندگی " باغی " است که
با عشق "باقی" است !
مشغولِ "دل" باش نه"دل مشغول" !
بیشتر "غصه های ما" از "قصه های خیالی" ماست !
پس بدان
اگر "فرهاد"باشی
همه چی شیرین است !




تو نمیدانی برای گذر از دوستت دارم به دوستت داشتم چه زجری کشیدم...




وقتی بنا را بر رفتن گذاشتی …
تو با هر سیب کرم خورده ای وسوسه میشوی …
پس همان بهتر که نباشی …
"برو" …!







به تنهائیم خیانت نمیکنم زیرا خیانتی سنگین تر انتظارم را خواهد کشید ....



هوای فاصله "ســـرد" است...
من از کلاف "دلـــم" برایت
خیال"گـــــرم" میبافم...




به دروغ گفته ام
به خوابم می آیی
تا چشمانم
دمی پلک بر هم بگذارند





دنیاى من همه جایش بارانى است:
هرچه کمتر بدانى کمتر خیس خواهى شد

فرستنده : مسعود اسلامي / تبريز

 


برچسب‌ها: 

متن تبریک سال 92

 



نوروز ایین رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم
 قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند




نوروز پاسداشت عشقهای کوچکی است که زنده مانده اند و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگی

که عظمت را کوچک می دانند.پس به تو در نوروز سلام می کنم که بزرگترین عشق این کوچکی .







در این نوروز باستانی خیال امدنت را به اغوش خسته می کشم  . . .






جشن است که نوروز به پا خاسته است ، شادی وسعادت جهان ان تو باد

از هر دو جهان فقط تو را می خواهم . .









سال نو ، از آغوش مطهر خداوند فرا میرسد

وقلب من نیایش می کند:

خدایا! مرا متبرک کن

تا هر روز که در راه رسیدن به «تو» گام بر میدارم






شیشه عطر بهار، لب دیوار شکست و همه جا پر شد از بوی خدا

همه جا آیت اوست ، نوروزتان مبارک








سال خود را با بهترین ۷سین آغاز کنید:

سلام قولا” من رب الرحیم

سلام علئ موسى و هارون

سلام علئ ابراهیم

سلام علئ نوح فى العالمین

سلام علئ المرسلین

سلام علئ إلیاسین

سلام هی حتى مطلع الفجر






سال 92 با تمام ادعاهاش رفیق نیمه راه از آب در اومد امیدوارم سال 92

مثل اجدادش نارفیق نباشه و با ظهور آقا رفاقت خودش رو ابدی کنه . . .







مهربان من

درشکفتن جشن نوروز برایت در همه ی سال سر سبزی جاودان وشادی

اندیشه ای پویا و ازادی و برخورداری از همه نعمتهای خدادادیارزومندم 

ادامه اس ام اس ها در لینک زیر







یک نفر همره باد

آن یکی همسفر شعر و شمیم

یک نفر خسته از این دغدغه ها

آن یکی منتظر بوی نسیم

همه هستیم در این شهر شلوغ

این کفایت که همه یاد همیم

عیدتون مبارک




آسمان غرق خیال است کجایی آقا ؟ /  آخرین ساعت سال است کجایی آقا ؟

یک نفس عاشق اگر بود زمین میفهمید /  عاشقی بی تو محال است کجایی آقا ؟








عیدآمد و عید آمد /  یاری که رمید آمد

عیدانه فراوان باد / تا باد چنین بادا !

سال نو مبارک . . .








هیچ عیدی برایم ارزشمند تر از  حضورتو  نیست.

عیدی ما یادت نره







شیشه می شکند و زندگی می گذرد.

نوروز می اید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است

پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت







جشن است که نوروز به پا خاسته است.شادی و سعادت جهان ان تو باد.

از هر دو جهان فقط تو را می خواهم 






اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال

این فکر را به یادمان می اورد.پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند . . .






پیام نوروز این است.دوست داشته باشید و زندگی کنید.زمان همیشه از ان شما نیست . . .





اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز

هر سال این فکر را به یادمان می آورد.پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند. . .






نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست اگر چه کوتاهترین شبش یلدا باشد







نوروز پیام آور مهر است که مرا وامی دارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم . . .




ای نو بهار خنـــدان از لامکان رسیـــــدی / چیزی به یار مانی از یـــار ما چه دیـــدی

خندان و تازه رویی سر سبز و مکشبویی / همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریــدی







بهار یک نقطه دارد نقطه آغاز بهار زندگیتان بی انتها باد سال نو مبارک






با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد،

برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد






ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها ای تدبیر کننده روز و شب ای دگرگون

کننده حالی به حالی دیگر حال مارا به بهترین حال دگرگون کن سال نو مبارک






بنگر به رستاخیز طبیعت که چه زیباست . و هر سال ستاخیزی دیگر
 را تجربه می کنیم و چه زیباتر رستاخیز انسان در این عصر آهن وتباهی








ورود به این عید سعید باستانی بنا به دلایل فنی برای شما مسدود می باشد . لطفا اصرار نفرمایید!
عید شما مبارک







سال نو و بهاری نو را، فرصتی نو برای تازه شدن و بازنگریستن بر چگونه زیستن میبینم

برای وجود نازنینت در این فرصت نو شوری نو برای ساختن و بهتر زیستن آرزو میکنم.

امیدوارم همیشه سلامت و سرزنده و مهربان و روشن بین باقی بمانی







عید نوروز را به

گلهای یاس بهشت آرزوهایم ،پدر و مادر عزیزم

که عطرشان پایدار ومهرشان ستودنی است

تبریک می گویم







با سلام-در آستانه فرا رسیدن “عید نوروز باستانی” و طمطراق پیک بهاران و آغاز سال نو تبریک

و تهنیت صمیمانه را تقدیم شما و خانواده محترمتان داشته و در پرتو الطاف بیکران خداوندی

، سلامتی و بهروزی، طراوت و شادکامی، عزت و کامیابی را آرزومندیم.






شاید خداوند صحرا را آفرید تا با دیدن نخل لبخند بزنیم .پیشاپیش

سال نو مبارک.با یک دنیا آرزوی بهترین.





عطر نرگس، رقص باد. نغمه شوق پرستوهای شاد.خلوت گرم کبوتران

مست.نرم نرمک میرسد اینک بهار.خوش به حال روزگار.سال نو مبارک





نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند 





چند سال و چند عید باید از عمر تو بگذره تا آدم بشی !؟

یک سال از عمرت گذشت، ولی باز تو همونی که بودی !

فرشته دوست داشتنی بهارمبارک !






ساقیا آمدن عید مبارک بادت

امسال که آمدی به خانه ما ، عیدی نرود از یادت !

سال نو و نوروز باستانی مبارک






ضمن تبریک سال جدید باید خدمت شما عرض کنم که

بنده امسال قصد ازدواج ندارم ، لطفا سبزه ها را

به نیت یکی دیگه گره بزنید !





دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید / جلوهء گلشن به باغ همچو نگاران رسیـد





زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما می ماند.نوروز جشن نکوداشت نگاه تو ست

پس نوروز بر تو فرخنده باد 






سلام میشه ازت خواهش کنم سال تحویل بیای خونمون ؟

آخه سبزه خوشگل تر از تو پیدا نکردم !






ورود به این عید سعید باستانی بنا به دلایل فنی برای 
شما مسدود می باشد . لطفا اصرار نفرمایید!

عید شما مبارک







اگه جای عمو نوروز بودی چی واسم کادو میآوردی !؟







هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز، نوروزتان امروز، امروزتان دیروز

دیروزتان پیروز، پیروزتان هر روز، اسگول شدی امروز!

 


برچسب‌ها: 

متن تبریک سال جدید 92



چند روز دیگه بهار میاد و همه‌چیز رو تازه می‌کنه، سال رو، ماه رو

روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به

همه اون تاز‌گی می‌ارزه، «دوستیمون»!






جشن فـــرخنده فـــرودیـن است  / روز بازار گـــل و نسرین است . . .

نوروز فرخنده باد . . .







فروردین است و روز فـرودین / شادی و طرب را کنـد تلقیـن

ای دو لب تو چو مـی مرا ده / کان باشـد رسم روز فـــرودیـن

با آرزوی بهترین بهار برای شما






عید نوروز را به گلهای یاس بهشت آرزوهایم ،پدر و مادر عزیزم

که عطرشان پایدار ومهرشان ستودنی است

تبریک می گویم، سال نو مبارک










گلها همه با اذن تو برخواسته اند / از بهر ظهور تو خود آراسته اند

مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک  / اول فرج  تو را از خدا خواسته اند . . .

نوروز ۸۹ مبارک ، به امید ظهور صاحب الزمان





بـیامد شاهد شیرین نوروز /  بنازم سفره ای هفت سین نوروز

زچشم ابر نیسا نی دراین فصـل /  بریزد اشـک مشک آگین نوروز 







امیدوارم تو سال جدید موتور آرزو هات پنچر نشه !

عید 92 مبارک






بـهاران فیض دیگر دارد امسال  / هوایش مشک و عنبردارد امسال

عـــــروس قله ای پا میر و بابا /  بدامن لعل و گوهر دارد امسال . . .





بهار میاد همه چی رو تازه میکنه.سال،ماه،روزها رو،هوا و طبیعت ولی فقط یه چیزو کهنه میکنه که به
همه ی تازگی می ارزه—سال نو مبارک





خودت گفتی وعده در بهار است / بهار آمد دلم در انتظار است

بهار هر کسی عید است و نوروز / بهار عاشقان دیدار یار است . . .




چهار دعای برتر لحظه تحویل سال /  اول دعا برای ظهور آن بی مثال

دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال / سوم رسیدن ما به قله های کمال

چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال . . .







عید حقیقی را کسانی درک میکنند که با یک چشم بر گذشته بگریند و با چشم دیگر

به آینده لبخند بزنند .

یه عالمه اس ام اس تبریک و جوک در لینک زیر









آنان که هر روز تدارک اردوی آسمانی میبینند ، پر شکوهترین اوقات فراغت را دارند

پرشکوه ترین تعطیلات نصیبتان باد 







سعادت ، سخاوت ، سربلندی ، سروری ، سلامتی ، و سرور

که بهترین هفت سین زندگی است را برای شما دوست عزیز آرزومندم 








عید واقعی از آن کسی است که آخر سالش را جشن بگیرد نه اول سال را

نوروز 92بر شما مبارک 








به علت نبود چرت و پرت از هم اکنون سال نو را به شما تبریک میگوئیم !

از طرف انجمن اس ام اس باز ها !!!








نرم نرمک میرسد اینک بهار ، خوش به حال روزگار ، خوش به حال چشمه ها و دشت ها

خوش به حال دانه ها و سبزه ها ، خوش به حال غنچه های نیمه باز . . .







خواستم برات سبزه عید بفرستم گفتم شاید طاقت نیاری و تا عید بخوریش !!!








میخوام هفت سین عید رو با یاد تو بچینم

سبزه را با یاد روی سبزه ات

سمنو به یاد شیرینی لبخندت

سایه دانه به رنگ چشم هایت

سرکه با یاد ترشی مهربانیت

سیب با یاد تردیه گونه هایت

سکه با یاد درخشش قلبت

سیر با یاد تندی کلامت

با همه خوبی ها و بدی ها یت دوستت دارم .






بهار بهترین بهانه برای زیستن

آغاز بهترین بهانه و آغاز بهار بر شما مبارک . . .





میدونم اگه بگم سال نو مبارک حالت از شنیدن این جمله کلیشه ای بهم میخوره

پس سال نو مبارک !!!








امروز ۲ نفر آدرس و شماره تلفنت رو ازم خواستن منم بهشون دادم

یکیشون خوشبختی و اون یکی سعادت

سال 92 میان سراغت !







دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزو مندم

هر روزتان نوروز .







تو عید میوه ها گرون میشه ، قدر خودتو بدون گلابی !!!







باز کن پنجره را ، که بهاران آمد / که شکفته گل سرخ ، به گلستان آمد

سال نو مبارک . . .







بهار با گلهایش ، و سال نو با امید هایش

این عید با امیدهایش بر تو ای عزیز ترینم مبارک . . .








چهار دعای برتر لحظه تحویل سال /  اول دعا برای ظهور آن بی مثال

دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال / سوم رسیدن ما به قله های کمال

چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال . . .







گلها همه با اذن تو برخواسته اند / از بهر ظهور تو خود آراسته اند

مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک اول فرج تو را از خدا خواسته اند . . .





بزرگترین رنجها از آن کسانی است که رنج نمیکشند .

سالی مملو از رنج و زحمت برات آرزو دارم !!!






عید حقیقی را کسانی درک میکنند که با یک چشم بر گذشته بگریند و با چشم دیگر

به آینده لبخند بزنند . . .





آنان که هر روز تدارک اردوی آسمانی میبینند ، پر شکوهترین اوقات فراغت را دارند

پرشکوه ترین تعطیلات نصیبتان باد 







بهار آمد که تا گل باز گردد / سرود زندگی آغاز گردد

بهار آمد که دل آرام گیرد / ز درد و غصه ها فرجام گیرد

بهار ۱۳92 بر شما مبارک

ادامه اس ام اس ها در لینک زیر





سعادت ، سخاوت ، سربلندی ، سروری ، سلامتی ، و سرور

که بهترین هفت سین زندگی است را برای شما دوست عزیز آرزومندم .






به علت نبود چرت و پرت از هم اکنون سال نو را به شما تبریک میگوئیم !

از طرف انجمن اس ام اس باز ها !!!





نرم نرمک میرسد اینک بهار ، خوش به حال روزگار ، خوش به حال چشمه ها و دشت ها

خوش به حال دانه ها و سبزه ها ، خوش به حال غنچه های نیمه باز . . .






خواستم برات سبزه عید بفرستم گفتم شاید طاقت نیاری و تا عید بخوریش !!!







میخوام هفت سین عید رو با یاد تو بچینم

سبزه را با یاد روی سبزه ات

سمنو به یاد شیرینی لبخندت

سایه دانه به رنگ چشم هایت

سرکه با یاد ترشی مهربانیت

سیب با یاد تردیه گونه هایت

سکه با یاد درخشش قلبت

سیر با یاد تندی کلامت

با همه خوبی ها و بدی ها یت دوستت دارم .





بهار بهترین بهانه برای زیستن

آغاز بهترین بهانه و آغاز بهار بر شما مبارک . . .






تو عید میوه ها گرون میشه ، قدر خودتو بدون گلابی !!!








باز کن پنجره را ، که بهاران آمد / که شکفته گل سرخ ، به گلستان آمد

سال نو مبارک 







بهار با گلهایش ، و سال نو با امید هایش

این عید با امیدهایش بر تو ای عزیز ترینم مبارک .






بهار با تمام رنگارنگی یک پیام دارد

” یکرنگی “

سال نو مبارک






عید واقعی از آن کسی است که آخر سالش را جشن بگیرد نه اول سال را

نوروز بر شما مبارک .






نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی باش که بسوزانی
بهاری باش که برویانی … بهار 92 مبارک .






چهار دعای برتر لحظه تحویل سال /  اول دعا برای ظهور آن بی مثال

دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال / سوم رسیدن ما به قله های کمال

چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال . . .







گلها همه با اذن تو برخواسته اند / از بهر ظهور تو خود آراسته اند

مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک اول فرج تو را از خدا خواسته اند . . .








بزرگترین رنجها از آن کسانی است که رنج نمیکشند .

سالی مملو از رنج و زحمت برات آرزو دارم !!!







عید حقیقی را کسانی درک میکنند که با یک چشم بر گذشته بگریند و با چشم دیگر

به آینده لبخند بزنند






خداوندا تقدیر دوستان را در سال آینده به گونه ای قرار بده که در پایان سال

از گذشته خود افسوس نخورند 








آنان که هر روز تدارک اردوی آسمانی میبینند ، پر شکوهترین اوقات فراغت را دارند

پرشکوه ترین تعطیلات نصیبتان باد . . .







بهار آمد که تا گل باز گردد / سرود زندگی آغاز گردد

بهار آمد که دل آرام گیرد / ز درد و غصه ها فرجام گیرد

بهار ۱۳92 بر شما مبارک

ادامه اس ام اس ها در لینک زیر








سعادت ، سخاوت ، سربلندی ، سروری ، سلامتی ، و سرور

که بهترین هفت سین زندگی است را برای شما دوست عزیز آرزومندم . . .








به علت نبود چرت و پرت از هم اکنون سال نو را به شما تبریک میگوئیم !

از طرف انجمن اس ام اس باز ها !!!







نرم نرمک میرسد اینک بهار ، خوش به حال روزگار ، خوش به حال چشمه ها و دشت ها

خوش به حال دانه ها و سبزه ها ، خوش به حال غنچه های نیمه باز . . .




خواستم برات سبزه عید بفرستم گفتم شاید طاقت نیاری و تا عید بخوریش !!!






میخوام هفت سین عید رو با یاد تو بچینم

سبزه را با یاد روی سبزه ات

سمنو به یاد شیرینی لبخندت

سایه دانه به رنگ چشم هایت

سرکه با یاد ترشی مهربانیت

سیب با یاد تردیه گونه هایت

سکه با یاد درخشش قلبت

سیر با یاد تندی کلامت

با همه خوبی ها و بدی ها یت دوستت دارم 


برچسب‌ها: