جملات کوتاه و جدید
به امید آمدنت هر روز
در شهر سرگردانم
.
.
.
قلبی که به یک لحظه دو صد عشق پذیرد
باید که چنین قلبی ز اندوه بمیرد
بی عشق و محبت نتوان زیست ولیکن
یک قلب چگونه دو محبت بپذیرد؟؟!!!!
.
.
.
پرسید که چرا دیر کرده است نکند دل دیگری او را اسیر کرده است
خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده است
گفتم امروز هوا سرد بوده شاید موعود قرار تغییر کرده است
خندید به سادگیم ایینه و گفت احساس پاک تورا زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین مگو گفت خوابی که سال ها دیر کرده است
در ایینه به خود نگاه میکنم اه عشق او عجب مرا پیر کرده است
راست گفت ایینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است
.
.
.
این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست
.
میدانم روزی می آیی
به امید آمدنت هر روز
در شهر سرگردانم
.
.
.
قلبی که به یک لحظه دو صد عشق پذیرد
باید که چنین قلبی ز اندوه بمیرد
بی عشق و محبت نتوان زیست ولیکن
یک قلب چگونه دو محبت بپذیرد؟؟!!!!
.
.
.
پرسید که چرا دیر کرده است نکند دل دیگری او را اسیر کرده است
خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده است
گفتم امروز هوا سرد بوده شاید موعود قرار تغییر کرده است
خندید به سادگیم ایینه و گفت احساس پاک تورا زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین مگو گفت خوابی که سال ها دیر کرده است
در ایینه به خود نگاه میکنم اه عشق او عجب مرا پیر کرده است
راست گفت ایینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است
.
.
.
این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست
.
.
.
سرا پا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خوردهایم
اگر داغ دل بود ما دیدهایم
اگر خون دل بود ما خوردهایم
اگر دل دلیل است آوردهایم
اگر داغ شرط است ما بردهایم
اگر دشنه دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گردهایم
گواهی بخواهید: اینک گواه
همین زخمهایی که نشمردهایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر بردهایم
قیصر امین پور
.
.
.
تنها گرگها نیستند که لباس میش می پوشند
گاهی پرستوها هم لباس مرغ عشق برتن می کنند..
عاشق که شدی کوچ میکنند!!
.
.
.
بی خوابی شب هایم را به چه تعبیر کنم
که شب آرامش نگاه تو را
برایم زمزمه می کند.
آرام بخواب که من بی قرارم،
بیدارم
تا تو آرام بخوابی
.
.
.
من ، تو…
مقصر ویرلگول است!!!!!
.
.
.
از بنبست برگشتم
به خیابانی باز
بازِ باز
بیا نگاه کن
انتهاش
به هیچ جا نمیرسد
.
.
.
تمام درد من این است
.
یک نفر در زندگی من هست
.
که نیست
.
.
.
جلوتر نیا!
خاکستر می شوی.
اینجا دلی را سوزانده اند
.
.
.
دوست دارم پاهاومو بغل کنم و پشتو کنم به دنیا و بگم:
دیگه بازی نـــمی کنم !
برچسبها: